مقالات بروز کشوری

ساخت وبلاگ

ضرب المثلی چینی هست که می گوید: «کسی که سؤال می پرسد پنج دقیقه در نادانی به سر می برد، کسی که سؤال نمی پرسد یک عمر». همه ی ما با بخش پایانی جلسات یا سخنرانی ها آشنا هستیم؛ زمانی که گرداننده ی جلسه از حضار می پرسد آیا سؤالی دارند یا خیر. سکوتی که در چنین مواقعی برقرار می شود تنها سه دلیل می تواند داشته باشد. یک اینکه گوینده آنقدر توانایی بالایی در خواندن فکر مخاطبان خود داشته که با توضیح مفصل خود جای هیچ سؤالی برای آنها باقی نگذاشته است.

دو اینکه جذابیت موضوع آنقدر پایین بوده است که نتوانسته حتی یک سؤال کوچک در ذهن مخاطبین ایجاد کند. و سه اینکه، مخاطبان از ترس آنکه مبادا احمق جلوه کنند از پرسیدن سؤالات خود اجتناب می کنند. بسامد مورد سوم با اختلاف فاحشی از دو مورد اول بیشتر است. افراد بیش از آنکه از موقعیتی که برای باهوش تر جلوه کردن برایشان پیش آمده استقبال کنند، از احمق جلوه کردن پیش رئیس و همکارانشان می ترسند.

افراد باهوش هیچ پاسخی را بدون سؤال کردن نمی پذیرند. آنها روحیه ای انتقادی دارند، با فکر و تحلیل گر هستند. از همه مهم تر اینکه حاضرند خودشان را در معرض ریسک قرار دهند و با پرسیدن سؤال، بحثی را به چالش بکشند، تغییر دهند و به سطح تازه ای وارد کنند. اما گاهی اوقات پیدا کردن سؤال مناسبی که بتواند در موقعیت هایی به خصوص شما را باهوش تر جلوه دهد دشوار است. پنج سؤال زیر سؤالاتی هستند که می توانید در اینگونه مواقع بپرسید.

۱ چرا؟ چرا؟ چرا؟

همیشه بپرسید چرا. حتی اگر باعث شود ساده لوح به نظر برسید. کسانی که در مورد چراییِ وقایع سؤال می کنند همیشه با نگاهی تازه به موقعیت های مختلف می نگرند و وضعیت موجود را به چالش می کشند. هنری فورد با همین «چرا» انقلابی در صنعت حمل و نقل رقم زد. استیو جابز نیز با همین سؤال دنیای رایانش شخصی را متحول کرد. چند سال پیش، سیمون سینک در کنفرانس TED ارائه ای داشت تحت عنوان «با چرا شروع کنید». بر اساس نظریه ی او، اکثر کسب و کار ها می توانند بگویند چه کار می کنند، اما تعداد محدودی از آنها قادرند بگویند چرا. پرسیدن این سؤال در ابتدای یک پروژه به شما امکان می دهد به هدف غایی از انجام آن دست پیدا کنید تا بتوانید رابطه ی بهتری میان چگونگی و چیستی آن برقرار کنید. نقب زدن به چرایی هر چیزی استراتژی شما را می آزماید و به روشن شدن هدف، تصویر بزرگ تر و نقش عناصر در کنار هم کمک می کند.

۲ چرا … نه؟

تینا سیلیگ، مدیر اجرایی برنامه ی شرکت های فناوری دانشگاه استنفورد، در کتاب خود از اهمیت چارچوب بندی مجدد مشکلات با هدف دستیابی به نوآوری می نویسد. او به ما یادآور می شود خارج شدن از محدوده ی تفکر خود و نگاه به یک موقعیت از زاویه ای متفاوت می تواند ایده های تازه ای در ذهن ما به وجود بیاورد و خلاقیت ما را بارور کند. به این ترتیب چرا خدماتی را رایگان ارائه ندهیم؟ چرا با یکی از رقبای خود متحد نشویم؟ دفعه ی بعدی که در جلسه ای بودید، خود را در نقش دیگری تصور کنید و سؤال هایی بپرسید که مرز ها را به چالش بکشند و واقعیات تازه ای رقم بزنند.

۳ این پروژه چگونه ممکن است شکست بخورد؟

هدف از پرسیدن این سؤال، منفی نگری و یا بدبینی نیست؛ بلکه آزمودن میزان تحمل یک پروژه است، پیش از آنکه هزینه های شکست آن بیش از اندازه بالا برود. درست مثل سازمان های دفاعی و اطلاعاتی که برای شناسایی نقاط مشکل ساز پیش از سوء استفاده ی دشمن گروه هایی ملقب به «گروه های قرمز» تشکیل می دهند، شما نیز با هدف کمک به بهبود نتایج خود، باید به دنبال پیدا کردن نقاط آسیب پذیر و سناریو های احتمالی شکست خود باشید.

۴ میزان موفقیت را چگونه اندازه گیری می کنید؟

از قدیم گفته اند «اگر نتوانی چیزی را اندازه گیری کنی، نمی توانی مدیریتش کنی». این گفته اینجا صدق می کند. پرسیدن این سؤال نشان می دهد شما هدف محور هستید و به دنبال نشانه هایی می گردید تا اطمینان حاصل کنید به همراه تیم خود در مسیر درست قرار دارید. با این سؤال همچنین می توانید نتایجی که واقعاً برای کسب و کار شما اهمیت دارند را پیدا و اولویت دهی کنید و مطمئن شوید همه ی اعضای تیم در راستای همین اهداف حرکت می کنند.

۵ چه بهبودی صورت گرفته است؟

فرقی نمی کند چه کاری انجام می دهید؛ رویه ای قبل از آن وجود داشته و بعد از آن نیز رویه ای وجود خواهد داشت. پیگیری کنید ببینید پروژه های مشابه در گذشته چگونه انجام شده اند و عملکرد تلاش های هم راستا با آنها را پیش بینی کنید. موقعیت های اصلی را در طرح های قابل مقایسه بررسی کنید. این نوع پرسش نشان می دهد شما می توانید روند های بزرگ و عمده را به اقدامات خاصی مرتبط کنید و به دنبال الگوهای موفقیت می گردید. این سؤال همچنین نشان می دهد به ساختن آینده نیز علاقه ی زیادی دارید، نه اینکه تنها به دنبال واکنش نشان دادن به آن باشید.

وب سایت دیجیاتو - پیام ادیب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت: 1:04

چرا باید مسواک زدن قبل از خواب انجام شود؟

اکثر مردم، مسواک زدن دندان های خود را یک راه برای مقابله در برابر کرم خوردگی دندان می دانند و همچنین بدست آوردن نتایج دلپذیری مانند یک لبخند روشن و نفس تازه. اما همه ما گاه به گاه این کار را تا قبل خواب به تاخیر می اندازیم، چه از سر تنبلی محض و یا ازخستگی مفرط. بنابراین چقدر بد است، واقعا؟

برای مسواک زدن نیاز به آگاهی دارید

کیمبرلی هارمز یک دندانپزشک و سخنگوی انجمن دندانپزشکی آمریکا می گوید: مهم نیست که شما دندان های خود را درست قبل از خواب مسواک بزنید. مهم ترین چیز این است که شما دندان های خود را دو بار در یک دوره ۲۴ ساعته (۲ بار در روز) مسواک کنید.

آنچه در دهان شما اتفاق می افتد

یک غشا از پلاک دندانی به طور مداوم به لطف باکترهایی که آنجا زندگی می کنند ایجاد می شود، و حدود ۲۴ ساعت طول می کشد، تا به بلوغ برسد. (دلیل احساس بدی که در دهان خود صبح روز بعد از اینکه شما فراموش کرده اید مسواک بزنید، دارید).

این باکتریها در طول روز اسید تولید میکنند، و حتی بیشتر از زمانی که شما غذا می خورید، به همین دلیل است که شما می خواهید از شر این غشا حداقل دو بار در روز خلاص شوید، و هرچه تعداد مسواک زدن های شما کمتر از این باشد تولید اسید ممکن است بیشتر مینای دندانتان را بخورد و باعث کرم خوردگی شود. هرچه بیشتر این غشا بر روی دندان های شما بنشیند و مواد غذایی بیشتری این باکتری را تغذیه کنند، زمان بیشتری را صرف نشستن مظلومانه روی صندلی دندانپزشکی خواهید کرد.

دندانپزشکان توصیه می کنند وقتی که از خواب بیدار می شوید و قبل از رفتن به رختخواب مسواک بزنید.به علاوه، اگر شب مسواک نکنید نفس شما برای گفتن صبح به خیر اصلا خوشبو و خوشایند نیست، و می تواند ترسناک باشد. مسواک زدن قبل از خواب یک عمل محبت آمیز نسبت به همسرتان است.

دکتر دنیس کیانه، رئیس دانشگاه پنسیلوانیا ندانپزشکی، می گوید: همانطور که معلوم است، مسواک زدن در زمان بین شام و قبل از خواب از لحاظ فنی حتی از اینکه دندان های خود را درست قبل از خواب مسواک کنید بهتر است. دلیلش این است که فلوراید خمیر دندان زمان بیشتری برای تقویت دندان های شما و ساختن مانعی برای اسیدی شدن دهان شما قبل از به خواب رفتن دارد.

درست بعد از خوردن شام مسواک نزنید

بزرگترین کارشناس دکتر یانفنگ رن، می گوید شام زمان قرار گرفتن در معرض اوج اسید است، که لایه بیرونی مینای دندان شما را نرم می کند،. بلافاصله بعد از شام مسواک زدن، مینای دندان نرم شده را حذف می کند و باعث سایش دندان می شود، پس حداقل ۳۰ دقیقه بعد از شام خوردن برای مسواک زدن صبر کنید. و از خوردن خوراک سرپایی بعد از آن جلوگیری کنید، چرا که باکتری ها از هر کربوهیدراتی تغذیه می کنند.

هارمز می گوید: فقدان بزاق ضد باکتری دهان در شب به معنی این است که ما فوق العاده نسبت به عوامل خرابی دندان و بیماری های لثه آسیب پذیریم. ، اما استرس نداشته باشید اگر شما گاهی مسواک زدن را فراموش کردید. رن می گوید پلاک به زمان طولانی برای آهکی شدن نیاز دارد، و مسواک زدن به اندازه کافی م تواند پلاک های تشکیل شده در طول روز را حذف کند، فقط زمان مسواک زدن خود را از ۲ دقیقه به ۴ دقیقه ارتقاع دهید و صحیح مسواک بزنید.

خوردن کربوهیدرات به طور مداوم در طول روز نیز افراد را بیشتر مستعد ابتلا به خرابی دندان می کند. هارمزمی گوید: "اگر شما در تمام طول روز میان وعده میل می کنید، باکتریها از خواب بیدارشده و شروع به تولید اسید می کنند هر زمانی که شما هر نوع کربوهیدراتی را قورت می دهید." در یک وعده غذایی معمولی، برای محافظت از دندان ها و کمک به هضم، سطح بزاق بالاتراست،. اما اگرشما در طول روز یکسره بخورید، منجر به تولید اسید بیشتری بر روی دندان براق شما می شود.

مهم ترین چیزی که باید به یاد داشته باشید:

مهم نیست که دقیقا کی دندان های خود را مسواک می زنید مهم این است که شما بدون باکتری در دهان وارد رختخواب شوید. فقط مطمئن شوید که دوباره در صبح مسواک می زنید و برای بیرون کشیدن باکتری از بین دندان هایتان نخ بکشید. و سعی کنید در روز غذاهای آماده کمتری میل کنید.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 179 تاريخ : يکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت: 1:04

اگر بپذیریم "لذت" تنها به شیرینی و سرخوشی محدود نمی شود، می توانیم التذاذ را رکن اول از اصالت و موجودیت هنر بدانیم. به این معنا؛ هنر پدیده و تلاشی لذت بخش برای هنرمند و برای مخاطب است. فرقی نمی کند که اثر هنری، فرحبخش باشد یا دردناک. آنچه مهم است کامروایی از غلبه بر ناتوانی بیان هنری و لذت جویی از آن است. هنرمند چه آنگاه که شوری شیرین می آفریند و چه آنگاه که زخمی هولناک را به هنگام نشان می دهد، و وقتی مخاطب از این اثر به شعف یا درک تازه ای می رسد، هر دو بر یکی از ناتوانی های خود پیروز می شوند و این پیروزی ذاتاً لذتبخش است.

"زبان و گفتار" اعم از وسعت معانی و تنوع واژه ها، ترکیب بندی ها، دستور زبانی، اشکال و موسیقی آوایی و...، عصاره و خلاصه تجارب اقوام و کهن ترین سند ویژگی ها و توجهات قومی است. به طور مثال، در حالی که بعضی از زبان ها برای امری اجتماعی، یا صفتی انسانی، یا پدیده ای اقلیمی و طبیعی؛ چندین فعل و صفت مترادف دارند، ممکن است در زبان های دیگر، نمونه و معادلی برای آن واژه بخصوص وجود نداشته باشد. یا با توجه به ویژگی های فیزیولوژیک مردان و زنان، اگر زبان را مردان به تنهایی اختراع کرده بودند، شاید امروزه مثلاً بسیاری از طیف های رنگی، نامی نداشتند. بعضی زبان ها عاشقانه اند. بعضی حماسی، بعضی فنی یا علمی. بی جهت نیست که فلسفه را نمی توان، جز به زبان مادری فلسفه و تنها به مدد ترجمه، به قدر کفایت آموخت.

در میان همه روایت های ادبی، شعر نهایت تکامل و بلوغ زبان است. درباره شعر گفته اند؛ "شعر رستاخیز کلمات است." شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر می گوید: " شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت، گویندۀ شعر، با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او و زبان روزمرّه و عادی تمایزی احساس می کند. کسی که در تعریف شعر، وزن و قافیه را اساس قرار می دهد، درک او از قیامت کلمه ها و تمایز زبان شعر از زبان مبتذل و اتوماتیکی، در حد وجود وزن و قافیه و یا عدم آنهاست. آن که فراتر ازین می رود و شعر را در کاربرد مجازی زبان تعریف می کند، او نیز تمایز یا قیامت کلمات را در جا به جا شدن مورد استعمال آن ها می داند و بدین گونه هرکسی از ظن خود، یار این مفهوم می شود." این جا همان نقطه آغاز التذاذ است، که هر چه درک عمیق تر و فهم وسیع تر باشد، میزان این التذاذ و کامجویی از شعر نیز بیشتر می شود. نیاز به تاکید دوباره می نماید که؛ تفاوتی است میان مدارج کلام موزون و کلام منظوم و کلام شاعرانه و الزامی هم برای جمع آن ها نیست. چه بسا کلام منظومی که شاعرانه نیست و هم اشعاری که به قاعده وزن و نظم سروده نشده اند.

در فرهنگ ایرانی؛ شعر یکی از عمیق ترین و قدیمی ترین تجربه های التذاذ حسی است. گرایش ایرانیان به فرهنگ کلامی و سرنوشت تاریخی ایرانیان، از دو جهت شعر را به دروازه ورود به دنیای کشفیات انسانی تبدیل کرده است. از یک سو شعر محمل دانش و دانایی، علم، مفاهیم انسانی، حکمت و عرفان، تجارب حسی و ... بوده و از سویی دیگر رستاخیز هیجان انگیزی که مخاطب را از زمین جانوری کلمات به آسمان لذت پرتاب می کرده است. (اگرچه این تعبیر در خصوص موسیقی نیز تا حدی قابل تعمیم است. خاصه آن که این هر دو؛ جهان معنایی، ابزار بیانی و خاستگاه مشترکی دارند. اما تناسب متفاوت دو بخش مذکور را نمی توان نادیده پنداشت. شعر این توان را دارد که ـ به نسبت موسیقی ـ از مسیر کوتاهتری وارد مباحث کلامی و اندیشه شود و موسیقی می تواند با ابزار ساده تری رستاخیزی در اصوات به پا کند.) ایرانیان با شعر و شاعری آموخته اند که؛ اولاً چگونه می شود از یک ابزار [کلمه] ساده و بی روح و سطحی، بنایی بدیع، رفیع و هزارتوی آفرید و ثانیاً چطور باید در این رستاخیز قدرتمند و سحرانگیز، قدم زد و غرق شعف شد. نظام تربیتی و آموزشی ایرانیان نیز بر همین اصول و در پیوستگی ریشه ای لغات "ادب" و "آداب" و "ادبیات" بنا نهاده شده است. کودکان در عادتی دیرین، اولین تجارب آموزشی ـ چه آموزش های تربیتی و چه تمرین التذاذ حسی و هنری ـ خود را با شعر شروع می کردند. با شعر می آموختند که خرق عادت در معانی روزمره کلمات، چقدر لذت بخش است. با شعر می آموختند که نظام هندسی و ارجاعات سیال کلام چقدر جذاب می شوند. ماندگاری را در ماندگاری شعر می جستند. پیروزی ذهنی خود را در کشف و شهود شاعرانه در مفاهیم انسانی پیدا می کردند. با شعر می فهمیدند که هر شعر تازه، دنیای تازه ای است که همه لغت نامه ها را نفی می کند.

با این اوصاف شاید بشود شعر را برای ایرانیان سمبل زایش و خلاقیت های هنری و مهمترین سرچشمه گوارای انگیزش های زیبایی شناختی تصور کرد. شعر همواره در میان اهل هنر، منبع الهام و انبان بزرگی از داشته های بنیادی هنر در تجارب شکلی و محتوایی محسوب می شده است. تعبیر "شاعرانه" برای هنرمند ایرانی همواره با رستاخیز و برخاستن و اوج گرفتن از معانی و اشکال سطحی و دستمالی شده، مترادف بوده است. وقتی می گویند معماری مسجد شیخ لطف الله اصفهان شاعرانه است، یعنی اجزای آن در فرم و رنگ و عناصر معماری و... از حد کاربری ساده و روزمره ساختمانی فراتر می رود. یعنی برای معمار و مخاطب حاوی لذت کشف می شود. این بنا سرشار از اشارت تاویل پذیر و مصداق بارزی از التذاذ هنری است. طراحی آن، همچون بسیاری از آثار هنری دیگر، مبتنی بر قافیه پردازی، الحان موزون و تعمیق و تعمیم عناصر ساده ای است که ما را به یاد همان عبارت "رستاخیز کلمات" در شعر می اندازد.

به گمانم این شاعرانگی، گنجینه ای است که در سال های اخیر مورد بی مهری فراوان قرار گرفته است. تخصص گرایی آکادمیک، محوریت شهرت طلبی میان هنرمندان (به جای انگیختگی های ناگزیر درونی) و... باعث شده است برخی از هنرمندان خود را از شعر و درک ظرائف کلامی شاعرانه ها و حتی تمرین و درک التذاذ از جادوی شعر، بی نیاز فرض کنند. در فرهنگ ایرانی به دشواری می توان پذیرفت کسی که تمایل و یا توان کامجویی از شعر را ندارد، در سایر رشته های هنری چندان که باید، لطیف و کامروا باشد. با این ساختار فرهنگی موجود، بی تجربه سرمستی در میان ابیات، چگونه می شود از رنگ ها و نورها و صداها لذت برد؟!

به این ترتیب این سوال پیش می آید که: دوری نسل جدید از شعر ناب، آوار آثار سخیف کلامی با نام جعلی شعر، عدم انس و آشنایی هنرمندان با شعر و بالاخره، فراموشی لذت و طعم خوش التذاذ در فضای آسمانی شعر، چقدر می تواند به عنوان یک آسیب تازه در هنر (اعم از هنرهای تجسمی، نمایشی، معماری و...) نقش داشته باشد؟ آیا می توان سرنوشت خوشی برای هنر پیش بینی کرد بدون آن که هنرمندان و مخاطبان آثار هنری، همچون گذشته، در احوال خوش شعر تنفس کنند؟ آیا چند واحد دانشگاهی ادبیات، آن هم از نوع بی رمق و تکلیفی، معضل ادبی هنرجویان را حل می کند؟ آیا هنر ایران دچار بحران ادب می شود؟ آیا با اتکا به توان و تسلط فنی، می توان لزوم فرهیختگی را برای هنرمندان نفی کرد؟

سعید فلاح فر

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت: 1:04

رشد یک پروسه پیچیده و تحت تاثیر توان ژنتیک، عملکرد سیستم غدد اندوکرین، وضعیت تغذیه ای، سطح فعالیت فیزیکی و وجود یا عدم وجود بیماری های مزمن است. اختلال در هر یک از این موارد می تواند، باعث نقص رشد و کوتاهی قد شود. استفاده منظم از چارت رشد و ثبت سریال قد از دوران شیرخوارگی کلید تشخیص رشد غیرطبیعی و شروع اقدامات پیشگیرانه و درمانی است.

کوتاهی قد در اکثر موارد ناشی از عوامل فیزیولوژیک مانند علل سرشتی یا فامیلیال (ژنتیک) است، اما ممکن است به دنبال بیماری های مهم و قابل درمان (علل پاتولوژیک) نیز رخ دهد. علل پاتولوژیک کوتاهی قد شامل بیماری های مزمن گوارشی یا کلیوی، ریکتز، دیسپلاری استخوانی، اختلالات کروموزومی، بیماری های مختلف نظیر سوءتغذیه و بیماری های ریوی، خونی و مشکلات روحی روانی است.

علت دیگر کوتاهی قد مربوط به اختلالات هورمونی می باشد. با توجه به این که تغییرات رشد و افزایش قد می تواند، شاخص حساسی از سلامت عمومی تلقی شود، بررسی دقیق الگوی رشد به ویژه در دوران کودکی ضروری است. بلندقد شدن به عوامل متعددی بستگی دارد. قد افراد نتیجه ای از تداخل عوامل داخلی و محیطی در طول دوران رشد است.

عوامل داخلی تعیین کننده قد، فاکتورهای ژنتیکی است که فرد از والدینش دریافت می کند و قابل تغییر نیست، عوامل محیطی تاثیرگذار نیز عبارتند از: تغذیه، آب و هوا، اقلیم و بیماری ها و... مثلا شواهد موجود نشان می دهد نزدیکی یا دوری به خط استوا در اندازه بدن افراد موثر است.

اگر چه نمی توان عوامل محیطی و ژنتیکی را به راحتی جدا کرد ولی با بررسی ملل مختلف، نژادها و سرزمین های گوناگون این نتیجه به دست آمده که عوامل محیطی مانند تغذیه و رژیم غذایی مناسب و سالم بسیار مهم اند. از نظر ژنتیکی پس از اتمام دوران بلوغ افزایش قد متوقف می شود. در این نقطه، فعل و انفعالات پیچیده ژن ها، مواد مغذی و هورمون ها به اوج خود می رسد.

هدف نهایی رشد رسیدن به نقطه تولید مثل و انتقال وراثت به نسل های بعد می باشد که در اینجا رشد قدی هم به اوجه خود می رسد. تغذیه مناسب بیشترین اثر را در مراحل رشد دارد. دوران بلوغ آخرین فرصت برای افزایش قد است. علاوه بر هورمون رشد که از هیپوفیز ترشح شده و مسئول افزایش قد است، ترشح بعضی هورمون ها نیز در رشد قد تاثیر دارد به عنوان مثال هورمون های جنسی زنانه و مردانه در مقدار بالا باعث تکمیل زودهنگام رشد استخوانی و غضروف ها شده و عملکرد هیپوفیز را مهار می کند، همچنین کم کاری تیروئید می تواند باعث اتصال زودهنگام غضروف های مفصلی و توقف رشد شود.

رشد قدی با سلامت استخوان و رشد استخوانی همسو می باشد. بسیاری از مکمل ها و مواد مغذی و هورمون ها ضروری برای این منظور به صورت طبیعی و صنعتی وجود دارند که در پروسه رشد استخوان و افزایش قد موثر هستند.

ویتامین های موثر بر جلوگیری از کوتاهی قد

۱ کلسیم

کلسیم برای رشد و افزایش تراکم استخوان ها ضروری است چون ماده معدنی اصلی استخوانی می باشد. در دوران کودکی و نوجوانی استخوان ها در حال رشد هستند، حتی پس از توقف رشد، هنوز استخوان سازی ادامه دارد اما باعث رشد طولی استخوان و افزایش قد نمی شود. کلسیم در محصولات لبنی مانند شیر، پنیر، ماست و... تخم مرغ، گیاهان برگ سبز تیره مانند اسفناج، ماهی ساردین، مغزجات یافت می شود. بعضی غذاها مهارکننده جذب کلسیم اند و بر روی رشد اثر منفی دارند. این غذاها شامل نوشیدنی های حاوی کربوهیدارت ها، نمک، چربی، شکر و قهوه می باشند.

۲ منیزیم

مصرف آن باعث افزایش تراکم استخوانی می گردد. منیزیم محرک غده تیروئید برای ترشح هورمون کلسیتونین است، این هورمون میزان کلسیم در خون و فعالیت سلول های استخوان ها را تنظیم می کند. با افزایش منیزیم و کلسیم در خون ساخت و رشد طولی استخوان ها افزایش پیدا می کند. رژیم های غذایی حاوی منیزیم و مکمل های حاوی آن باعث افزایش دانسیته استخوانی و تحریک رشد قدی می شود.

۳ ویتامین های گروه B+

از بین ویتامین های گروه B ویتامین B۱ و B۲ در رشد قد و جلوگیری از کوتاهی قد نسبت به بقیه موثرتر هستند.

۴ روی

عنصر روی با تاثیر بر ترشح برخی هورمون ها از غدد جنسی و تاثیر مثبت بر غده تیروئید و ترشح کلسیتونین و همچنین با تاثیر بر افزایش تولید ویتامین D و در نتیجه جذب کلسیم در رشد استخوانی و افزایش قد موثر است. از طرفی روی با تاثیر بر فعالیت هورمون سوماتومدین که توسط هورمون رشد ترشح آن تحریک می شود، باعث ایجاد بافت غضروفی و استخوان شده و عامل موثری بر رشد بدن و رشد اسکلت استخوانی است. بنابراین کمبود آن باعث مشکلات حاد از جمله کوتاهی قد خواهدشد.

۵ ویتامین D

حداکثر تاثیرگذاری آن بر سلامت استخوان و بافت های همبند موثر بر افزایش قد و جلوگیری از کوتاهی قد در استفاده همزمان با کلسیم است. ویتامین D با افزایش جذب کلسیم و نشست آن در استخوان باعث تحریک رشد اسکلت استخوانی و بلندتر شدن قد می گردد.

۶ ویتامین C

یکی از ویتامین های اساسی برای رشد و نیز افزایش قد و رشد اسکلتی ویتامین C است. این ویتامین باعث افزایش ساخت بافت همبند و تاندون ها و سایر اجزای بافت اسکلتی شده و استحکام بیشتر آن را موجب می شود. منبع این ویتامین میوه های تازه از جمله مرکبات، زردآلو، توت فرنگی، انبه، سیب، موز، گوجه فرنگی و سبزیجات می باشد.

۷ ویتامین K

این ویتامین به بدن کمک می کند که یک پروتئین استخوان کاملا کاربردی به نام استئوکلسین را بسازد. استئوکلسین با کمک این ویتامین و با اتصال مناسب املاح کلسیم و فسفر در استخوان موجب تقویت و استحکام بافت اسکلتی شده و با افزایش تراکم توده استخوان رشد استخوان ها را موجب می شود.

۸ فسفر

ساختار اصلی استخوان ها از کلسیم و فسفر است و قسمت اعظم استخوان ها را فسفات (از مشتقات فسفر است) تشکیل می دهد. فسفر بیشتر در منابع غذایی حاوی پروتئین از قبیل انواع گوشت سفید مانند مرغ و ماهی، تخم مرغ و در لبنیات و برخی از حبوبات یافت می شود که در کنار کلسیم ساختار محکم استخوان ها را شکل می دهد و تعادل مناسب میان دریافت کلسیم و فسفر می تواند باعث رشد قدی مناسب شود.

۹ سایر املاح و ویتامین ها

بسیاری از املاح و ویتامین ها با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر ساخت بافت های همبند و ماتریکس استخوانی باعث افزایش نشست کلسیم و سایر املاح دیگر در استخوان شده و فعالیت سلول های سازنده بافت استخوانی را افزایش می دهند که از این رهگذر باعث افزایش رشد طولی استخوان ها و افزایش قد می شوند.

از این املاح می توان روی، مس، منگنز، سلیکون، استرانسیوم، فلوراید را نام برد. حتی املاحی مانند ید (به طور مستقیم تاثیری بر متابولیسم کلسیم نمی گذارد اما برای تولید هورمون های T۴،T۳ که توسط غده تیروئید ترشح می شوند نیاز است. کم کاری و پرکاری غده تیروئدی هر دو در گردش املاح استخوانی موثر هستند) هم در افزایش قد به طور غیرمستقیم موثر هستند. سایر ویتامین ها و پیش سازهای آنها مانند ویتامین A و بتاکاروتن هم در سلامت استخوان و غضروف ها موثر هستند.

۱۰ درشت مغذی ها

علاوه بر املاح و ویتامین ها، درشت مغذی ها هم بر رشد قدی و سلامت بافت های بدن از جمله بافت اسکلتی تاثیر بسزایی دارند. غذاهای حاوی پروتئین از طریق تحریک آزادسازی هورمون رشد در سلامتی و افزایش قد موثرند. البته علاوه بر پروتئین ها، چربی ها و کربوهیدرات ها نیز برای آزادشدن هورمون رشد مورد نیاز می باشند.

پروتئین ها منبع خوبی برای آمینواسیدها هستند که برای تولید هورمون رشد لازم است. غذاهای حاوی پروتئین بالا شامل گوشت کم چربی، مرغ، ماهی، شیر، شیرسویا، پنیر، تخم مرغ، لوبیا سبز، لوبیای سویا، تخمه کدو و هندوانه، بادام، بادام زمینی، حبوبات، جو دوسر می باشند.

استفاده از چربی متعادل در رژیم غذایی به رشد کمک می کند. رژیم های غذایی با چربی بالا باعث کاهش دریافت پروتئین شده و اثر آن را بر آزادسازی هورمون رشد کم می کند و از طرفی اینگونه رژیم ها باعث افزایش دفع کلسیم و املاح از طریق دستگاه گوارش می شود.

۱۱ آرژنین

آرژنین یکی از اسیدآمینه های مهم برای تحریک آزادسازی هورمون رشد در بدن می شود. این اسیدآمینه هم به صورت طبیعی در غذا وجود دارد و هم به صورت صنعتی برای مقاصد مختلف از جمله رشد قدی ساخته شده است (ال آرژنین). معمولا این اسید آمینه در افراد با رژیم غذایی مناسب و سالم به طور طبیعی تامین می گردد و نیازی به خوردن آن به صورت مکمل نیست. اما در کودکان دچار کوتاهی قد مکمل های آن ممکن است با تحریک بیشتر هورمون رشد باعث رفع این مشکل شوند.

۱۲ هورمون رشد

درمان با آن اغلب بدون عارضه است ولی ممکن است موجب افزایش فشار داخل مغزی، التهاب لوزالمعده، تنگی کانال عصب در مچ دست، کاهش قند خون و کومای دیابتی، عمل تحمل گلوکز و افزایش قند خون و دیابت ملیتوس، عملکرد ناکافی تیروئید، آکرومگالی (رشد بیش از اندازه استخوان ها و بافت همبند که منجر به تغییراتی در چهره مانند بیرون زدگی استخوان فک و پیشانی می شود)، بزرگ شدن قلب و آسیب قلبی (به صورت احتمالی و غیرقابل برگشت)، افزایش فشار خون، ضخیم شدن پوست، رشد غیرطبیعی مو، آسیب کبدی، ناتوانی جنسی در بزرگسالی، آرتریت و التهاب مفاصل شود.

خواب منظم و کافی و نیز ورزش در ترشح هورمون رشد به صورت طبیعی تاثیرگذار هستند زیرا حدود ۵۰ درصد ترشح هورمون رشد در هنگام خواب عمیق است و در حین ورزش ترشح هورمون رشد بیشتر می شود.

در پایان توجه به این نکته مهم است که تمام موارد کوتاهی قد غیرطبیعی نیستند و تاثیر ژنتیک افراد را نباید نادیده گرفت. در رابطه با کوتاهی قد ناشی از تغذیه نادرست و کمبود ریزمغذی ها، می توان با تغذیه درست و رژیم غذایی تامین کننده نیازهای بدن این مشکل را تا حدودی مرتفع ساخت.

در موارد کوتاه قدی ناشی از وجود بیماری های مزمن و سایر علل هورمونی رفع مشکل زمینه ای و درمان بیماری ها اولویت نخست را دارد. روش های جراحی و کشیدن استخوان و استفاده از پروتزهای استخوانی به دلیل عوارض زیاد و درصد پایین موفقیت معمولا توصیه نمی شوند. درمان کوتاه قدی همواره باید به گونه ای باشد که سلامت عمومی افراد را دچار مخاطره نکند.

ماهنامه دنیای سلامت - دکتر محمد علیمرادی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 290 تاريخ : پنجشنبه 22 بهمن 1394 ساعت: 20:49

الگوهای رفتاری خطرناک و ناسالم همیشه چندان واضح نیستند. همه ما ممکن است در دوره ای از زندگی گرفتار روابط مسموم شویم. و رفتارهای کنترل گر هیچ مرز و محدودیتی نمی شناسد – آدمها در سن، جنسیت، گرایش جنسی یا وضعیت اجتماعی اقتصادی ممکن است در روابط خود سلطه گر باشند.

یک فرد کنترل گر در ذهن خیلی از ما کسی است که دیگران را از مسیری که در زندگی شان می روند سرزنش کرده، خشونت فیزیکی دارد یا به طور مداوم تهدید کرده یا اولتیماتوم می دهد.

ما این فرد را قلدری تجسم می کنیم که به هر کس که می رسد او را تحقیر کرده و مدام به همسرش دستور می دهد. بااینکه این علامت ها به شدت مشکل ساز هستند اما نشانه های دیگری هم هست که به طور کاملاً متفاوتی خود را نشان می دهند.

افراد زورگو و کنترل کننده برای تسلط یافتن بر همسرشان از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. گاهی اوقات این کنترل احساسی آنقدر پیچیده می شود که کسی که تحت کنترل قرار گرفته باور می کند که خودش فرد زورگوی جمع است و یا خیلی خوش شانس است که همسر کنترل کننده اش او را تحمل کرده و با او مانده است.

این رفتار چه منجر به مشکلات و آزارهای احساسی و فیزیکی بیشتر شود یا نشود، وضعیت سالمی در رابطه به حساب نمی آید. اگر بیشتر از چند مورد از علامت های زیر را در همسرتان مشاهده کردید، حتماً این مشکل را جدی بگیرید.

۱ جدا کردن شما از دوستان و خانواده تان. ممکن است کم کم شروع شود اما معمولاً این اولین قدم برای کنترل کردن شماست. ممکن است از اینکه چقدر با برادرتان تلفنی صحبت می کنید شکایت کند یا بگوید از دوست صمیمی شما خوشش نمی آید و شما نباید دیگر با او معاشرت کنید. یا سعی می کند شما را برعلیه کسانی که تا پیش از این به آنها تکیه می کردید بشوراند. هدف او از بین بردن شبکه حمایتی شما و درنتیجه قدرتتان است تا احتمال اینکه بتوانید مقابل او بایستید کمتر شود.

۲ انتقاد مزمن حتی اگر موارد کوچک باشد. انتقاد هم مثل جدا کردن شما چیزی است که کم کم شروع می شود. درواقع، ممکن است خودتان را متقاعد کنید که انتقادهای او فقط برای کمک کردن به شماست یا فقط ابراز عقیده اش است که مدل لباس پوشیدن، حرف زدن، غذا خوردن یا رفتارهای شما را دوست ندارد و شما نباید به خودتان بگیرید.

اما این انتقادها هرچقدر هم کوچک و جزئی باشند، بخشی دائمی از رابطه شما شده و احساس پذیرفته شدن، دوست داشته شدن و ارزشمند بودن را برای شما سخت تر خواهد کرد.

۳ تهدیدهای بیش از اندازه بر علیه شما یا خودش. خیلی ها فکر می کنند که تهدید فقط باید فیزیکی باشد تا خطرناک و مشکل ساز قلمداد شود. اما تهدید به ترک کردن، قطع کردن امتیازها یا تهدید به آسیب رساندن به خودش یا شما درست مثل خشونت فیزیکی مشکل دار است.

برای هیچکس خوشایند نیست که در رابطه ای باشد که مدام ترس از ترک شدن یا آسیب دیدن داشته باشد. خیلی وقت ها تهدید به این خواهید شد که اگر او را ترک کنید، خانه، فرزندان و حمایت مالی تان را از دست خواهید داد. این تهدید ها چه واقعی باشند چه غیرواقعی راهی برای کنترل کردن شما برای به دست آوردن فرمانبرداری تان است.

۴ شرطی کردن محبت/توجه/جذابیت. «اگه فلان کار را انجام بدی بیشتر دوستت خواهم داشت.» «اگه وزنت را پایین بیاری برای من جذاب تر میشی.» «اگه حتی زحمت شام درست کردن به خودت نمیدی واقعاً نمیدونم این رابطه به چه دردی می خوره.» «اگه بیشتر به موهات برسی به نظر من خوشگلتر میشی.» «اگه دانشگاهت رو تموم کنی شاید بتونی حرفی برای گفتن با دوستای من پیدا کنی و از جمع عقب نمیمونی.» همه این حرف ها پیام یکسانی دارند: شما، در این لحظه، به اندازه کافی خوب نیستید. این رفتار بسیاری از افراد سلطه گر در روابط کنترل کننده است.

۵ چرتکه انداختن برای کمک هایش. روابط سالم و بادوام کاملاً متقابل هستند. این جزء ذات چنین روابطی است که دو طرف برای کمک به همدیگر از هیچ فرصتی دریغ نکنند. اما اگر می بینید طرف شما بخاطر کوچکترین اقدامی که برای شما کرده است چرتکه می اندازد – چه با کینه به دل گرفتن باشد، چه طلب کردن عملی متقابل از شما و … – مسلم است که می خواهد جایگاهی بالاتر از شما برای خود حفظ کند.

۶ استفاده از عذاب وجدان بعنوان یک ابزار. خیلی از افراد سلطه گر آنقدر مهارت دارند که می توانند از احساسات خود فرد برعلیه خودشان استفاده کنند.

آنها با ایجاد حس عذاب وجدان در فردمقابل خود بخاطر کارهایی که بصورت روزمره انجام می دهد، به هدف خود برای کنترل کردن او می رسند چون طرفشان کم کم همه تلاش خود را می کند که آن حس عذاب وجدان را پیدا نکند.

اغلب فرد تحت سلطه قدرت خود را از دست داده و از نظرات شخصی خود در رابطه می گذرد و طبق میل فرد سلطه گر رفتار می کند.

۷ بدهکار کردن شما. افراد سلطه گر در ابتدای رابطه ژست هایی به شدت عاشقانه و رمانتیک دارند اما با نزدیک تر شدنتان به هم، خیلی از آن ژست ها –هدایای گران قیمت، انتظار تعهد زودهنگام، بردن شما به رستوران های لوکس و…– فقط برای کنترل کردن شماست.

همه این کارها را می کند که شما معذب شوید که درمقابل کاری برای او انجام دهید و فرار کردن از آن رابطه را از نظر احساسی و منطقی برایتان سخت تر می کند.

۸ جاسوسی کردن و بازجویی کردن مداوم. فرد سلطه گر احساس می کند حق دارد بیشتر از آنچه که می داند بداند. جاسوسی هایش را چه مخفیانه انجام دهد چه از شما بخواهد همه چیز را با او درمیان بگذارید، این تجاوز به مرزهای شماست.

احتمال دارد تلفن همراهتان را چک کند، رمز عبور پروفایل های شما در رسانه های اجتماعی را طلب می کند، ایمیلتان را چک می کند و همه اینها را با گفتن اینکه به شما اعتماد ندارد یا به زبان آوردن جمله کلیشه ای «اگه کار اشتباهی نمیکنی از چی میترسی» توجیه می کنند.

این رفتارها تجاوز به حریم شخصی شماست و نشان می دهد که این فرد هیچ تمایلی برای اعتماد کردن به شما ندارد و درمقابل می خواهد مثل پلیس ها مدام شما را بازجویی کند.

۹ حسادت کردن، تهمت زدن و پارانویا. حسادت های او در ابتدای رابطه برایتان جذاب است. باعث می شود تصور کنید برایش اهمیت دارید و مراقبتان است. اما وقتی این حسادت ها شدیدتر می شوند، ممکن است ترسناک و تملک گرایانه شوند.

کسی که با ارتباط شما با دیگران شک دارد و شما را بخاطر روابط سالمی که با دیگران دارید متهم می کند، فردی مضطرب، حسود، مبتلا به پارانویا و بی اعتمادبه نفس است. علاوه بر آن، از این رفتار برای کنترل شما در رابطه هم استفاده می کند.

۱۰ احترام نگذاشتن برای زمانی که دوست دارید تنها باشید. این هم روش دیگری برای نابود کردن قدرت شماست: ایجاد عذاب وجدان بخاطر زمانی که نیاز دارید تنها باشید یا اینکه باعث شوند بخاطر این کارتان احساس کنید به اندازه کافی دوستشان ندارید و به همین دلیل می خواهید زمان هایی را بدون آنها بگذرانید.

طبیعی است که دو طرف به یک اندازه به این اوقات تنهایی نیاز نداشته باشند، حتی اگر هر دو افراد برون گرا باشند نه درون گرا. در روابط سالم حرف زدن درمورد این نیازها افراد را به مصالحه می رساند.

اما در روابطی که یکی از طرفین سلطه گر است، طرفی که به زمانی برای تنها بودن نیاز دارد فردی خودخواه قلمداد می شود که طرفش را نادیده گرفته است.

۱۱ وادار کردنتان به کسب اعتماد یا هر رفتار خوب دیگر. البته مطمئناً اعتماد شما به کسی که پنج سال است می شناسید تا کسی که یک ماه است با او معاشرت می کنید بیشتر است اما قسمتی از اعتماد باید در ذات یک ارتباط وجود داشته باشد.

بعنوان مثال نباید لحظه به لحظه کارهایی که می کنید یا جاهایی که می روید را برای کسی توضیح دهید و همینطور طرفتان نباید حق دسترسی داشتن به اکانت ایمیل یا پروفایل هایتان در رسانه های اجتماعی را داشته باشد. اگر اعتماد چیزی باشد که مجبور شوید برای کسب آن تلاش کنید به جای اینکه جزء ذات ارتباطتان باشد، باید بدانید که رابطه تان مشکل دارد.

۱۲ گناهکار فرض کردن شما تازمانیکه خلاف آن ثابت شود. فرد سلطه گر مهارت زیادی در ایجاد این حس در شما دارد که کار اشتباهی انجام داده اید، حتی قبل از اینکه بفهمید اصلاً چکار کرده اید. ممکن است از راه برسید و ببینید از چیزی که متوجه آن شده اند یا در غیاب شما به آن فکر کرده اند عصبانی هستند.

و آنقدر مدارک علیه کار اشتباهتان ارائه می کنند تا احساس کنید یک پرونده درست و حسابی علیه شما تنظیم کرده اند — حتی بااینکه اصلاً آن را درک نمی کنید. از جایی که لیوان قهوه اش را گذاشته اید تا ناهار خوردنتان با یکی از همکارانتان بدون اینکه به او بگویید، همیشه به داشتن انگیزه های تبه کارانه متهم هستید.

چرا اینکار را می کنند؟ بخاطر اینکه از آن برای وادار کردنتان به کاری یا چیزی استفاده کنند و یا تلاش کنند آنطور که آنها می خواهند رفتار کنید.

۱۳ خسته کردن شما از بحث و مشاجره تا جایی که کوتاه بیایید. خیلی از افراد سلطه گر با زیرکی حرف خود را به کرسی می نشانند اما خیلی از آنها هم آنقدر با شما بحث می کنند که بالاخره حرف خود را به کرسی بنشانند.

این در مواردی که طرفشان منفعل تر باشد و حوصله بحث کردن طولانی مدا سر یک مسئله را نداشته باشد شایع تر است. با این روش طرفشان را از بحث های طولانی خسته کرده و باعث می شوند حرفشان را بپذیرند.

۱۴ ایجاد احساس حقارت در شما بخاطر اعتقاداتتان. چه درمورد ایمان و اعتقادات مذهبی تان باشد، چه عقاید سیاسی تان. چه سنت های فرهنگی یا دیدگاه شما نسبت به طبیعت انسان.

خیلی خوب است که کسی که در زندگی مان است ما را به بحث های جالب که باعث می شود دیدی متفاوت نسبت به دنیا پیدا کنیم، وارد کند اما اینکه عقاید شما را احمقانه جلوه دهد و تحقیرتان کند و سعی کند دیدگاه شما را درمورد چیزی که خیلی برایتان مهم است تغییر دهد اصلاً خوب نیست.

به استقبال تجربیات و ایده های جدید رفتن فوق العاده است اما برای یک همسر سلطه گر این فقط یک خیابان یکطرفه است. او دوست دارد شما را وادار به پذیرفتن اعتقادات خودش کند.

۱۵ ایجاد این حس که ارزش با او بودن را ندارید. همسران سلطه گر چه با ایجاد این حس باشد که کمتر از آنها جذاب هستید یا با بزرگ تر جلوه دادن دستاوردهای کاری خودشان نسبت به دستاوردهای شما یا مقایسه کردن شما با افرادیکه قبلاً در زندگی شان بوده اند، می خواهند وادارتان کنند که قدر اینکه با آنها هستید را بدانید. این باعث می شود سعی کنید برای خوشحال و راضی کردنشان بیشتر و بیشتر تلاش کنید.

۱۶. اذیت کردن و مسخره کردن هایی که ایجاد ناراحتی کند. شوخی و اذیت کردن یکی از روش های ارتباطی در خیلی از روابط است. نکته مهم این است که این رفتار در هر دو طرف احساس راحتی و محبت ایجاد کند.

اما در بسیار از روابط سلطه گر، آزار احساسی با جملاتی نظیر «فقط داشتم شوخی می کردم، نباید به خودت بگیری» توجیه می شود. این رفتار نه تنها شما را ناراحت کرده بلکه به داشتن واکنش نادرست هم متهم کرده است و در اصل به شما گفته می شود که در برابر اینکه چه احساسی پیدا کنید حقی ندارید.

۱۷ ارتباط جنسی که بعد از آن احساس ناراحتی دارید. رفتارهای سلطه گر و کنترل کننده همیشه راه خود را در اتاق خوابتان هم باز می کنند. گاهی اوقات در همان لحظه ارتباط جنسی هم هیچ چیز برایتان خوشایند نیست و گاهی بعد از آن احساس ناراحتی به شما دست می دهد. در هر دو حالت وقتی ارتباط جنسی با او احساس خوبی به شما نمی دهد، نشانه این است که مشکلی وجود دارد.

۱۸ عدم تمایل به شنیدن نظرات شما. متوجه می شوید که مدام وسط حرف شما می پرد یا نظراتی که ارائه می کنید خیلی زود فراموش می شوند یا اصلاً توجهی به آنها نمی شود. مکالمات شما معمولاً تحت سلطه اوست تاجاییکه یادتان نمی آید آخرین باری که درمورد نظر شما سوال کرده است کی بوده است. همینطور هیچوقت اجازه نمی دهد درمورد رفتارهای او نظر و احساستان را ابراز کنید.

۱۹ مجبور کردن شما به رفتارهای ناسالم مثل اعتیاد به موادمخدر. زیر سوال بردن اهداف شما برای تناسب اندام، وسوسه کردن مداوم شما به کشیدن سیگار وقتی ترکش کرده اید، احترام نگذاشتن به تصمیم شما به کمتر نوشیدن مشروبات الکلی و …

همه اینها روش هایی است که همسر سلطه گر تلاش های شما برای سالم تر زندگی کردن را خنثی می کند. ازآنجا که این افراد تلاش می کنند طرف مقابل خود را ضعیف تر کنند، ابزاری طبیعی برایشان به حساب می آید.

۲۰ از بین بردن اهداف تحصیلی و کاری تان با ایجاد حس تردید به خودتان. شاید همیشه فکر می کردید به دانشکده حقوق بروید و الان همسرتان باعث می شود احساس کنید که نمراتتان به اندازه کافی خوب نیست که در آن رشته قبول شوید.

شاید همیشه دوست داشتید تجارتی برای خودتان راه بیندازید اما همسرتان افکار و ایده های شما را احمقانه می داند و باعث شده است اعتمادبه نفستان را از دست بدهید. یک همسر سلطه گر با کاشتن بذر تردید درمورد استعدادها و توانایی هایتان، همیشه از شما بعنوان سلاحی علیه خودتان استفاده می کند.

این روشی دیگر برای گرفتن استقلال شما و وابسته کردن بیشترتان به خودش است تا خواسته های او را بهتر انجام دهید.

زینب آرمند

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 22 بهمن 1394 ساعت: 20:49

شعر مهاجر شعری است که از شهر و وطن خود به شهر یا کشور دیگری ورود می کند.

به دیگر بیان هر شعر یا اثری که از یک مکان به مکانی دیگر هجرت کند را میتوان شعر مهاجر نامید.مهاجرت شعر میتواند درون مرزی باشد و یا برون مرزی ودرهردو شرایط جبرطبیعی واجتماعی درهجرت شعرتاًثیراساسی دارند.

آنچه که ازعقلای قوم مبرز است وازحیث معنا متداول گردیده ،این است که مهاجرت میتواند از روی اختیار باشد و یا از روی جبر.بنابراین در هر شرایط میتوان معایب و محاسنی را برای این دو مدنظر داشت.

دیگر نکته شعر تبعید است.معنی لغوی تبعید دور کردن است ولی از حیث مفهوم به معنای کسی یا تفکری را از مکانی و یا شهروکشوری بیرون کردن و به جای دیگر فرستادن میباشد.بنابراین شعر تبعید شعری است که از خاستگاه و بستر خود به مکانی دیگر فرستاده میشود.فرق بین شعر مهاجر با شعر تبعید در این است که اگرچه در شعر مهاجر اختیار وجود داردولی در شعر تبعید چیزی بنام اختیار از جانب صاحب تفکر وجود ندارد و بالاجبار فرد و یا اندیشمند به مکانی دیگر با مراقبت لازم و عدم تکثیر فکرو اثرش، انتقال می یابد.

شعر مهاجر از چند زیر لایه ی جامعه شناسانه برخوردار است که این زیرلایه ها میتوانند دررشد و بالندگی فرهنگ و ادب یک جامعه موثر باشند و یا احیانا" منجر به ایستایی و رکود فرهنگی و ادبی در اجتماع شوند.مهمترین عنصر در شعر مهاجر قدرت پوست اندازی آن است که اگر چه در یک مکان متولد وپخته میشود اما براساس هجرت از مکان مادر و حضور در یک مکان دیگر دچار تغییر و تحولات زبانی و فرهنگی و... میشود.به عنوان مثال:یک شاعر که زادگاهش مشهد است وتا مقطعی از زمان در این شهر زندگی کرده است بی تردید وقتی که به شهر ویا کشوری دیگر مهاجرت میکند،درواقع نظرو منظر عینی آن عوض می شود و با نوعی نطر و منظر ذهنی تصادم پیدا می کند . به تعبیری دیگر اگر چه صاحب اثر با پیشینه ی خود در ابعادی سر سازگاری خواهد داشت و میتوان یک تعلق خاطر را نسبت به محیط و خاک خود احساس نماید.اما اگر این مهاجرت با همراهی اندیشه وخود شاعر صورت پذیرد، بی تردید تعلق و علاقه ی شاعر نسبت به زیست بوم قبلی خود کم رنگ میشود.دیگر زیرلایه ی جامعه شناسانه ادبیات مهاجرت این است که مهاجرت میتواند داخلی باشد و یا احیانا خارجی.اگر مهاجرت شاعر از یک مکان یا شهر به یک مکان یا شهر دیگر در کشور خود صورت پذیرد، فرایند فکری و زبانی شاعر تنها از حیث زبان و آداب ورسوم و با ورداشت ها دچار تغییر و تحول میشود ولی از لحاظ معنا و مفهوم و ارزش های معیاربا تغییراتی تصادم نداریم.اما اگرچنانچه این مهاجرت شعر،خارجی باشد،چون زیر لایه های زبانی و فرهنگی بستری که شاعر مهاجرت میکند متفاوت اند،بنابراین تغییرات نیز به مرور زمان در اشکالی متفاوت ظاهر میشوند.به بیانی صاحب اثر چون با رویکرد ها و روش هایی دیگری مواجه میشود،لذا زبان و قانون سیاسی یک کشور شما را مجبور به پذیرفتن اصول و قواعد خاص خودش میکند.اما نکته ی مهم اینکه در خیلی از موارد شعر مهاجر حقیقی نیست بلکه مجازی است.یعنی تنها اثر شاعر در یک کشور حضور میابد و صاحب اثر حضوری ندارد. با این وجود،تاًثیر اثر شاعر بستگی به جهان بینی شاعر و موًلفه هایی برمی گردد که در شعر شاعر وجود دارد و این موًلفه ها چه اندازه خود را با روحیات و فرهنگ آن کشور سازگار میکنند و یا احیانا" سر سازگاری با التفات به آنچه که ذکر آن رفت،ندارند با این تعابیر در می ابیم که،شعر مهاجرت در جامعه ی پست مدرن امروز برخلاف دنیای دیروز در خیلی از زوایا اختیاری است و با توجه به دنیای مجازی وموًلفه های آن،این امکان را به صاحب اثر میدهد تا که شعر یا آثارش را به کشور های دیگر انتقال دهد.

اما این مهاجرت میتواند دارای معایب و محاسنی باشد.حسن کار این است که نویسنده اثر در انتقال اندیشه خود دخیل و صاحب اختیار است و البته هدف نهایی نیز تکثیر و اشاعه ی دیدگاه خود به صورت فراگیر است ،ولی در برخی از مواردنیز بدین صورت نیست چه این که شاعر یا نویسنده بدون اختیار و براثر یکسری شرایط سیاسی و اجتماعی که پیش می آید،ملزم به انتقال اندیشه ی خود از مکانی به مکان دیگر را گزینش میکند.

دیگر رویکرد شعر تبعید است.شعر تبعید درازمنه ی تاریخ تا به امروز از دوزندان برخوردار بوده است.نخست زندان درون و دیگر زندان برون است.تبعید یک اصطلاح سیاسی است که اغلب برای اپوزیسیون های ساختاری که بر علیه سیستم یا حکومت وقت قیام میکنند بکار رفته و میرود.ولی چون شعر ویا هر اثر فکری از جانب متفکر به جامعه تزریق میشود لذا از این نگاه علاوه بر تبعید جسمی که تاثیر عمده ای در جنبش ها و قیام ها دارد، بی تردید تبعید روحی و اندیشه ای نیز یک کف این ترازوست که تاًثیرش شاید از تبعید خود فرد صاحب اندیشه بیشتر است.

بنابراین همانطور که ذکر آن رفت،شعر تبعید از دو زندان درون و زندان برون بهره می جوید.تبعید درونی شعر تبعیدی است که دلایلی چون جبر طبیعی،اجتماعی و سیاسی و... به صاحب اثر اجازه نمیدهد تاشعر خود را به جامعه عرضه دارد و طبعا" این تبعید درونی به دو زیربرگ در اندرون خود تقسیم می شود.نخست تبعید درونی صاحب اثر می باشد و دیگر تبعید درونی اثر میباشد که در خیلی از مواقع بعد از مرگ موًلف صورت میگیرد.دیگر مهم تبعید بیرونی شعر است.تبعید بیرونی شعر ویا هر اثر هنری و... زمانی شکل میگیرد که صاحب اثر در موطن خود به نوعی اپوزیسیون تبدیل شده و به شهر و دیار دیگری با مراقبت های ویژه منتقل میشود و اجازه تکثیر اندیشه نیز از آن گرفته میشود.تبعید بیرونی شعر که به بیرون از موطن خود ختم میشود،احتمال دارد که طغیان کند و یک پارادایم را تشکیل دهد و منبعد خود را در زیست محیط پیشین نشان دهد.لذا شعر تبعید نیز به مانند شعر مهاجر میتواند دارای زیر لایه هایی جامعه شناسانه باشد.یکی از مهمترین عناصری که باعث میشود تا شعر تبعید و یا هر هنر و یاتفکری طغیان کند و انقلابی شعری را شکل دهد،تبعید شعری است.تبعید شعری اگرچه به صورت مقطعی و با پشتوانه قدرت و جبرتامدت کم و یا احیاناً زیادی در تبعید به سر می برد ولی تاریخ نشان داده است که این حرکت سیاسی نمیتواند حداقل جلوی اندیشه فرد را بگیرد و به مرور زمان با تمام را هکارها و رایزنی هایی که از جانب مقتدرین به انجام میرسد.باز در بطن جامعه احیا میشود و راه خود را ادامه میدهد.دلیل عمده باز تولید و بازآفرینی اندیشه توسط جامعه است چه این که تخم اندیشه به صورت بنیادی در دل مردم کاشته میشود و راهی جز رشد ونمو آن نمیتوان تجویز کرد با این وجود شعر تبعید فی نفسه دارای محاسن و معایبی است که حسن کار این نوع ژانر شعری این است که جامعه را از خواب تحجر بیدار میکند و آن را به سوی آگاهی و معرفت سوق میدهد.رکود و ایستایی را از جامه می زداید و حرکت و پویایی را جایگزین میکند. مضاف بر این که این نوع شعر در توجه و ایجاد زیرساخت ها بیشتر از روساخت ها در تلاش و تکاپوست والبته عیب آن در این است که هزینه های معنوی و اجتماعی زیادی را متحمل میشود و تاًخیر در تولد و پویایی آن نیز خود مسببی است که جامعه با پیشارفتی مهجور مواجه شود.این پیشارفت و رکود فکری که از جانب مخالفین صورت میگیرد،روح بیداری و پیشرفت اجتماعی را از جامعه می ستاند!

عابدین پاپی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت: 1:39

رنگ موها از نظر فرآیند اکسیداسیون به ۲ نوع اکسیداتیو و غیراکسیداتیو تقسیم می شوند اما با توجه به ماندگاری ۴ نوع رنگ مو داریم.

موقت

این رنگ مو غیراکسیداتیو است و در لایه های بیرونی مو انباشته می شود. در رنگ موی موقتی رنگ تنها در سطح مو و لایه کوتیکول وجود دارد و قادر به نفوذ به کورتکس نیست. تغییرات ایجادشده نیز بسیار جزیی است و قابلیت تغییر در رنگ مو را به نحو محسوسی ندارد. رنگ های موقت اسیدی اند، جرم مولکولی زیادی دارند و دارای بار الکتریکی منفی (آنیونیک) هستند و از آنجا که به راحتی در آب حل می شوند، بعد از یکی دو بار شستشو از روی موها شسته می شوند.

نیمه دائمی Semi Permanent

این رنگ مو غیراکسیداتیو است و تنها مقدار کمی از رنگ وارد لایه کورتکس می شود؛ رنگ های نیمه دائمی از این قبیل دارای ماهیت قلیایی و بار مثبت هستند و تمایل بیشتری برای اتصال به کراتین دارند، به خصوص پایه قلیایی آنها باعث باز شدن کوتیکول و نفوذ بهتر داخل کورتکس می شود. ماندگاری این نوع رنگ ها تنها تا ۶ مرتبه شستشو ادامه دارد.

نیمه دائمی Demi Permanent

این نوع از رنگ موهای حاوی یک ماده قلیایی به غیر از آمونیاک همانند اتانولامین یا سدیم کربنات است. غلظت آب اکسیژنه به عنوان فعال کننده در این رنگ از رنگ دائمی کمتر است و به نوعی در این رنگ مخلوطی از مولکول های Semi با رنگ های اکسیداسیونی همراه آب اکسیژنه وجود دارد.

دائمی

رنگ موهای دائمی که حاوی موادی مثل آمونیاک و پراکسیدهیدروژن یا همان اکسیدانه هستند، باعث تغییرات پایدار و غیرقابل برگشت مو می شوند و با نفوذ در ساختار مو، آن را تخریب می کنند و با شستشو از بین نمی روند.

ترکیبات رنگ موی دائمی

رنگ موهای دائمی ترکیب های خاصی دارند که هر یک مسئول انجام وظیفه ای هستند. پارافنیلن دی آمین، آمونیاک، آب، کرم و اکسیدان از ترکیب های اصلی این رنگ موها محسوب می شوند. آمونیاک که یک ماده قلیایی است، وظیفه دارد قشر خارجی مو یا همان کوتیکول را بشکافد تا رنگ داخل ساقه مو نفوذ کند و در حقیقت، نقش کاتالیزور را در واکنش موها با رنگ دارد. سپس رنگ وارد ساقه مو می شود، رنگدانه های طبیعی مو را از بین می برد و رنگ جدید را جایگزین می کند.

پارافنیلین دی آمین که معمولا با عنوان مخفف PPD روی بسته بندی رنگ موها از آن یاد می شود، یک ترکیب حلقوی است که به علت ساختار شیمیایی اش به راحتی اکسید می شود. به همین دلیل در مجاورت اکسیدان (پراکسید هیدروژن) ماده ای واسطه ایجاد می کند که با رنگدانه ها ترکیب می شود و به دلیل حجیم شدن، داخل مو به دام می افتد و به راحتی از آن خارج نمی شود.

واریاسون

واریاسیون ها از رنگ های معمولی قوی تر هستند و از رنگ های اصلی محسوب می شوند که برای اصلاح طیف های رنگی در زمینه رنگ آمیزی مو استفاده می شوند.

تفاوت در شماره های اکسیدان

آب اکسیژنه یا هیدروژن پراکسید یا همان اکسیدان با غلظت های ۶، ۹ و ۱۲ درصد تولید می شود که به ترتیب شماره های ۱، ۲ و ۳ برای آنها تعیین شده است. درصد بیشتر این ماده طبیعتا اثر قوی تری دارد و موارد استفاده هرکدام با توجه به شدت واکنش شیمیایی مورد نیاز برای رنگ آمیزی مو متفاوت است. این ماده با تخریب کوتیکول توسط ماده قلیایی همانند آمونیاک وارد کورتکس می شود و اگر با دقت، درست و اصولی استفاده نشود به بافت مو آسیب های جدی و برگشت ناپذیر می زند.

چرا مو بر اثر رنگ کردن می سوزد؟

هنگامی که آرایشگر با کاربری نامناسب مواد شیمایی پیوندهای دی سولفیدی را از بین ببرد و ماتریکس مو را تخریب کند، آب این بافت بیرون می زند و به اصطلاح می گویند مو سوخت. یعنی آب داخل تار مو تبخیر و به شدت خشک می شود.

رنگ موی بدون آمونیاک هم مضر است

برخی از شرکت ها تبلیغ های زیادی برای رنگ موهای بدون آمونیاک خود می کنند و مدعی اند که این انواع رنگ مو کاملا بی خطر هستند و ضرر رنگ موهای عادی را ندارند و حتی در زمان بارداری می توان از آنها استفاده کرد. توجه کنید هیچ جادویی در تولید این رنگ موها انجام نگرفته و تولیدکننده تنها به جای آمونیاک یک نوع ماده قلیایی دیگر به کار برده که با همان مکانیسم لایه های خارجی مو را باز و داخل مو نفوذ می کند. البته ممکن است شدت آسیب وارده توسط این مواد کمتر از آمونیاک باشد، اما قطعا صفر نیست.

محصولات تثبیت کننده مو اثر جادویی ندارند

با هیچ ماده ای نمی توان رنگ مو را برای مدتی خارق العاده به مو چسباند؛ انواع محصولات تثبیت کننده تنها درخشش رنگ مو و ماندگاری آن را تا حد مشخصی بالا می برند. این تثبیت کننده ها حاوی آنتی اکسیدان هستند و عوامل اکسنده محیط مثلا نور آفتاب یا کلر آب را خنثی می کنند.

شامپوهایی که رنگ مو را می برند

دقت کنید شامپوهای حاوی سولفات مدت زمان پایداری رنگ مو را کاهش می دهند و باید از انواعی استفاده کنید که این مواد را در فرمول خود ندارند. از شامپوهایی استفاده کنید که حتما حاوی مواد آنتی اکسیدان و ضداشعه ماورای بنفش باشد.

خطرات رنگ مو در بارداری و شیردهی

برخی تحقیقات نشان داده به کار بردن رنگ مو در بارداری (خصوصا ۳ ماه اول) و همچنین دوران شیردهی برای جنین و نوزاد احتمال بروز خطرات جدی را افزایش می دهد.

رنگ مو در دوره شیمی درمانی

برای رنگ کردن مو باید از آخرین دوره شیمی درمانی زمانی قابل توجه حداقل ۳ تا ۴ ماه بگذرد. زیر این روش درمانی، سلول ها را به شدت ضعیف و تاثیرپذیر می کند.

رنگ مو برای افراد عادی سرطان زا نیست

بنا بر تحقیقات انجمن سرطان آمریکا مواد سرطان زای رنگ مو بیشتر روی افرادی که در کارخانه های تولید رنگ یا سالن های کاربری رنگ مشغول به کار هستند اثرگذار است و این افراد حتما باید از ماسک فیلتردار و دستکش مناسب استفاده کنند. به کارگیری ماسک و دستکش هنگام استفاده از رنگ مو الزامی است.

عادت ماهانه و وضعیت اعصاب نقشی بر رنگ پذیری مو ندارند

تار مو قابل مشاهده روی کف سر مرده است و وضعیت فیزیولوژیک بدن هیچ اثری بر این ساختارها ندارد. اگر کسی داروی اعصاب مصرف می کند یا عادت ماهانه اش را سپری می کند، موهایش مانند فرد عادی رنگ می گیرد.

رنگ موی خارجی مزیتی ندارد

گاهی اوقات ممکن است با این تاکتیک فروش روبرو شویم که این نوع به خصوصی از رنگ مو در کشوری مطرح در اروپا تولید و در ایران در تیوب پرشده. باید بدانیم این تبلیغ روشی است برای جلب نظر مصرف کننده. توجه کنید خارجی بودن نام یک محصول یا تنها تولید آن در یک کشور اروپایی استانداردی برای محصول نیست. برخی از تولیدکنندگان اروپایی مجازند محصولات خود را فقط برای صادرات تولیدکنند یعنی مردم آن کشور آن محصولی که حاوی مواد شیمیایی غیرمجاز است مصرف نمی کنند و تولید این محصول تنها هدف اقتصادی و اشتغال زایی برای آن کشور داشته است.

رنگ موهای داخلی قابل اعتمادند

تولیدکنندگان معتبر داخلی (نه کارگاه های زیر پله) موظف اند فرمولاسیون تولید خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند. وزارت بهداشت کشور تمام محدودیت های جهانی را در بررسی این فرمول ها لحاظ می کند و براساس آن به کارخانه مجوز تولید می دهند. تولیدکننده موظف است مواد وارداتی اش را از چارچوب قانونی وارد کند؛ در گمرک بار وارداتی متوقف می شود تا آزمایش های وزارت بهداشت روی آن انجام شود سپس در صورت اجازه وزارت بهداشت بار ترخیص می شود و بعد از تولید محصول هم وزارت بهداشت با تناوبی منظم و به طور تصادفی از محصولات هر کارخانه در سطح بازار نمونه برداری می کند و به این ترتیب مرتب تولیدکننده را تحت نظر دارد، اما محصولات خارجی از آنجا که زیر نظر وزارت بهداشت نیستند، ممکن است در هر جا و به هر نحوی تولید شوند و حتی تولید پاکستان باشند اما به اسم یک کشور یا برند مطرح جهانی فروخته شوند.

تاریخ انقضا را جدی بگیرید

هر محصولی ۲ تاریخ مصرف دارد؛ یکی مدت زمان مجاز برای نگهداری در بازار یا همان تاریخ انقضا که بعد از گذشتن آن تاریخ محصول باید معدوم شود. دوم علامتی مانند قوطی در باز که کنار آن M۶، M۱۲، یا M۱۸ درج شده که نشان می دهد مصرف کننده در طول زمان باقیمانده تا اتمام تاریخ انقضا می تواند محصول را به مدت ۶، ۱۲ یا ۱۸ ماه بعد از درگشایی مصرف کند. توجه کنید در مورد رنگ مو اگر بعد از مصرف آن را نگه داشتید و خمیر داخل تیوب سیاه شد، رنگ مو فاسد شده است.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 160 تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394 ساعت: 13:51

حتما در بین اطرافیان خود دختران و پسرانی را می بینید که با وجود سنین ازدواج و حتی بالاتر از آن هنوز تن به ازدواج نداده و مجرد مانده اند. هرکدام هم دلایل خاص خود را برای این موضوع عنوان می کنند، از نداشتن وضعیت مالی مناسب تا یافتن شخص مناسب برای ازدواج. اما شاید بسیاری از این دلایل، بهانه به نظر برسند. مگر چند درصد از کسانی که ازدواج کرده و موفق هم هستند در ابتدای زندگی همه چیز داشته اند؟ یا مگر شخص مناسب برای ازدواج وجود ندارد؟

همینطور درباره دلایل دیگری که از زبان جوانان عنوان می شود. به نظر می رسد چیزی ورای اینها برای دختران و پسران جامعه ما مشکل ایجاد کرده که باعث فرار از ازدواج می شوند. برای روشن شدن جریان با دکتر فریده صدیق افشار، چهره ماندگار تعلیم و تربیت و خانواده به گفت و گو نشستیم. اگر می خواهید بدانید چرا فرزندان یا اطرافیانتان تن به ازدواج نمی دهند این مطلب را بخوانید.

ازدواج یعنی عشق

ازدواج عشق است؛ عشق بدهی و عشق بگیری. ازدواج یعنی در خانه را باز کنی، صدای همسرت را بشنوی و لذت ببری. پیچیدن بوی غذا در خانه یعنی وجود عشق در خانه. خانواده تنها جایگاهی است که قانون حق ندارد در آن وارد شود. قانون باید پشت در خانواده باشد تا اگر مشکل کوچکی بود که نتوانستند آن را با همفکری و صحبت حل کنند، قانون با عدالت قضاوت کند. نباید اینطور باشد که بر سر هر موضوعی سراغ وکیل برویم. متاسفانه اینها در جامعه ما برعکس است. خانواده های الان فقط هم خانه بودن است، خانواده یعنی گرما، صمیمت، گوش کردن و صحبت کردن. خانواده یعنی وقتی زن و شوهر کنار هم هستند دلشان تنگ چیزهای دیگر نباشد و دغدغه ای جز خانواده و همسر نداشته باشند.

همیشه گفته ام اولین و آخرین حرف در تربیت افراد یک جامعه را خانواده می زند. خانواده یک سیستم است که باید همه چیز آن خوب کار کند. اگر در این سیستم مشکلی ایجاد شود، شاید بعد از مدتی قضیه ظاهرا تمام شود اما ردپای آن، چنان باقی خواهد ماند که می تواند یک جامعه را به هم بریزد. خانواده کوچک ترین اما مهم ترین نهاد جامعه است که اگر اشکالی در آن وجود داشته باشد، کل آن جامعه با مشکل رو به رو خواهد شد؛ چیزی که در جامعه امروز ما دیده می شود. بدون رو دربایستی می گویم که جامعه ما بیمار است؛ خانواده ها مشکلات گوناگون دارند و راه تعلیم و تربیت در خانواده ها گم شده است. نتیجه هم همین وضعیتی است که امروز در جامعه شاهد آن هستیم.

وقتی خانواده ایمن( به لحاظ روانی) باشد، همه چیز به درستی در آن شکل می گیرد؛ همه افراد نقش و جایگاه خود را می دانند و همه کارها از جمله ازدواج به موقع انجام خواهد شد. خانواده ای که ایمنی ندارد و سردرگم است، مسلما افرادی در آن شکل خواهند گرفت که به ناکجاآباد خواهند رفت. بچه ها در خانواده های پرتنش و سردرگم، هدفی ندارند؛ در حالی که ازدواج یک موضوع هدفمند است.

چرا نمی خواهد ازدواج کند؟

تصور کنید جامعه یا خانواده فردی که نمی خواهد مسئولیت ازدواج و فرزندآوری را بپذیرد او را مجبور به این کارها کند. کودکی که در چنین شرایطی به دنیا می آید یک کودک ایمن(به لحاظ روانی) نیست. گفته می شود که جنین در شکم مادر از چند ماهگی صداها را می شنود. کودکی که در زمان بارداری دائم غر شنیده و بر ناخواسته بودن او تاکید شده است، در آینده همین رفتارها را بروز خواهد داد. هرکسی لیاقت مادر شدن ندارد و این یک موهبت بزرگ است که به برخی از خانم ها داده شده است. گفته شده که بهشت زیر پای مادران است.

برخی از خانم ها فقط حمل کننده جنین و کودک خود هستند و مادری نمی کنند. حمل کردن با پرورش دادن، رشد دادن، بزرگ کردن، توجه به استعدادها و ابعاد وجودی کودک و تامین نیازهای او دو مقوله جداست که قابل مقایسه باهم نیستند. ممکن است انسان یک بار چند کیلویی را به این طرف و آن طرف حمل کند اما غر بزند و آخر سر هم او را به زمین بکوبد؛ این مادری نیست. مهم این است که احساس و عاطفه نسبت به کودک وجود داشته باشد و مادر با شیر خود، وقت و زمان کافی برای پرورش فرزند خود به کار ببرد. مسلما این نوع تربیت، افراد متفاوتی را به دنبال خواهد داشت که در علاقه به ازدواج موثر است. کودکی که از ابتدا مهر و محبت را احساس کرده و مسئولیت پذیر بار آمده، نقش خود را می شناسد، نسبت به ازدواج تمایل دارد و به موقع نسبت به آن اقدام خواهد کرد.

اما کسی که مهر و محبت والدین، خصوصا مادر را ندیده و در تمام زندگی خود با غرولند نسبت به وجود خود و بنای خانواده رو به رو بوده مسلما همینطور هم بار خواهد آمد. جملاتی از این دست که: «ازدواج؟ وای نه»، «حوصله داری مسئولیت یک نفر دیگر را هم بپذیری؟»، «فعلا خوش بگذران و از جوانی لذت ببر»، «ازدواج نکن، حوصله شنیدن غر زدن های زن یا شوهرت را داری؟» و... همگی نتیجه همین نوع پرورش فرزند است. این افراد همین ها را در خانواده دیده اند و برداشت شان از ازدواج و خانواده همین است.

شاید آماده ازدواج نباشد!

کسی باید تصمیم به ازدواج بگیرد که به بلوغ جسمانی، اجتماعی و عاطفی و همینطور استقلال فکری و مالی رسیده باشد. امروزه درصد کمی از جوانان ما به این مرحله رسیده اند. معیارها، اهداف و ملاک های ازدواج در جامعه امروز ما کاملا تغییر یافته و دیر ازدواج کردن هم نتیجه همین ها است. مشخص نیست که جوانان ما بر اساس معیار عقل تصمیم می گیرند یا احساس؟ حتی بسیاری از جوانانی هم که ازدواج می کنند برای فرار از محیط خانه پدری است؛ چیزی که در ازدواج به شدت نهی می شود.

برخی دیگر از جوانان به دلیل دلسوزی برای کسی که عاشقشان است تصمیم به ازدواج می گیرند. درصد زیاد دیگر برای رسیدن به آرزوهایی که در خانه پدری به آن ها نرسیده اند ازدواج می کنند؛ یعنی ازدواج را راهی برای رسیدن به آرزوهای خود می دانند. مورد بعدی این است که همه تلاش برخی از دختران این است که با کسی ازدواج کنند که به اصطلاح پولدار باشد، خانه و ماشین آنچنانی و... بنابراین فلسفه اصلی و صحیحی که انسان ها را در ازدواج به تعالی می رساند گم شده است. درواقع هدف در چنین ازدواج هایی گم شده است.

مسئولیت پذیری کم رنگ شده است

یکی از دلایلی که در این ۴۵ سال درباره ازدواج دیرهنگام و مشکلات خانواده ها با آن رو به رو بوده ام این است که عده ای از ما در اعتقادات سست شده ایم؛ از معنویات دور شده ایم و مسئولیت های خود را نمی شناسیم. خداوند همه انسان ها را مختار و آزاد اما مسئول آفریده است. انسان در برابر خدا، خود، خانواده، جامعه و انسان های دیگر مسئول است. گم شدن مسئولیت ها مشکلات زیادی را به وجود آورده که ازدواج های دیرهنگام فقط یکی از نتایج آن است.

کسی که مسئولیت خود را بشناسد و به آن پایبند باشد، به دنبال برآوردن غیرمجاز و غیرشرعی نیازهای خود نمی رود و آن ها را از طریق راه درست آن یعنی بستر خانواده ارضا می کند. دین تمام شرایط لازم برای هرکاری را گفته، وقتی این شرایط را رعایت نمی کنیم نتیجه همین مشکلات می شود. دزدی، مصرف مواد مخدر، رفتارهای انحرافی، دروغگویی و...همه و همه خیانت به خود و مسئولیت های ماست.

فرار از مسئولیت ها زندگی نیست، خوش گذرانی نیست، حتی زندگانی هم نیست بلکه مردگانی است. چنین افرادی وقتی ازدواج هم بکنند حاصلی ندارد و این چرخه معیوب باز تکرار می شود و به فرزندان این افراد می رسد. مسئله اصلی هم این است که ما اعتقادمان به قیامت را جدی نگرفته ایم. فکر می کنیم فقط همین یکی دو روز است، می خوریم و ریخت و پاش می کنیم. برخی افراد می گویند چه کسی از آن دنیا آمده است که به ما بگوید چه خبر است؟ آمدن یا نیامدن کسی مهم نیست؛ مهم این است که ما به این قضیه باور داشته باشیم. باید باور داشته باشیم هر حرکتی که انجام دهیم پاسخ آن را در همین دنیا خواهیم گرفت. کسی که مرتکب خلاف می شود، چندین نسل بعد هم نتیجه آن را خواهند دید. پدر و مادری که گرما و صمیمیتی در خانواده ایجاد نمی کنند تا چندین نسل تمایل به ازدواج را در آیندگان خود کم می کنند.

ازدواج به همین سادگی ها نیست!

برخلاف آنچه الان روی آن تبلیغ می شود به همین راحتی نمی توان تشکیل خانواده داد، جوانان با چه اهداف و معیارهایی باید ازدواج کنند؟ مشاوران جوانان ما در موضوع ازدواج چه کسانی هستند؟ خانواده ها که خود سردر گم هستند، دوستان که اکثرا تشویق می کنند ازدواج صورت نگیرد، جامعه هم که گرفتاری های خاص خود را دارد.

ازدواج نکردن از زیر بار مسئولیت فرار کردن است. متاسفانه برخی از جوانان ما مسئولیت پذیری را نیاموخته اند. وقتی در خانواده همه چیز مهیاست و فرزندان ما هیچ مسئولیتی در خانواده ندارند مسلما این بی مسئولیتی را با ازدواج از بین نمی برند. خانواده ها تصور می کنند مسئولیت نخواستن از فرزندان یعنی تامین رفاه و آسایش، در حالی که این کار بزرگ ترین ضربه را به خود جوان می زند.

بلد نیستیم همسر مناسب انتخاب کنیم!

چشم و هم چشمی ها دمار از روزگار جوانان درآورده است. به تنها چیزی که در ازدواج جوانان فکر نمی شود این است که آیا زندگی کردن را یاد گرفته اند؟ فقط درباره شغل، پول، خانه، ماشین و... بحث می شود.

جوانان و خانواده ها کتاب روانشناسی و تربیتی نمی خوانند، از نیازهای همسر و مسئولیت های خود در قبال خانواده اطلاع ندارند. هرازگاهی تلویزیون برنامه ای را به صورت گذرا نمایش می دهد که اگر مطالب صحیحی عنوان شود، کافی نیست. ما دائما چشم مان به زندگی و رفاه دیگران است. خود را با دیگران مقایسه می کنیم و به دنبال آن تحقیر افراد متقاضی ازدواج به همراه می آید. اینکه اگر اقوامم فلان سالن مراسم عروسی گرفته اند، من باید بالاتر باشم و همینطور درباره موضوعات دیگر.

اینها همه می تواند ازدواج را تا مدت ها به تعویق بیندازد. ما از معنویت حرف می زنیم اما واقعا معنویت کجا وجود دارد؟ همه آدم ها از صبح تا شب به دنبال مادیات هستند. یک مادر الان مادر نیست، نقش ها عوض شده است و یک مادر الان تنها مادر نیست و هزاران نقش دیگر هم دارد. عاطفه دادن، بزرگ کردن ایمن(به لحاظ روانی)، اعتماد به نفس دادن و... وظیفه پدر و مادر است. بقیه موارد را باید به اختیار و عملکرد فرزندان گذاشت. جوانان بیشتر به مادیات فکر می کنند تا اخلاق و اعتقادات. این آسیبی است که دامن جامعه را گرفته است.

وابستگی جوان مانع ازدواجش می شود

والدین نباید فرزندان خود را بیش از حد وابسته به خود بار بیاورند؛ چیزی که مشکل جوانان امروز ماست. نباید یک زنجیر به گردن فرزندان بیندازیم و به دنبال خود بکشیم؛ چیزی که بعد از ازدواج هم ممکن است ادامه پیدا کند. حتی به لحاظ مالی هم بسیاری از جوانان ما به خانواده وابسته هستند. اینها به استقلال رسیدن جوانان را به تاخیر انداخته و به دنبال آن ازدواج را هم به تاخیر می اندازد. باید اجازه دهیم جوانان اصطلاحا خودکنترل باشند؛ فکر کنند، تصمیم بگیرند و مسئولیت تصمیمات خود را هم بر عهده بگیرند.

بینش افراد از تحصیلات ارجح تر است

بالا رفتن تحصیلات به خودی خود نمی تواند ازدواج را به تاخیر بیندازد بلکه شاید این یک بهانه باشد. بسیاری از افراد را دیده ایم که همزمان با تشکیل زندگی مشترک درس خود را ادامه داده اند. اصلا تشکیل خانواده باید همین کار را بکند و فرد را رشد بدهد. تحصیلاتی که هیچ سنخیتی با زندگی خانوادگی ندارد آسیب می زند؛ فردی که فوق لیسانس یا دکترا دارد باید از نظام خانواده و اصول مربوط به ازدواج هم آگاه باشد. باید بحث مهمی در همه رشته ها راجع به خانواده و روانشناسی وجود داشته باشد. افراد خصوصا کسانی که تحصیلات بالا دارند باید حداقل های زندگی زناشویی، فرزندپروری و خانواده را بدانند.

یک مهندس، یک پزشک، یک هنرمند و... باید با مسائل انسانی و مسائل روانی مربوط به ازدواج آشنا باشد. کارگاه های آموزشی زیادی وجود دارد اما مردم فرصت شرکت در آن ها را ندارند بنابراین اینها باید جزئی از برنامه آموزشی دانشگاه ها باشد. تحصیل یا کار مانع ازدواج نیست، دیدگاه، فلسفه زندگی، بینش و نوع تربیت افراد مانع این امر است. نگاه افراد به زندگی توقعات را بالا می برد نه سطح تحصیلات یا بهانه ادامه دادن کار و فعالیت های اجتماعی. هم کفو بودن در ازدواج خوب و لازم است اما باید تمام شئون زندگی از جمله اعتقادات، تفکرات، سبک زندگی و... را در بر بگیرد نه فقط تحصیلات و یا زندگی مادی.

می ترسید حریم شخصی تان به خطر افتد

قبل از ازدواج «فرد» است اما بعد از آن موضوع «ما» مطرح می شود. بسیاری از کسانی که دیر ازدواج می کنند یا ازدواج نمی کنند از «ما» شدن و از بین رفتن فردیت یا حریم های شخصی خود می ترسند. در حالی که ازدواج به معنای حذف فردیت نیست، افراد باید بتوانند در عین «ما» بودن فردیت خود را حفظ کنند. باید حریم افراد در خانواده حفظ شود و صمیمیت را با ورود به حریم یکدیگر اشتباه نگیریم.

ازدواج نمی کند چون خودخواه است

پذیرفتن نقش های جدید هم جزئی از ازدواج است که برخی از جوانان ما از آن فراری هستند. مسلما کسی که ازدواج می کند باید به نیازهای خود و طرف مقابل همزمان توجه داشته باشد که برای افرادی که خودخواه بار آمده اند کاری سخت است. ایجاد ارتباط متقابل ثمربخش کاری است که جوانان ما آن را نیاموخته اند و در نتیجه از ازدواج می ترسند. جوانان ما نمی دانند برای داشتن یک ارتباط سالم و موثر باید چه کنند و چه رفتاری در پیش بگیرند. ما گوش دادن و همدلی را نیاموخته ایم؛ چیزی که در ازدواج بسیار مهم است.

نیازهای کاذب جایگزین نیازهای واقعی شده

بحث نیازها هم در ازدواج مطرح است. نیازهای جوانان ما از حالت نیازهای اساسی به کاذب تغییر پیدا کرده است. افراد به لباس نیاز دارند که از سرما و گرما در امان باشند. هیچ کس با زیبایی مخالف نیست اما اگر به کمد لباس جوانان ما نگاه کنید پر از لباس است که آن را به یک نیاز کاذب تبدیل کرده است. ما به پول نیاز داریم تا رفاه داشته باشیم اما زیاده خواهی و توقع بالا این نیاز را به کاذب بودن تبدیل کرده و مسلما جوانی که بخواهد زندگی تشکیل بدهد در ابتدای راه توان ندارد به تک تک این نیازهای کاذب بپردازد. بنابراین سعی می کند از ازدواج فرار کند.

راه حل چیست؟

به نظرم جامعه ما به «وزارتخانه خانواده» نیاز دارد؛ چیزی که من به مسئولان هم پیشنهاد داده ام. وقتی وزارتخانه داشته باشیم، تقسیم بندی وظایف انجام شده و به جوانان برای تشکیل خانواده آموزش های اصولی و منسجم داده می شود. بسیاری از جوانان ما محبت کردن و محبت گرفتن را بلد نیستند؛ همه چیز مادی شده است و به مسائل مادی بسنده می کنیم. اینها یک گوشه از هزاران مشکل جامعه ما در بحث خانواده است. مسئولان اگر احساس تعهد در برابر خداوند دارند باید به این مسائل بپردازند. باید حاشیه ها را کنار گذاشته و به اصل مشکلات جوانان بپردازیم.

اول باید خانواده ها را بسازیم و بعد از آن به جامعه بپردازیم. ساختن فرد در درون خانواده به ساختن جامعه ارجح است. خانواده های آسیب زا، باعث آسیب کل جامعه می شوند. خانواده سالم فرزندان را طوری تربیت می کند که مسئولیت پذیر باشند، استقلال داشته باشند، انتظارات و توقعات واقعی بسازند، به معنویات بیش از مادیات توجه کنند و اهداف خود را در زندگی ساماندهی کنند. همه اینها جوانان را به سمت تشکیل خانواده سوق می دهد.

سارا میرشجاعی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 178 تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394 ساعت: 13:51

سایت جوان آنلاین وابسته به روزنامه جوان نوشت: سینا تهرانی مشاور تحصیلی و خانواده که از او به عنوان علمی ترین مشاور تحصیلی نیز یاد می شود در اینباره به جوان آنلاین گفت: اگر دانش آموز یا دانشجویی در یادگرفتن دروس خود با مشکل مواجه باشد، دلیل اصلی آن بی استعدادی یا کودن بودن نیست، بلکه علت اصلی در این است که موضوع مورد اشاره از نقطه نظر آن فرد، با باورهای او ناسازگاری دارد. باورهایی بازدارنده که توسط برخی از اساتید، مدیران ، دبیران ، والدین ، اطرفیان و غیره در او شکل گرفته است. باورهایی که می تواند نتیجه بیان عباراتی تمسخرآمیز ، روش آموزشی غلط ، القای حس ناتوانی و تربیت غلط باشد، لذا اگر بتوانیم برداشت ذهنی آن دانش آموز یا دانشجو را که در اثر این باورهای منفی شکل گرفته و علت اصلی این نقطه نظر اوست، تغییر دهیم، طرز فکر او نیز نسبت به آن موضوع تغییر می کند. در واقع یک مشاور مهارتهای موفقیت فردی یا یک مشاور تحصیلی می بایست قادر باشد مراجع خود را به تغییر « تعریف خویش » ترغیب کند. زیرا با اینکار، توانایی یادگیری او را نیز تغییر می دهد.

بنده بارها با دانش آموزان و دانشجویانی مواجه شده ام که بنابه دلایل مختلف، نظیر بکارگیری الفاظ و عبارات تحقیرکننده، روش تدریس اشتباه، القای حس بی اهمیت نشان دادن درسی خاص، شیوه گفتاری سخت و پیچیده مولفین کتب درسی و دلایلی دیگر، در یک یا چند درس نتایج خوبی را کسب نمی کردند، اما بعد از تغییر برداشت ذهنی منفی شان به برداشتی مثبت و انگیزه بخش، نتایج حاصله در امتحانات مدرسه، کنکورسراسری و حتی دانشگاه به طرز چشمگیری جهش مثبت داشته است.

سیناتهرانی در ادامه به جوان آنلاین، چنین گفت: مشکل دانش آموزان یا دانشجویانی که نمرات ضعیف کسب می کنند و یا از دروس خاصی متنفر هستند، بی استعدادی یا پایه ضعیف نیست، بلکه مشکل آنها این است که نیمکره راست ذهن تحت تاثیر القائات و روشهای نادرست تربیتی و آموزشی در جهت کسب نتایج منفی برنامه ریزی شده است. به همین دلیل به محض کسب یک نتیجه منفی و یا مواجه شدن با استاد و یا دبیری که روش صحیح تدریس را بلد نیست، از آن درس خاص زده شده و تصور می کنند دیگر نمی توانند موفقیت قابل توجهی در آن درس یا دروس کسب کنند.

وقتی سالها پیش در کنار مشاوره هایم در ارتباط با موفقیت فردی و شغلی به زنان و مردان ایرانی و خارجی، کار خود را در زمینه مشاوره تحصیلی به دانش آموزان و دانشجویان ایرانی نیز آغاز کردم، از اینکه می دیدم، روشهایم باعث می شد تا تغییرات چشمگیری در کنش و شخصیت افرادی که صرفاً به شکست عادت کرده بودند، ایجاد شود، احساس شور و شعف می کردم.

به نظر می رسید، تغییراتی که در نیمکره راست ذهن این افراد ایجاد کرده بودم ، شخصیت کاملاً جدیدی می آفرید. این ابزار قدرتمند که من نامش را سایکو می گذارم در دست من عصای جادویی بود که نه تنها وضعیت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان را تغییر می داد، بلکه زندگی آنها را نیز متحول می ساخت.

دختر یا پسر خجالتی گوشه نشین، تبدیل به فردی جسور و پر جرأت می شد.دانش آموزی که به خرفت و کودن بودن متهم شده بود، به فردی روشن و تیزهوش مبدّل می گشت و در کنکور سراسری آنچنان می درخشید که حتی والدین او نیز از کسب رتبه دو رقمی وی حیرت می کردند.

دختری که از ترس مسخره شدن در کلاس درس دانشکده، جرأت پرسیدن سوال از استادش را نداشت، با اعتماد به نفس کامل استاد را به چالش های جدی در زمینه علمی می کشاند و شاید از همه اینها تکان دهنده تر، دانش آموزان یکی از مناطق محروم که به اراذل و اوباش بودن متهم شده بودند، به دانش آموزانی نمونه تبدیل شدند و در کنکور سراسری رتبه های خوبی کسب کردند.

سینا تهرانی مشاور در ادامه با بیان یکی از خاطرات مشاوره های خود به جوان آنلاین گفت: یکی از مراجعینم دختر دانشجوی زیبایی بود که یکی از اساتید دانشگاه به او گفته بود، من هر وقت تو را می بینم به یاد گربه زشت همسایه مان می افتم. همین جمله ساده تمسخرآمیز، به اندازه ای این دختر زیبای دانشجوی پزشکی یکی از بهترین دانشگاه های تهران را بهم ریخته بود که نه تنها معاشرت با اطرافیانش را برایش سخت و دشوار کرده بود، بلکه می گفت: « آقای تهرانی صبح ها که از خواب برمی خواستم، حتی جرأت آنرا نداشتم که در آینه به تصویر خود نگاه کنم و هیچ انگیزه ای برای رفتن به دانشگاه نداشتم. حتی تصمیم گرفته بودم گونه ها و بینی خود را نیز جراحی نمایم.»

حرفهای تمسخرآمیز آن استاد باعث شده بود تا این دختر دانشجو که انصافاً هم دختر زیبایی بود، گوشه نشین شده و ترم تحصیلی خود را نیمه تمام رها کند. سیناتهرانی در ادامه به جوان آنلاین گفت: بنده وقتی بر روی ذهن او کار کردم و عزت نفس و اعتمادبه نفس آسیب دیده وی را به او بازگرداندم، خیلی طبیعی بود که علت اصلی خجالت و حقارتش از بین برود و در زندگی نقش طبیعی بپذیرد و او نیز اینکار را کرد و از ترم بعد به دانشگاه برگشت.

این مشاور برجسته در ادامه افزود: آن دختر دانشجو چون ترم قبل را نیمه تمام رها کرده بود، مجدداً با همان استادی که او را مسخره کرده بود، کلاس درس داشت. اما دیگر او، آن دختر شکست خورده ترم قبل نبود و با اعتمادبه نفس بالا و تکیه بر استعدادهای علمی خود ، آنچنان استادش را به چالش های علمی می کشاند که جناب استاد مجبور می شود، بیرون از کلاس به آن خانم بگوید: « من به خاطر آن عبارت زشت از شما عذرخواهی می کنم شما انصافاً دختر زیبایی هستید و من از سر حسادت به اینکه همسر من به زیبایی شما نیست، آن جملات را به زبان آوردم. از شما خواهش می کنم لطف کنید و دیگر با سوالهایتان در سرکلاس درس مرا ضایع نکنید، من هم قول می دهم در نهایت احترام با شما رفتار کنم.»

این مشاور حرفه ای زنان و مردان موفق داخلی و خارجی در انتها افزود: با ایجاد تغییرات مثبت در نیمکره راست ذهن و برطرف کردن افکار منفی ای که در آن لانه کرده است، براحتی چشم اندازها، طرز تفکرها و برداشتهایی که از خودمان داریم، تغییر می کند و باعث موفقیت ما در عرصه های فردی، تحصیلی و شغلی می شود.

ایشان در ادامه خطاب به برخی از والدین ، اساتید و دبیران گفت: آنها وظیفه سنگین آموزش و پرورش نسل آینده را برعهده دارند، بنابراین می بایست به شدت مراقب سخنان خود باشند و تصور نکنند که جملات بظاهر ساده آنها هیچ تاثیری در دیگران و به خصوص کودکان، نوجوانان و جوانان نخواهد گذاشت. یک جمله تحقیرکننده می تواند، زندگی نسل آینده را با خطر نابودی مواجه سازد. لذا اساتید و دبیران محترم بهتر است، مهارتهای ارتباط کلامی خود را تقویت کنند زیرا اینکار هم به رشد و تعالی خودشان کمک می کند و هم باعث ظهور نسلی پویا، شاداب و موفق در آینده کشور عزیزمان خواهد شد. نسلی که با تکیه بر استعدادها و توانایی های ذاتی خود و کسب مهارت ها و تخصص مورد علاقه اش می تواند کشورمان را در مسیر رشد و تعالی به پیش ببرد.

آفتاب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 220 تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394 ساعت: 2:46

سایت تابناک بار دیگر به سراغ مربی و مشاور خانواده و تحصیلی موفق ایرانی رفته است. به گزارش تابناک، سینا تهرانی در این گفتگو، افق های تازه ای را به روی افرادی می گشاید که تصور می کنند برای بدبختی و شکست آفریده شده اند؟ افرادی که همواره خود را دست کم گرفته و در زیر سایه موفق ها پنهان شده اند. اندیشه های این مشاور برجسته که سرشار از آرمان ها، الهام ها و خلاقیت هاست، تلنگری است به آن دسته از افراد ناامید، تا بار دیگر از جای خود برخیزند و طرح ها و اهداف خویش را از نو ترسیم کنند و قابلیت های شان را در حد کمال رشد دهند.

به گزارش تابناک، سینا تهرانی دوره های متعددی را در زمینه ارتقای اعتمادبه نفس، عزت نفس، ابتکار ، خلاقیت ، نوآوری ، قانون جذب ، مدیریت زمان و ... در کشورهای مختلف برگزار کرده است. البته دوره های وی بصورت عمومی برگزار نمی شود و تنها مختص دختران و پسران، زنان و مردان، مدارس و شرکتهای خاص است. کارشناسان آموزشی، او را به عنوان علمی ترین مربی و مشاور مهارت های موفقیت تحصیلی، فردی و شغلی می شناسند. آقای تهرانی کتابی را در زمینه موفقیت فردی در دست نگارش دارد و با اجرای سخنرانی ها و برپایی کارگاههای آموزشی متعدد گامی بزرگ برای ترویج اندیشه های نوآورانه برداشته است.تابناک پیش از این نیز مصاحبه هایی با این متخصص برجسته ترتیب داده است.

تابناک: آقای تهرانی ! چرا بسیاری از دانش آموزان، دانشجویان و حتی زنان و مردان تصور می کنند لیاقت موفق شدن را ندارند؟ آیا مشکل این دسته از افراد، ضریب هوشی است؟

سینا تهرانی به خبرنگار تابناک گفت: من بارها در کارگاه آموزش مهارت های ارتقای عزت نفس؛ در پاسخ به چنین سوالاتی گفته ام که مشکل در ضریب هوشی افراد نیست ، بلکه مساله در عزت نفس یا همان احساس ارزشمند بودن آنهاست. این همان عزت نفس است که فردی خود را باهوش یا کودن دانسته و یا احساس می کند که دیگران او را دوست داشته و یا از وی متنفرند. این عزت نفس از مجموعه افکار، احساسات ، عواطف و تجربیات یک فرد در طول زندگی اش ناشی می شود. به عنوان مثال از زمانی که کودک به دنیا می آید اگر والدین مهارت های تربیتی لازم را نداشته باشند، ناخودآگاه فرزندشان را طوری تربیت خواهند کرد که با گذشت زمان عزّت نفسش کاهش خواهد یافت. وقتی آن فرزند وارد مدرسه می شود، چون کادر مدیریت و آموزشی مدرسه، مهارت های لازم برای ایجاد ارتباط موثر و سازنده با دانش آموز را ندارند، با رفتار و حرفهایشان عزت نفس او را تخریب می کنند و همین داستان تا زمانی که فرد وارد دانشگاه شده و بعد تبدیل به یک متخصص گردیده و با واقعیات موجود در جامعه مواجه می شود، ادامه دارد. البته اگر چیزی از عزت نفس در او مانده باشد که این مسیر را طی کند وگرنه در بسیاری از مواقع حتی دیپلمش را نیز نمی تواند اخذ کند و مجبور به ترک تحصیل می شود.

بنده وقتی در کلاس پنجم ابتدایی بودم دبیر درس فارسی مان همان جلسه اولی که وارد کلاس شد بدون هیچ شناختی از دانش آموزان، برخی از آنها را کودن خطاب کرد، حتی ایشان رو به من کرد و گفت: به قیافه ات نمی خورد که در آینده انسان موفقی بشوی، خب من چون عزت نفس لازم را از پدرم به ارث برده بودم، به ایشان گفتم: یعنی شما الان انسان موفقی هستید؟ پس در این مدرسه چه می کنید؟ شما اکنون یا باید وزیر آموزش و پرورش می بودید یا صاحب یک تجارت بزرگ. البته او همان روز، مرا از کلاس درس اخراج کرد ولی بعدها ایشان اعتراف کرد که تابحال کسی چنین تلنگری به وی نزده و حرفهای من اثر مثبتی در ذهن ایشان گذاشته و او را به فکر راه اندازی یک کسب و کار انداخته بود.

سینا تهرانی در ادامه به تابناک گفت: به عنوان مثال در مقوله تحصیلی ؛ دانش آموزانی که عزت نفس شان تحت تاثیر عوامل بیرونی دچار آسیب شده ، تصور می کنند، همواره باید در زیر چتر دانش آموزان نخبه قرار داشته باشند. اما وقتی عزت نفس این افراد را به آنها برمی گردانیم، دست به کارهای شگفت انگیزی می زنند. به عنوان نمونه بنده در کمپ کنکور خود، دانش آموزانی داشتم که تصور می کردند، شایستگی قبولی در رشته های پرطرفدار دانشگاههای برتر کشور را ندارند و در کلاس درس یا مدرسه نیز همواره باید پایین تر از دانش آموزان به اصطلاح نخبه قراربگیرند. بنده و همکارم جناب آقای حمیدایروانی، با برنامه هایی ویژه بر روی عزت نفس این گروه از دانش آموزان کار کردیم بگونه ای که هم در امتحانات مدرسه موفق به کسب رتبه های اول شدند و هم در رشته و دانشگاه دلخواه خود پذیرفته شدند.

این متخصص سرشناس افزود: عزت نفس یا همان خودباوری ، حقیقتاً می تواند برهمه سطوح زندگی افراد اثر بگذارد. تجربیات بنده و همکارانم در گروه درس زندگی نشان داده است که چنانچه عزّت نفس اشخاص تقویت نشود، میزان خلاقیت ، پیشرفت ، درک و شناسایی استعدادهای بالقوه آنها نیز محدود می گردد.

تابناک: جناب تهرانی؛ از دیدگاه شما، اشخاصی که عزت نفس لازم را ندارند، چه خصوصیاتی دارند؟

این افراد همواره خود را دست کم می گیرند و وقتی کاری را به آنها واگذار می کنید، می گویند: نمی توانم اینکار را انجام دهم و یا چرا هیچگاه نمی توانم فلان کار را یادبگیرم؟ این افراد احساس می کنند دیگران علاقه ای به آنها ندارند و ارزشی برایشان قائل نیستند، اینها در برخورد با مشکلات احساس درماندگی می کنند و به آسانی تحت تأثیر احساسات، خشم و تلقین ها قرار می گیرند. به عنوان مثال اگر دوستانشان در مدرسه به آنها جملات منفی ای بگویند، بلافاصله آن را پذیرفته و باور می کنند، حال آنکه ممکن است آن افراد از سر حسادت ، شیطنت و یا از روی عمد، این جملات منفی را به زبان آورده باشند تا عزت نفس دوستان خود را تخریب کنند.

افرادی که فاقد عزت نفس لازم هستند از اینکه احساسات واقعی خود را نشان دهند، خجالت می کشند زیرا فکر می کنند این احساسات ممکن است از نظر دیگران مسخره به نظر بیاید.به همین دلیل است که بسیاری از دانش آموزان، دانشجویان و حتی زنان و مردان از طرح پرسش یا ارائه پاسخ به سوالات دیگران در یک جمع ، خودداری می کنند. چنین افرادی مدام از موقعیت های نگران کننده گریزان هستند و در برابر فشارهای روانی نظیر ترس ، خشم و استرس به شدت کم تحمل می شوند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند. این افراد نازک نارنجی و کم طاقت می باشند و از انتقاد کردن می ترسند، برای انجام ندادن کارهایی خاص، مدام عذرو بهانه می آورند.

خبرنگار تابناک: جناب سیناتهرانی در گفت و گویی که چند هفته قبل، با تعدادی از رتبه های برتر کمپ کنکور شما داشتم و در همین سایت تابناک نیز مصاحبه آن منتشر شد، متوجه شدم که شاگردان شما از عزت نفس بالایی برخوردارند و حتی بسیاری از آنها ، کسب رتبه تک رقمی و دو رقمی در کنکور سراسری را امری عادی و پیش پا افتاده می دانستند و معتقد بودند که این تنها هدف کوچکی است که محقق شده و آنها اکنون به اهداف بزرگتر زندگی خود می اندیشند. این نشان می دهد که شما بطور جدی بر روی عزت نفس دانش آموزانتان کار می کنید؟

سیناتهرانی مشاور رتبه های برتر کنکور گفت: بله قطعاً همینطور است. من و همکارانم، صرفاً دانش آموزان را برای کسب رتبه خوب در کنکور سراسری آماده نمی کنیم، زیرا کسب رتبه عالی در یک آزمون، تضمین کننده موفقیت آنها در زندگی آینده شان نیست، بلکه بر اساس یک نقشه راه در جهت تقویت و بازسازی عزت نفس شان حرکت می نماییم. ما به آنها قدرت و سرعت در تصمیم گیری ، مسئولیت پذیری ، روشهای مواجه شدن با چالش های مختلف زندگی، نحوه بروز هیجانات طبیعی نظیر محبت به همنوع ، درک متقابل و ... را می آموزیم. این دانش آموزان یادمی گیرند که در هنگام روبه رو شدن با شکستها، خود را نبازند و با شجاعت کامل ، از خود انتقاد نموده و با شناسایی دلایل ضعف و ناکامی خود، در جهت جبران آن برآیند. اینها می دانند که بخاطر شایستگی های ذاتی و اکتسابی خود می توانند، الگوی دیگران باشند و بر روی آنها اثرات مثبتی برجای بگذارند.

ما می خواهیم نسل آینده، افرادی باشند که دارای عزت نفس متعادلی باشند، نه اینکه مانند برخی از دانش آموزان مدارس و دانشجویان دانشگاههای مطرح، دچار تکبر و خودمحوری شوند و رفتار غیرمحترمانه ای نسبت به دیگران داشته باشند. بدیهی است چنین افرادی نسبت به نیازها و احساس های دیگران بی عاطفه اند و آنها را برای اهداف خود استثمار می کنند و وقتی هم که مورد انتقاد قرار می گیرند، واکنشی آمیخته با شرم یا غضب از خود بروز می دهند.

تابناک: در گفت و گویی که با شاگردان موفقتان داشتم، متوجه شدم که شما نقش بسزایی در پیشرفت آنها داشته اید؟ آیا نمی ترسید که آنها روزی جای شما را بگیرند؟

سیناتهرانی: من و همکارانم، برای افرادی نظیر آقای سعیدسلیمی فر که اکنون تبدیل به یکی از بهترین مشاورین تحصیلی و موفق کشور شده و یا سرکار خانم بهناز که از رتبه های برتر کمپ کنکور درس زندگی بوده و همزمان با تحصیلی در رشته پزشکی در مدت زمانی کوتاه ، جزء بهترین مدرسین زیست شناسی کشور است، کار خاصی انجام نداده ایم ، بلکه صرفاً بستر مناسب را برای رشد و تعالی آنها فراهم کردیم و آنها نیز بخوبی از این فرصت، نهایت استفاده را کرده اند و توانایی و استعدادهای نهفته خود را به بهترین شکل ممکن شکوفا نموده اند. از نظر بنده نه تنها دانش آموزان کمپ کنکور ما، بلکه هر دانش آموز یا دانشجویی که عمیقاً مایل است در مسیر رشد و تعالی قرار بگیرد و حاضر است خود را با استانداردها و ارزش های تیم درس زندگی منطبق سازد، قطعاً مورد حمایت من و همکارانم قرار خواهد گرفت. من از مرحوم پدرم یاد گرفته ام که هیچگاه از حضور انسان های قدبلند در کنار خود، نترسم. این اصطلاحی است که به افراد شاخص و نخبه تعلق می گیرد. زیرا معتقدم در این دنیا به اندازه کافی جا برای پیشرفت و رشد و تعالی هر فردی وجود دارد و هیچ کس جای فرد دیگری را تنگ نکرده است. بنده بارها به شاگردانم گفته ام که شما آزاد هستید و می توانید بروید و برای خودتان کار کنید اما آنها به دلیل اراداتی که به گروه درس زندگی دارند، ترجیح داده اند در کنار ما بمانند و به کارشان ادامه دهند.

آفتاب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394 ساعت: 2:46

چکیده:

بانوان در ایران اسلامی بیش از نیمی از اقتصاد کشور را در دست دارند که با توجه به نوع حضور آنها در روستاها و شهرها و نقش هایی که در صحنه های معاش و اقتصاد برای خود و دیگران خلق می کنند، می تواند پیام آور حقانیت اقتصاد مقاومتی بوده، چراکه ۵۰درصد اقتصاد مقاومتی در حوزه عملیات اقتصادی به گونه ای در حال به نمایش گزاردن توسط زنان می باشد، خصوصا آن نسل از بانوان صاحب تجربه نورانی که در ۸ سال دفاع مقدس ،نمره عالی و اثر گذار را از رهبران اقتصادی ایران وجهان دریافت نموده اند. در این مقاله به چرایی نسخه شفا بخش بودن اقتصاد مقاومتی، با توجه به زحمات بانوان ایران اسلامی پرادخته می شود.

سوال:

بانوان ایران اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس از کدام الگوی اقتصادی پیروی نموده که توانستند، دشمنان داخلی و خارجی را ناکام گرداند؟

مقدمه:

برای خروج اقتصادی مقاومتی از آشیانه اش نیاز است که فرماندهی اقتصاد مقاومتی، از آمار حضور زنان در اقتصاد کشور و نوع فعالیت های آنان آرشیویی را تهیه نموده و برای آن گارگروهی را از (وزرات کار و تامین امور اجتماعی – جهاد کشاورزی – اقتصاد و دارایی) تعریف نماید، تا آن بخش از اقتصاد مقاومتی که بصورت گمنام در حال حرکت است معرفی گردیده و در دستور کار جلسات اقتصاد مقاومتی قرار بگیرد و با نظرات سرد و یخ دوستان دیر باور و دشمنان زشت طینت و بد خواه در فضای کشور معلق نگردیده، بلکه نمونه های عملی و علنی و محسوس آن که در دستتان زحمتکش بانوان در جریان است در اختیار همگان قرار بگیرد، و راه برون رفت مشکلات اقتصادی از آن نمونه ها به اجرای همه جانبه اقتصاد مقاومتی منجر گردد.

متن:

جایگاه زنان با توجه به کلمات و جملات در ۲۶ بند اقتصاد مقاومتی، چگونه می تواند بانوان ایران اسلامی را از پرچم داران به جریان اندازی خون تازه درگهای اقتصاد کشورمان معرفی نموده و دشمنان را برای همیشه ناامید و ناکام گردانیده، و دوستان را در سراسر جهان با اجرای اقتصاد مقاومتی در کشورمان امیدوارتر و مقاومتر مشاهده نمود، و درجراحی مشکلات اقتصادی شان از آنها حمایت کرد.جملات و کلمات در بندهای اقتصاد مقاومتی، زنانی را که در حال حاضر مشغول خدماتی هستند و زحماتی بر دوش آنان خود نمایی می کند معرفی نموده که نشان از مهیا بودن مقدمات اقتصاد مقاومتی را می دهد. جملات زیر بیانگر آن است که مسئولین موظف شده، به اجرایی نمودن اقتصاد مقاومتی در کشور، با توجه به حضور نیمی از جمعیت کار، درایران عزیز یعنی زنان خدوم، گریزی ازعملیاتی نمودن اقتصاد مقاومتی برای آنان وجود ندارد، و آن جملات عبارتند از:

(صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور تولید ثروت، بهره وری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد شفاف و روان سازی نظام توزیع پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام عدالت بنیان، درون زا و برون گرا، پویا و پیشرو ...)

تمام جملات بالا به نوعی در نمایشگاه دستتان توانمند زنان ایران زمین قابل مشاهده می باشد، اقتصاد مقاومتی یک شعار صرفا بر آمده از تحریم و فشار دشمنان نیست، یک ایده محاسبه شده است که محرومان جهان را می تواند در جوانب مختلف اقتصادی رهبری بنماید، زیرا که این نوع اقتصاد برگرفته شده از دستورات قرآن و عترت است که نظر بر فطرت انسان دارد، و اگر اقتصاد مقاومتی از زیر بناهای اصلی و اساسی اقتصاد در کشورهای اسلامی و مردمان آزاده جهان باشد طمع شیاطین اقتصادی را نقش بر آب می کند. زنان با غیرت و همت اسلامی در استانهای ایران زمین، مشغول به فعالیت های اقتصادی بوده که اقتصاد مقاومتی با توجه به زحمات آنان، چشم اندازش عالی و عملیاتی به خود می گیرد. با یک محاسبه ساده برای نوع فعالیت های زنان، در روستاها و شهرستانها و استانهای کشور بشارتی بدست می آید که اقتصاد مقاومتی با اهداف رفیع اش در ۲۶بند سند ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی) به سران قوای کشور برای درمان اقتصاد کشور صادر گردیده است و برای این دور اندیشی زیرکانه باید گفت، توجه به نقش زنان در اقتصاد ایران اسلامی یکی از ارکان عملیاتی نمودن آنست، و این مهم یک برنامه ریزی از عین به ذهن را می طلبد تا از سوی بانوان ایران زمین حماسه ای از اقتصادی مقاومتی در عرصه های اقتصادی کشور بر پا گردد.برای فعال سازی اقتصاد مقاومتی در درون ایران و جاذبه سازی برای دوستان برون مرزی نیاز است فعالیت های بانوان زحمتکش ایرانی که در حال حاضر در ۳ عرصه (باز تولید زیست شناختی، تولید نیروی کار و تولید اجتماعی و خدمات اجتماعی) به گونه ای مطالعه و بررسی و برنامه ریزی گردد، تا مدیریت جهادی در صحنه اقتصادی برای کشور رقم بخورد. یکی از دلایل برای مدعی بالا حضور بانوان ایران اسلامی در صحنه تولیدات دامی است که تلاش آنها فعالیت صنعتگران روستایی را تهیج و تکمیل می کند، دلیل دوم نمایش اقتصاد در روستاها بیانی دارد مبنی بر اینکه اگر کنترل منابع تولید برعهده زنان باشد برای خانواده از نظر غذایی و بهداشتی و امنیتی سود بیشتری را تولید می نماید تا این که منابع توسط سلایق مردان اداره شود.

آینده پژوهی و مطالعه آینده:

برای استفاده از دسترنج ها و زحمات حاضر در صحنه نبرد اقتصادی بانوان ایران اسلامی با دشمنان داخل و خارج پیشنهاداتی ارائه می گردد.

۱ در مجلس شورای اسلامی یک نماینده از زنان برای اقتصاد مقاومتی پذیرش شود.

۲ با توجه به کارهای سخت و وقت گیر امنیت غذایی و تغذیه ای برای اعضای خانوار که به دست توانمند زنان اداره می گردد، مدیریت اقتصادی کشور در این بخش از حضور همه جانبه آنان در قانون تعریفی و تمهیدی تدبیر نماید.

۳ زنان در ایران اسلامی با حضور فعال در عرصه های اقتصادی از جمله: (دامداری پرورش طیور صنعت نساجی تولیدات باغی کاشت و داشت و برداشت حبوبات بهداشت خانواده و امنیت غذایی پرورش نیروی کار تولید خوراک دام و طیور پرورش کرم ابریشم فعالیت های مرتبط با آبزیان تعلیم و تعلم در کارگاههای کوچک و برزگ احیای سنت کوج نشینی و ...) نیاز به عدالت جنسیتی در اقتصاد دارند که در اقتصادی مقاومتی دیده شده است، به همین جهت زنان پیشآهنگان استقبال از طرح اقتصاد مقاومتی در کشور می باشند.

۳ درمان توسعه اشتغال زنان با توجه به سن ازدواج و آسیب های بر آمده از محیط کار مختلط آنها با مردان، نیاز به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی دارد.

۴ زنان در مسیر اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی می توانند در نوع مدیریت زمین، بازار نیروی کار، وضعیت سن و دیگر امور دختران و زنان حضوری اثر بخش داشته و با میزان عدالت برای مشارکت آنها در تولید غذا و مانند آن، اثر گذاری جهانی داشته باشند.

۵ با عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی برای مشارکت زنان در عرصه تولید غذا و هم چنین با برنامه های فنی صدا و سیما برای آگاهی های روز افزون نسبت به نقش زنان درفرآیند تولید و لزوم مشارکت گسترده آنان، سبب می شود بسیاری از ظلم های به زنان و بن بست های اقتصادی حاصل از آن در جامعه کاهش یابد.

۶ با حضور اقتصاد مقاومتی تغییر نگرش جامعه نسبت به زن و مشارکت آنان برای اجرای دستورات اقتصادی قرآن و عترت و رعایت حقوق برابر و رفع تبعیض های موجود برای فعالیت های اقتصادی آنها، سبب می گردد فعالیت های اقتصادی چهره آخرت محور به خود بگیرد.

۷ اقتصاد مقاومتی با عدالت جنسیتی در حوزه اقتصاد می تواند منابع انسانی اعم از نیروی کار زنان و مردان را در توزیع و تولید و مصرف، با مشارکت بدون تبعیض آنها در چارچوب دستورات قرآن و عترت تبدیل به یک الگوی جهانی بنماید.

۸ اقتصاد مقاومتی با تواناسازی زنان روستایی از طریق اشتغال، احیای روحیه آفرینش و نوآوری را ارزش بخش نموده و با ایجاد تنوع و تعدد در مشاغل آنان موجب افزایش کیفیت بهره وری در فعالیت های دختران و زنان برای محیط های روستایی گردیده و معضل مهاجرت آنان را حل نماید.

۹ اقتصاد مقاومتی نقش زنان در فعالیت های اقتصادی خصوصا درون مرزی را برای مردان آگاهی بخشی نموده، و درصد زحمات آنان نسبت به مردان را برای دفع حس مرد سالاری تعدیل می نماید.

۱۰ اجرای اقتصاد مقاومتی باعث حذف تعریف و تقسیم کار به نر و ماده می گردد، تا زنان با کار در خانه در مقابل کار مردان و زنان در کارخانه ها و شرکت ها و دیگر مراکز تجاری و اجرایی با تحقیر و تهدید مواجه نگردنند.

۱۱ اقتصاد مقاومتی با رعایت حقوق فطری زنان در اقتصاد جامعه، باعث تعمیق پوشش و حجاب و رشد فکری آنان در جامعه خرد و کلان می گردد.

۱۲ حضور اقتصاد مقاومتی در کشور به سبب حفظ منافع و منابع توزیعی عادلانه نسبت به زنان در مقابل مردان، بالانسی را پدید می آورد که ضریب امنیت اجتماعی را افزایش داده و معضل بیکاری و اولویت های شغلی دو طرف را مدیریت می نماید.

۱۳ تعاریف اقتصاد مقاومتی که بر آمده از منابع قرآن و عترت می باشد، حضور زنان در محیط کار و مشارکت آنانرا در کارهای تجاری را متناسب خلقت جسمانی آنان و احساسات زنانه اشان در قوانین خود جاری می نماید.

۱۴ اقتصاد مقاومتی درسیاست ها و برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی، و رصد وجود فاصله عظیم جنسیتی درمیزان دسترسی زنان به قدرت و منابع موردنیاز جهت دستیابی به امنیت غذایی، عرصه های سیاسی، آموزشی، تکنولوژی، اعتبارات، تحقیقات، توسعه، خدمات و غیره، را مطابق فتوای اقتصادی به روز مجتهدین تعریف می نماید، چرا که قرآن با توجه به معجزه جهانی بودنش و داشتن مفسرانی همچون اهل البیت علیهم السلام ،فقط محدود به پاسخگویی نیاز های اقتصادی صدر اسلام نمی باشد.

۱۵ اقتصاد مقاومتی حقوق اقتصادی بانوان را در خانواده برای تربیت و تولید نیروی انسانی در دستور کار خود دارد،تا فرزندان تحت مدیریت مادران در سطح فرزندی یک خانواده در مقابل خانواده بزرگ یعنی جامعه خود را مشاهده نکرده، تا حالت انزوا و بی تفاوتی را به خود بگیرد.

۱۶ قوه قضائیه برای ایجاد امنیت و برگزاری عدالت، باید سهم زنان در شکوائیه های امور اقتصادی را با توجه ۲۶ بند اقتصادی مقاومتی تحلیل نموده، تا بتواند پرونده های انباشته قضایی را، از بنیاد منتفی الموضوع بنماید.

۱۷ اقتصادی مقاومتی، با تعریف حقیقی کار و اقتصاد علمی در خود، می تواند جاذبه های منفی کار در خارج منزل و تحصیلات غیر مرتبط و تشریفاتی زنان را شفاف سازی نموده و ازدواج های موفق و ساحل دار و تعمیق کانون خانواده را به جامعه هدیه نماید.

۱۸ اقتصاد مقاومتی با تبیین و تقسیم و تعریف حقیقی امور اقتصادی زنان و مردان از منابع قرآن و عترت زمینه اخلاق و عبادت اقتصادی و رقابت بر فتح قله های آنرا فراهم می سازد.

۱۹ اقتصاد مقاومتی از تعریف عدالت اقتصادی خود، برای فعالیت زنان در جوار مردان قادر است برای تمام زنان در عرصه اقتصادی جهان، پیام توحیدی داشته باشد.

۲۰ اقتصاد مقاومتی با نوع آوریهای اقتصادی از قرآن و عترت، قادر است حفظ و حراست حقوق اقتصادی زنان را از خانواده های دست اندر کاران اقتصاد جهانی و طرفدارن آنان به مطالبه مردم بگذارد.

حسین درودی – معاون امور استانهای ستاد همکاری حوزه های علمیه و وزرات آموزش و پرورش

حسین درودی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 183 تاريخ : سه شنبه 20 بهمن 1394 ساعت: 2:46

در حال حاضر آوکادو، زنجبیل، زردچوبه و دیگر مواد خوراکی از این دست به عنوان مواد خوراکی با خواص فوق العاده جای خود را در اروپا و آمریکا باز کرده اند.

به گزارش دویچه وله، آسایی یکی از انواع میوه های تیره ای به نام سته است. این میوه به تدریج جای خود را در سراسر جهان باز کرده، زیرا آن گونه که می گویند مصرف این میوه سبب لاغری می شود. همچنین گفته می شود که آسایی به خاطر داشتن منابع غنی آنتی اکسیدان از بروز چین و چروک پوست جلوگیری می کند و نقش مهمی در پیشگیری از سرطان دارد. بی سبب نیست که بسیاری از ورزشکاران با خوردن آسایی در پی قدرت بیشترند.

آوکادو یکی از چرب ترین میوه ها در جهان است. با این حال آوکادو جزو غذاهای چاق کننده محسوب نمی شود، زیرا چربی این میوه غیراشباع و با ارزش است و به همین دلیل نیز مصرف آن اثری مثبت بر سطح کلسترول و سیستم قلبی عروقی بدن می گذارد. آوکادو دارای ویتامین های فراوانی است که سبب تقویت پوست، موی بدن، سیستم ایمنی و اعصاب می شود.

چیا گیاهی است یک ساله از خانواده نعناعیان. گرچه خود گیاه کاربرد تزئینی هم دارد، تخم های کوچک چیا به خاطر ذخیره بالای پروتئین و اسیدهای چربِ امگا ۳ و امگا ۶ مشهور هستند. گفته می شود که اقوام مایا و آزتک در آمریکای جنوبی از ۵ هزار سال پیش تاکنون خواص تخم چیا را می شناخته اند. تخم چیا مزه خاصی ندارد.

دیوخار که آن را سفیدخار یا خفچه نیز می نامند، گیاهی است پرخار از خانواده بادمجانیان. دیوخار انواع وحشی و تزئینی گوناگونی دارد با خاصیت های متعدد دارویی. میوه های این درختچه را سالم ترین میوه های جهان می نامند. گفته می شود که از جمله خواص این میوه تقویت سیستم ایمنی، قلب و کمک به کاهش فشار خون در بدن است. دیوخار در ایران از جمله در مناطقی چون ارومیه، جاده سنتو و جیران سفلی رشد می کند.

کلم کالی نوعی سبزیِ برگی است که در آمریکا بسیار مشهور شده و به آرامی جای خود را در اروپا نیز باز کرده است. کلم کالی سرشار از ویتامین های مختلف است. مصرف ۱۰۰ گرم از این سبزی نیاز روزانه ویتامین C در بدن را تامین می کند. این سبزی همچنین دارای منابع سرشار ویتامین A و مواد معدنی چون آهن و کلسیم است.

ماه ژوئیه زمان استفاده از واکسینیوم در آلمان است. این میوه سرشار از ویتامین های گوناگون است و مانع بروز التهاب و عفونت در بدن می شود. گفته می شود یونانیان و رومی ها در گذشته های دور از این میوه برای جلوگیری از دردهای روده استفاده می کردند. واکسینیوم به رغم شباهت هایش با میوه "آچای" کالری زیادی ندارد و چرب نیست. از واکسینیوم برای جوان نگاه داشتن پوست هم استفاده می شود.

زنجبیل یا زنجفیل یا شنگویر گیاهی دارویی برای شفای بیماری های دستگاه گوارش است. با مصرف زنجبیل جریان خون در روده راحت تر انجام می شود و التهاب های روده التیام می یابند. زنجبیل از زمان های دور در طب سنتی چین نقش مهمی ایفا کرده و در ایران باستان نیز با نام "ژنگویر" کاربرد داشته است.

زَردچوبه یا زَرچوبه هزاران سال است به عنوان گیاه و ادویه ای بسیار مهم در هند شناخته شده و هندیان این گیاه مقدس را تقریبا در هرغذایی می ریزند، زیرا زردچوبه هم غذا را خوشمزه می کند و هم فرایند هضم غذا را آسان تر می کند. رویشگاه اصلی این گیاه هند است و زردچوبه بخش اصلی ادویه معروف به "کاری" را تشکیل می دهد. زردچوبه سبب کاهش کلسترول خون می شود و از التهاب ها و عفونت های بدن جلوگیری می کند.

صرف چند بادام در روز سبب تندرستی بیشتر بدن می شود. خوردن بادام از گرسنگی شدید جلوگیری می کند، تاثیر مثبتی بر قلب می گذارد و از بروز بیماری دیابت نوع دوم و آلزایمر جلوگیری می کند. چربی موجود در بادام چون چربی آوکادو از نوع خوب چربی است و بالارفتن سطح آن در خون نگران کننده نیست.

کوینو آ گیاهی است که در آمریکای جنوبی می روید و نحوه طبخ دانه های آن شبیه برنج است. بومیان آمریکای جنوبی به آن "دانه اینکا" یا برنج پرو می گویند. کوینو آ به عنوان یکی از بهترین منابع گیاهی پروتئین در سراسر جهان شناخته شده است. دانه های کوچک کوینو آ حاوی تمام ۹ اسید آمینه ضروری و آنتی اکسیدان های ضدبیماری ها هستند. آن ها همچنین فاقد گلوتن هستند و غنی از مواد معدنی.

وبسایت فرادید

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 205 تاريخ : يکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت: 7:00

عوامل زیادی درتصمیم افراد برای ازدواج تاثیر دارد که مهم ترین شان سبک زندگی فرد است. زندگی در خانه پدری، میزان تحصیلات، شغل فرد و روحیاتش می تواند چرایی هایی برای بررسی وضعیت تأهل یا تجرد او باشد. گاهی شرایط و اوضاع به سمتی می رود که افراد با وجود سن بالای ۳۰سال همچنان مجرد می مانند و تصمیم گیری برای ازدواج برای شان سخت تر می شود.

جدایی والدین، انتخاب مشاغل سخت، ازدواج خواهر یا برادر کوچک تر همگی موقعیت هایی است که ممکن است به لحاظ روانی فرد را تحت تاثیر قرار داده و ازدواج او را به تاخیر بیندازد. این روزها به هر طرف سربچرخانید با مجردهایی روبه رو می شوید که هر یک در کسوتی مشغول کار و فعالیت هستند، دختران و پسرانی که از سن ازدواج گذشتند اما هنوزموفق نشدند یار زندگی شان را پیدا کنند. برای بررسی آثار تجرد طولانی مدت و بازتاب های آن در زندگی با دکتر حسن عسگری فر روانشناس گفت و گو کردیم. اگر برای تان جالب است رازهایی درباره عالم تجرد بدانید این مطلب را بخوانید.

افراد مجرد جسم و روان آسیب پذیرتری دارند

در شرایط نرمال می گوییم حضور پدر و مادر امنیت روانی را تحکیم می بخشد یعنی هر چه کودک، نوجوان و جوان در جمع خانوادگی شلوغ تر و امن تری زندگی کند رشد پیدا می کند و از سلامت روانی بیشتری برخوردار است. بدین معنا که هر چه تعداد افراد خانواده و حضور گرم آن ها کمتر شود سلامت روانی تحت تاثیر حواشی قرار می گیرد. حواشی به این معنی است که فرد با توجه به شرایط سنی متفاوت اعم از کودک،نوجوان و جوان که نیازهای متفاوتی دارند.

با توجه به جمیع این نیازها ممکن است فرد چون منبعی برای تغذیه روانی ندارد به دنبال منبع تغذیه کننده بگردد. حالا اگر در جامعه فعلی منبع تغذیه کننده افراد عینی یا افرادی در دنیای مجازی باشند، طبیعتا بدون اینکه شناختی وجود داشته باشد فرد نیازهای خود را از آنها می گیرد که قطعا شامل آسیب خواهد شد چون شناختی پشت این رفتار نیست. اگر یک نوجوان یا جوان در محیطی رشد پیدا می کند که باید پدر و مادر حضور داشته باشند ولی حضور پدر و مادر در محیط خانواده به واسطه شغل شان(مشاغلی که والدین مجبورند ساعت های زیادی بیرون از خانه باشند و ارتباط کمتری با فرزندان خود دارند) کم است طبیعتا دنیای فردی فرزند خانواده روز به روز بزرگ و بزرگ تر می شود و نیاز هایش هم شدت پیدا می کند.

یکی از قوانینی که به انسان ها احساس امنیت می دهد عضویت در گروه است یعنی ما وقتی که متعلق به یک گروه هستیم در گروه احساس امنیت بیشتری می کنیم تا زمانی که فرد هستیم. به همین دلیل است که می گویند انسان هایی که مجرد هستند وتنها زندگی می کنند آسیب پذیری جسمی و روانی شان خیلی بیشتر از افرادی است که در جمع زندگی می کنند.

اگر این قضایا در کنار هم قرار بگیرند متوجه می شویم که هر چه ساعت حضور انسان هادر کنار هم (خصوصا والدین در کنار فرزندان) و هر چه این اشتراکات و تشریک مساعی و مبادلات و گفت وگوها بیشتر باشد امنیت جسمی و روانی و سلامت جسمی و روانی انسان ها بیشتر ضمانت می شود. انسانی که تنها است و دنیای کوچکی برای خود دارد و باید برای خودش دنیا سازی کند تا از دنیای دیگران الهام بگیرد یا شریک دنیای دیگران شود را با فردی که در خانواده حضور دارد و با والدین است مقایسه کنید متوجه می شوید که فشار روی افرادی که تنهاتر هستند بیشتر است.

خانواده برای ازدواج و انتخاب موثر است

جدایی و طلاق والدین هم فاکتوری است که قطعا در مجرد ماندن و عدم علاقه به ازدواج تاثیر دارد. در خیلی از جاها به خصوص در جامعه ای مثل جامعه ما که خانواده هنوز رکن مهمی است؛ خیلی از ما دختر به خانواده ای می دهیم که در آن حداقل سلامت و امنیت وجود داشته باشد یا پسر به خانواده ای می دهیم که دختر در یک جامعه امن و حفظ شده در چارچوب قراردادهای اجتماعی، اخلاقی و غیره بزرگ شده باشد.

بنابراین طبیعتا زندگی والدین در کنار هم یک فاکتور امتیازی مهم برای ازدواج فرزندان به حساب می آید. یعنی درباره دختر و پسرهایی که پدر و مادرهای شان از یکدیگر جدا زندگی می کنند و آنها که با یکی از والدین زندگی می کنند اصولا این ذهنیت به وجود می آید که چون خانواده این فرد پاشیده است طبیعتا عواقبی هم برای فرزند دارد. این عواقب هم دنیای روانی و هم دنیای جسمانی را در برمی گیرد که حتی ممکن است اخلاقیات و چارچوب ها هم زیر سوال رفته باشد. طبیعتا همه این ها می تواند فاکتورهایی باشد که برای دختر یا پسر این ذهنیت را به وجود بیاورد که دست روی هر کسی نمی توانند بگذارند به ویژه در ازدواج های سنتی که شاید بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرد.

البته گاهی اوقات فاکتورهای دیگری نیز باید لحاظ شود، از جمله شخصیت مستقل فرد، مهارت های فردی و جایگاه اجتماعی که یک فرد برای خودش پیدا می کند که گاهی اوقات می تواند این نقص ها و ضعف ها را کاور کند. یعنی اگر ما با یک شخصیت منسجم، مستقل و قدرتمند دارای ویژگی راهبری، یعنی انسانی که استقلال خود را در عمل نشان می دهد روبه رو می شویم این ضعف ها را کمتر می بینیم. در مجموع واقعیت این است که خانواده برای ازدواج کردن و در واقع کاندیدای ازدواج را پذیرفتن جزء قواعد انتخابی ماست.

مشغله زیاد جرات ازدواج را کم می کند

شغل افراد خصوصا خانم ها نقش بسیار تعیین کننده ای در زندگی خصوصا تشکیل زندگی مشترک ایفا می کند. فرض کنید دختری که شیفت کاری زیاد، طاقت فرسا و در تمام ساعات شبانه روز حتی شب ها دارد، مثلا خانم هایی که پرستار هستند و تایم پرستاری شان هم خیلی زیاد است یا مثلا بازیگرانی که گاهی اوقات مجبورند ساعاتی از شب را هم سر صحنه باشند. عملا یکی از منع هایی که در زندگی این افراد به وجود می آید این است که تبادلات اجتماعی و مراودات کمتری دارند، کمتر می توانند به خود و زندگی شان برسند و کمتر می توانند به نیازهای شخصی خود برسند. به خاطر همین در همه جای دنیا بر این موضوع تاکید دارند که آدم ها وقتی کار می کنند باید یک دوره به مرخصی بروند و بازسازی فردی انجام دهند.

حالا اگر مرخصی رفتن برای این است که خودشان را احیا کنند، مسافرت های توریستی بروند و به فکر سلامت روانی خودشان باشند خیلی اتفاقات به عنوان جبران است. طبیعتا آدمی که در محیطی مثل عسلویه زندگی می کند یا روی آب است یا در اسکله ای است و میزان حضورش در جامعه کمتر است یا خانمی که به خاطر کار خیلی زیاد حضور اجتماعی و مراودات اجتماعی اش کمتر است طبیعتا متاثر از این شرایط بازخوردهای منفی دریافت خواهد کرد. اگر این فرد دیرتر ازدواج کند یا اینکه مسئولیت کلان تری هم داشته باشد که دیگر اوضاع بدتر هم می شود. افراد پرمشغله به دلیل مشکلاتی که دارند جرات ازدواج ندارند چون نمی توانند از پس هزینه های آن (هزینه های روانی و اجتماعی) برآیند.

این ها همه مجموعه ای از فاکتور هایی است که باید کنار هم گذاشته شود و به طور مطلق نمی توان گفت که مثلا یک آدمی که تمام زندگی اش را کار کرده طبیعتا به مشکل ازدواج برمی خورد یا آدمی که همیشه در خانه بوده بهتر می تواند ازدواج کند. به این ترتیب مجموعه ای از پارامترها را کنار هم می گذاریم تا به یک کلیت درباره موفقیت یا تمایل فرد نسبت به ازدواج برسیم. اما واقعیت این است که اینها بیس هایی است که کمک می کند یک فرد برای انتخاب یا برای میل به ازدواج یا جرات به ازدواج بیشتر به جلو حرکت کند یا اینکه دربرابر امر ازدواج منفعل باشد.

شخصیت افراد در تصمیم ازدواج موثر است

شاید در سال های گذشته ازدواج فرزندان کوچک تر در ازدواج فرزندان بزرگ تر بسیار تاثیر گذار بود چون جزء رسوم ما به حساب می آمده که ابتدا فرزند بزرگ تر ازدواج می کرد و به ترتیب فرزندان بعدی. اما در دو دهه اخیر این مساله یک مقدار تغییر کرده است چون دختر ها و پسر ها در خانواده نقش مستقل تری دارند و از آنجا که عملا اعضای مولد و شاغل خانواده بیشتر می شود طبیعتا این روند متحول شده است.

درست است که شاید بخواهیم فرزندان مان به ترتیب ازدواج کنند ولی شاید فرزند کوچک تر بنا بر شرایطی زودتر ازدواج کند. ازدواج فرزندان کوچک تر ممکن است مسبب الاسباب شود که فرزند بزرگ تر با توجه به اینکه احساس سر خوردگی می کند ازدواج نکند. اما این امکان هم وجود دارد که این مسئله تاثیرگذار نباشد. این مساله و تاثیر آن در تاخیر در ازدواج فرزندان بزرگ تر به شخصیت فرد باز می گردد. موردی دیده ام که فرزند اول دانشجوی دوره تخصصی پزشکی بود و خودش تمایل به تحصیلات تکمیلی داشت و می خواست از ایران برود اما دومی و سومی ازدواج کرده بودند. این نمونه انتخابی است یعنی موقعیت این انتخاب خاص را در زندگی ایشان گذاشته است.

تجرد یا تاهل؟ مسئله این است

گاهی اوقات فرد اول برای اینکه ازدواج کند بر اساس آرمان هایش تصمیم می گیرد و تا فلان امکانات را نداشته باشد ازدواج نمی کند که باز اینجا موضوع سلیقه مطرح است. فاکتورهای دیگری نیز داریم که مثلا دختر اول یا پسر اول شاید امتیازات کمتری دارد ولی دومی یا سومی امتیازات بیشتر دارد که این می تواند یک سرخوردگی ایجاد کند.

نقش مستقل و نقش تولیدکننده یا نقش مثبت یا منفی ای که فرد دارد در این خصوص تعیین کننده است. ازدواج فرزندان کوچک تر می تواند برای ازدواج فرزندان بزرگ تر آسیب زا باشد و می تواند کمتر آسیب زا باشد. به طور کلی در جامعه ما عرف این است که آدم ها به ترتیب ازدواج کنند هرچند که در دو دهه اخیر این موضوع کمرنگ تر شده است.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت: 7:00

آیا درمان های خانگی سرماخوردگی موثر است؟

چنانچه دچار سرماخوردگی هستید، شاید بخواهید به کمک یک درمان خانگی احساس بهتری طی یک یا دو هفته زمانی که طول می کشد تا عفونت ویروسی فروکش کند، داشته باشید. اما کدام درمان ها قابل اعتماد هستند و کدامیک به احتمال زیاد بی فایده؟ ما برای پیدا کردن پاسخ این سوال با کارشناسان صحبت کردیم و به بررسی تحقیقات پرداختیم.

کمی سوپ مرغ امتحان کنید؟

شواهد نشان می دهد، سوپ می تواند ناراحتی شما را تسکین دهد. شناخته شده ترین پژوهش در این زمینه که توسط دکتر استیفن رنارد، متخصص ریه از دانشگاه نبراسکا انجام گرفت نشان داد، سوپ مرغ و سبزیجات مانع از حرکت سلول های سفید خون می شود که، باعث ایجاد علائم سرماخوردگی نظیر گرفتگی بینی هستند.

امتحان کنید؟ بله.

ویلیام شافنر، کارشناس بیماری های عفونی و پروفسور طب پیشگیری در دانشکده پزشکی دانشگاه واندربیلت، می گوید: هنگامی که غشاء مخاطی شما ملتهب می شود، داخل بینی تان پوسته پوسته و خشک می شود. سوپ کمک می کند تا مخاط نرم و لطیف شوند، به طوری که شما بتوانید آن ها را خارج کنید.

نوشیدنی داغ بنوشید؟

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که در زمان گلو درد به چای داغ رو می آورید؟طی تحقیقی که درمرکز سرماخوردگی دانشگاه کاردیف در ولز صورت گرفت و در آن به ٣٠ تن از افراد مبتلا به سرماخوردگی نوشیدنی های گرم یا ولرم داده شده است، افرادی که نوشیدنی های داغ نوشیده بودند بهبودی بیشتری از آبریزش بینی، سرفه، لرز و عطسه گزارش دادند. محققان می گویند، این نتایج احتمالا به دلیل تاثیرات دارونما ها بوده اند، اما به نظر می رسد نوشیدنی های گرم واقعا منافعی برای گلو درد داشته باشند. مدیر مرکز رونالد اکل می گوید: چشایی، ایجاد بزاق و ترشحاتی که باعث روانی و تسکین گلو است را افزایش می دهد. پس هر نوشیدنی داغ و خوشمزه، سوپ، و یا غذای گرم به احتمال زیاد موثر است.

امتحان کنید؟ مطمئنا.

ماروین لیپمن، مشاور ارشد بخش پزشکی صدای مصرف کنندگان هم اضافه می کند:چای داغ، با کمی عسل می تواند به ویژه برای گلو درد تسکین دهنده باشد.

برای سرفه عسل بخورید؟

در سال ۲۰۱۴ در بررسی که توسط موسسه کوکران انجام شده است، عسل در ۳ آزمایش با یک و یا تعدادی از این موارد مقایسه شده است. گروه داروهای رایج سرفه (دکسترومتورفان و دیفن هیدرامین )، یک داروی غیر مشخص و دارونماها. نتیجه آنها؟ عسل تاثیر بسیار بیشتری از دارونما و آن داروی غیرمشخص در تسکین سرفه داشت و کمی تاثیرگذارتر از دیفن هیدرامین در کاهش شدت و تکرار سرفه ها عمل کرده بود.

امتحانش کنید؟ شاید.

سرفه کمک می کند از شر مخاط اضافی خلاص شوید، بنابراین بهتر است آن را به طور کامل متوقف نکنید. مطالعات انجام شده مذکور تنها شامل کودکان می شود. اما اگر به دنبال درمان سرفه با داروهای رایج هستید، توجه داشته باشید که موسسه کوکران شواهد کمی در دست دارد که، چنین داروهایی موثر بوده و آکادمی پزشکی اطفال آمریکا اعلام کرده که این داروها برای کودکان اثربخش نیست و ممکن است خطرناک باشد.

بینی را با محلول آب نمک بشویید؟

در سال ۲۰۱۵، محققان موسسه کوکران به بررسی پنج تحقیق پیرامون ارزش شستشوی مجرای بینی با آب نمک پرداختند. فقط یکی از این مطالعات دریافته بود که شستشوی بینی با آب نمک باعث تسهیل ترشح و گرفتگی بینی میشود و استفاده از داروهای ضد احتقان را کاهش می دهد.

امتحان کنید؟ ممکن است اثراتی داشه باشد.

دکتر اورلی اویتزر،مدیر بخش پزشکی صدای مصرف کنندگان در مورد حس عجیب و غریب آن می گوید: به مردم هشدار می دهم که، احساسی که بهتان دست میدهد درست مثل راه رفتن در یک موج بزرگ است. اما به آن عادت می کنید.و ایشان بطور واضح مردم را راهنمایی می کند که، سمت محصولاتی که برچسب هیپرتونیک دارند نروید، چون مطالعات نشان داده اند این محلول های غلیظ می توانند مجاری بینی را تحریک کنند. اگر میخواهید از ظرف neti (لوله ای که با آب گرم و نمک پر کرده اید) استفاده کنید، از آب مقطر و یا استریل در آن استفاده کنید. و بعد از هر بار مصرف آن را بشویید.

از مکمل های غذایی استفاده کنید؟

خیلی از مکمل های غذایی مانند سرخارگل (سرخارگل یک گیاه دارویی است که استفاده آن در امریکای شمالی و اروپا بسیار معمول است و به عنوان دارویی برای بهبود سرماخوردگی فروخته می شود)، جینسنگ (نامی عمومی برای هر یک از ۱۱ گونه گیاهان همیشه سبز از سرده پاناکس از خانواده آرالیاسیه می باشد)،ویتامینC و روی برای جلوگیری از سرماخوردگی و علائم آن توصیه و یا تبلیغ شده اند.نتیجه تحقیقات نشان می دهد، استفاده ترکیبی از همه آنها اثربخش است.

امتحانش کنید؟ پولتان را هدر ندهید.

مکملها توسط سازمان غذا و دارو کاملا مورد بررسی قرار نمی گیرند. پس محققان نیز نمی توانند نتایجی را به صورت رسمی از اطلاعات بیرون کشیده و اعلام کنند. شما هیچوقت نمیفهمید درون آنها دقیقا چه وجود دارد، و بعضی از آنها ممکن است با داروهای دیگری که مصرف می کنید تداخل داشته باشد.درهرصورت از استفاده از اسپری های بینی که برپایه روی هستند، خودداری کنید.FDA اعلام کرده است، آنها ممکن است حس بویایی شما را بطور دائمی از بین ببرند.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 164 تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394 ساعت: 11:59

مقدمه

نقش مهم و اساسی بخش کشاورزی در هر کشوری از جمله درتولید مواد غذایی مورد نیاز مردم آن کشور است امروزه مسئله سلامت و کیفیت مواد غذایی یکی از چالش های فراروی جوامع است .باقی مانده های سموم دفع آفات نباتی، کودهای شیمیایی، ترکیبات هورمونی و مواد نگه دارنده، ، پیامدها و مشکلات زیست محیطی فراوانی به بار آورده اند (شریفی مقدم، ۱۳۸۹،۲۱ ).این نگرانی ها،بسیاری از پژوهشگران را بر آن داشته است تا با نگاهی ژرف تر به فعالیت های کشاورزی بنگرند و با درنظرگرفتن این مشکلات فنی، اجتماعی و اقتصادی راه هایی را برای مقابله با این معضلات و سالم سازی فعالیت های کشاورزی ارائه کنند. کشاورزی بعد از انقلاب سبز و گسترش تفکر افزایش عملکرد محصول در واحد سطح از طریق ترویج استفاده گسترده از ارقام پر بازده، آفت کش ها و کودهای شیمیایی مشکلات زیادی را در جهان و به ویژه در ایران برای منابع طبیعی(اتلاف و خسارت به محیط زیست و منابع، تخریب زیستگاه های اکولوژیک، مصرف بی رویه کودهای شیمیایی و آفت کش ها، افزایش ضایعات محصولات کشاورزی و غیره) به وجود آورده است (ملک زاده و همکاران، ۱۳۸۹ ). به طوری که مقدار مصرف کودهای شیمیایی دردنیا ۱۳۵ میلیون تن است که ۲۰ میلیون تن (معادل ۱۵ درصد) از آن متعلق به امریکا می باشد. این در حالی است که در طی سال های۱۹۶۰ ۱۹۵۰ مصرف جهانی کودهای شیمیایی در جهان بیش از ۲برابر شده است(اکبری و همکاران، ۱۳۸۷). لازمه کاهش یا تعدیل این بحران های زیست محیطی توجه به مقوله پایداری و توسعه پایدار در کشاورزی است . ازاین روکشاورزان به کشت ارگانیک روی آوردند و از آن حمایت کردند . کشاورزی ارگانیک درواقع نگرش علمی و نوین به کشاورزی سنتی است که اجداد ما به آن عمل می کردند (شریفی مقدم،۱۳۸۹ ، وبسایت).

مروری برمطالعات واقدامات انجام شده

کشاورزی ارگانیک سیستمی یکپارچه، نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست محیطی و اقتصادی ندارد (پوگلیس،, ۲۰۰۱ ( ۱۱۲) .هم زمان با سیر تحولات کشاورزی ارگانیک تعاریف آن نیز دگرگون می شد. بررسی منابع نشان می دهد که از کشاورزی ارگانیک تعاریف متعدد و زیادی از سوی مجامع و سازمان ها و کارشناسان ارائه شده که در جدول ۱ به تعدادی از آنها اشاره شده است.

به طورکلی در همه تعاریف علاوه بر بیان اینکه کشاورزی ارگانیک به عنوان سیستم درنظرگرفته شده، به بعد کل نگری و یکپارچگی، بعد اکولوژیکی، پایداری، و استفاده نکردن ازنهاده های خارج از مزرعه نیز که با هدف حفظ تنوع زیستی، سلامت آب و خاک، انسان وچرخه های طبیعی است، تأکید شده است. افزون بر ویژگی هایی که در تعاریف گنجانده شده است، کشاورزی ارگانیک منافع زیادی در تأمین معیشت کشاورزان خرد که بخش وسیعی ازجوامع روستایی را تشکیل می دهند دارد. کشاورزی ارگانیک تقریباً در تمام کشورهای جهان انجام میشود و سهم مزارع و زمین های کشاورزی درحال افزایش است.(FAO, ( ۲۰۰۲ )براساس مطالعه ای که شی مینگ و ساوربورن انجام دادند، شروع کشاورزی ارگانیک به سال ۱۹۲۴ در آلمان با برگزاری دوره آموزشی مبانی علمی و اجتماعی توسعه کشاورزی که رودالف اشتاینر آن را اجرا کرد، برمی گردد(شی مینگ وساوربورن،۲۰۰۶) .در این دوره به انسان به عنوان یک بخش و جزئی ازتعادل کیهانی پرداخته شده است که باید درک کند برای زندگی کردن باید با محیط زیست هماهنگ باشد(هرمن وپلاکلم،۱۹۹۱) .اچ. پفیفر این نظریه ها را در کشاورزی به کاربرد و کشاورزی بیودینامیک را خلق کرد، که درپایان دهه ۱۹۲۰ در آلمان،سوئیس، انگلیس، دانمارک و هلند گسترش یافت(درکس وکانت۱۹۸۶). در سال ۱۹۳۰ هانس مولر درسوئیس به کشاورزی ارگانیک، بیولوژیکی، نیروی تازه ای بخشید. وی ارتباط بین مراحل تولید ومصرف را بی واسطه تر و بدون آشفتگی درنظر گرفت و این نظریه ها را در مورد تولید محصولات باغی به کار برد(نیگلی ولوکرتز، ۱۹۹۶). در انگلیس، آلبرت هوارد پایه گذار جنبش کشاورزی ارگانیک در کتاب خود با نام فرایند تهیه کود را به طور علمی و مستند مطرح ساخت و رابطه بین سلامتی خاک، ،« کشاورزی سلامتی نباتات و سلامتی حیوانات» را توضیح داد.در امریکا جی.ای. رودال فعالیت و تحقیقاتش را در زمینه کشاورزی ارگانیک آغاز کرد .هدف اولیه او تهیه و نشان دادن روش های محلی بازسازی حاصلخیزی طبیعی خاک بود و در سال ۱۹۴۲ مجله ای را با عنوان «باغبانی ارگانیک»منتشرساخت (کلمن دی.سی، ۱۹۸۹ ).فعالیت ها و تحقیقات کشاورزی ارگانیک بعد از دهه ۱۹۶۰ در جهان گسترش یافتند . این افکار جدید شامل استفادة منطقی از منابع طبیعی، حفاظت از محیط زیست، تحقق نهاده های کم و بازده بالا، تأمین امنیت غذایی، بازگشت به زمین و حفظ توسعه پایدار کشاورزی ازقبیل کشاورزی ارگانیک، بیودینامیک، اکولوژیکی و کشاورزی طبیعی بود و به شدت در مفاهیم فعالیت های تحقیقاتی واجرایی رواج یافت (کناچر،۱۹۹۸).بزرگ ترین سازمان غیردولتی کشاورزی ارگانیک در جهان، یعنی فدراسیون بین المللی جنبش کشاورزی ارگانیک در سال ۱۹۷۲ تأسیس شد (نیگلی ولوکرتز ،۱۹۹۶ ).مؤسسه تحقیقاتی و انجمن های کشاورزی ارگانیک عمده در جهان از قبیل فدراسیون ملی کشاورزی بیولوژیک(FNAB)و مؤسسه تحقیقاتی کشاورزی بیولوژیک FiBL ، که اکنون بزرگ ترین مؤسسه تحقیقات ارگانیک در جهان است، طی دهه های ۷۰ تا ۸۰ میلادی تأسیس شدند (گرینه، ۲۰۰۱) FAO)، ۲۰۰۲).در کشور ما نیز اقدامات مهمی در این خصوص انجام شد و در برنامه پنجم توسعه به صراحت در بند دال ماده ۱۴۳ به گسترش مبارزه تلفیقی با آفات و مصرف بهینه سموم و کودشیمیایی و توسعه کشت ارگانیک در راستای پوشش حداقل ۲۵ درصد سطح تولید تا پایان برنامه اشاره شد (قانون برنامه پنج ساله پنجم/ فصل پنجم: اقتصادی، ۱۵۵ ۱۵۶ ). ازاین رو بحث تولید و ارزیابی دیدگاه تولیدکنندگان در نوع خود موضوعی مهم و قابل پژوهش است . درجدول ۲ به نمونه هایی از کارهای انجام شده داخلی پرداخته می شود.پرسش اصلی در مقاله حاضر این است که کشاورزانی که محصولات ارگانیک و سالم تولید می کنند ازلحاظ سیر تحول گذار به نظام ارگانیک، نگرش و سطح رضایتمندی، و میزان سازگاری و اثربخشی کشت ارگانیک با زیست بوم، و نیز شناخت چالش ها در چه جایگاهی قراردارند و تا چه حد توانسته اند در این امر موفق باشند. درحیطه کشاورزی و کشت ارگانیک، در سال های اخیر تحقیقات و مطالعات متعددی انجام شده ودرخصوص جنبه های گوناگون اجرای کشت ارگانیک و نتایج آن بحث و بررسی شده است .اگرچه در ایران گاه به برخی مسائل حاشیه ای مربوط به کشاورزی ارگانیک پرداخته شده، ولی کمتر به مباحث تولید ارگانیک اشاره شده است.

تعریف نگرش

تصمیم کشاورزان به پذیرش کشاورزی ارگانیک متأثر از عوامل مختلفی است که یکی از مهم ترین آنان، نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک می باشد زیرا فعالیت و تصمیم گیری افرادنسبت به هر پدیده ای تحت تأثیر نگرش آن ها می باشد، زیرا نگرش افراد دربرگیرنده مجموعه پیچیده ای از عقاید، انگیزه ها و تجربیات افراد است (فیش بین وآیزن، ۱۹۷۵). لذا، لازم است متخصصان و برنامه ریزان کشاورزی در طراحی برنامه های جدید کشاورزی زیست محیطی در کنار سایر عوامل تأثیرگذار، به پیچیدگی نگرش کشاورزان توجه نمایند (آنستروم وهمکاران، ۲۰۰۹) ؛(باقری و شاه پسند، ۱۳۸۹). برای نگرش تعاریف متعددی ارایه شده است که در این بین می توان به تعریف( گروزمن ،۱۹۷۲) اشاره نمود که نگرش را به عنوان تمایل به پاسخگویی به یک ایده و یا موقعیت خاص تعریف می نماید که اغلب به عنوان یک مفهوم برای هدایت و راهنمایی افراد مورد استفاده قرار می گیرد.( پارسا ،۲۰۰۵) نگرش را «نظام پایدار ارزشیابی های مثبت و منفی، احساسات عاطفی و گرایش های موافق و مخالف نسبت به مقاصد اجتماعی»تعریف کرده است. (باقری و شاه پسند، ۱۳۸۹ به نقل از( ایگلی وچیکن،, ۱۹۹۳) نگرش ها را نه ثابت و نه ایستا می دانند که هر بار در پاسخ به یک سؤال، رفتار یا حادثه ای خاص بازسازی می گردندو (علی بیگی و همکاران، ۱۳۹۰ ) نگرش را، تمایلی کم و بیش ثابت جهت واکنش مثبت یا منفی به رده هایی خاص از انسان ها یا اشیا تعریف کردند.در یک جمع بندی می توان نگرش را به عنوان یک حالت ذهنی،احساسی یا تمایل تعریف نمود که زمینه ساز یک حالت منفی یا مثبت در اطراف ما می باشد.(گرت، ۲۰۰۶) اعتقاد اکثر محققان بر این است که نگرش عامل اصلی در تغییر رفتار است و در صورت تغییر نگرش افراد، رفتار آن ها نیز تغییر خواهد کرد .)کوثری، ۱۹۸۹).بنابراین، موفقیت در برنامه های توسعه و پذیرش کشاورزی ارگانیک نیازمند شناخت نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک وبررسی عوامل موثر بر آن می باشد، زیرا همان گونه که گفته شدنگرش کشاورزان (نسبت به کشاورزی ارگانیک) بر روی رفتار آن ها(پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک) تأثیر می گذارد.

اهمیت کشاورزی ارگانیک

• تولید غذا با کیفیت مطلوب و به مقدار کافی؛

• برهم کنش و کاربرد رهیافتها و چرخه های زیستی؛

• توجه به آثار اجتماعی، اقتصادی و بوم شناختی سامانه تولید و فرآوری محصولات کشاورزی؛

• تقویت چرخه های زیستی درون کشت بوم که چرخه های زیستی ریزموجودات پوشش گیاهی و جانوری خاک، گیاهان و حیوانات را شامل میشود؛

• ایجاد بوم سازگانهای آبی پایدار و باثبات؛

• حفظ و بهبود باروری خاک در درازمدت؛

• حفظ تنوع ژنتیکی سامانه تولید و بوم سازگانهای پیرامون آن که حفظ زیستگاه گیاهان طبیعی و حیات وحش را نیز شامل میشود؛

• کاربرد مناسب آب، منابع آبی و موجودات زنده آن، به طوری که سلامت این بوم سازگان ها حفظ شود؛

• حداکثر کاربرد منابع تجدیدپذیر محلی در کشت بومها؛

• ایجاد توازن پایدار بین تولید زراعی و پرورش دام؛

• پرورش دام با رعایت نیازهای اولیه و کنشهای رفتاری طبیعی آنها؛

• کاهش انواع آلودگیهای ناشی از سامانه کشاورزی؛

• فراوری محصولات ارگانیک با بهره گیری از منابع تجدیدپذیر؛

• تولید محصولات آلی که کاملاً تجزیه پذیر باشند؛

• تولید پوشاکی با طول عمر زیاد و کیفیت مناسب؛

• تأمین کیفیت مطلوب زندگی برای کلیه افرادی که در چرخه تولید محصولات ارگانیک فعالیت میکنند، به طوری که نیازهای اولیه آنها تأمین شود، درآمد کافی، رضایت شغلی و محیط کار ایمن و سالمی داشته باشند

• حرکت به سمت چرخه کامل تولید، فرآوری و بازاریابی فرآوردههای مربوط، به نحوی که عدالت اجتماعی و سلامت بوم شناختی در آنها مورد توجه باشد.

پیش نیازهای توسعه کشاورزی ارگانیک در روستاها

• مطالعه و بررسی به منظور شناخت دانش و مهارتهای بومی در هر یک از خرده فرهنگ های روستایی در فرایند تولید و فرآوری هر یک از محصولات عمده کشاورزی در هر یک از زیست بومها؛

• شناخت بینش ها و رفتار های ارتباطی ومراودات فنی مردم روستایی در فرایند تولید و فرآوری هر یک از محصولات عمده کشاورزی در هر یک از زیست بومها؛

• شناخت میزان دانش، آگاهی ها، مهارت ها، و تجربیات و نظریه های روستاییان درباره سامانه در مقایسه با سامانه کشاورزی رایج یا صنعتی و نیمه « زیست محورانه » کشاورزی ارگانیک (زیستی) یاصنعتی؛

• آگاهی روزانه کارگزاران و دست اندرکاران به پدیده ها و تحولات علمی، پزشکی، اقتصادی ودر « زیست محورانه » اجتماعی نوظهور و مؤثر بر جریان توسعه کشاورزی ارگانیک(زیستی ) یاروستاهای کشور.

راهبردهای تسریع کننده ترویج در جریان توسعه کشاورزی ارگانیک در روستاها

۱)حمایت از استقرار و استمرار نظام اعطای یارانه برای« تولیدات ناب» محصولات کشاورزی.

۲) حمایت از استمرار نظام اعطای یارانه برای« تبدیل ناب» محصولات « ناب » کشاورزی.

۳) حمایت از استقرار و استمرار نظام بیمه،ویژه « تولیدات ناب» محصولات کشاورزی.

۴) حمایت از استقرار و استمرار نظام بیمه،ویژه « تبدیل ناب» محصولات « ناب » کشاورزی.

۵) حمایت از استقرار و استمرار نظام بیمه،ویژه« توزیع محصولات ناب» کشاورزی.

۶) حمایت از استقرار و استمرار اعطای تسهیلات اعتباری ویژه برای تولیدات « ناب » کشاورزی.

۷) حمایت از تشکلهای نظارتی مهندسین مشاور تولید و تبدیل محصولات « ناب » کشاورزی.

۸) حمایت از تشکلهای خدمات بازاریابی محصولات « ناب » کشاورزی.

۹) حمایت از استقرار و استمرار نظام انتخاب مولدان و مبدلان نمونه محلی، استانی و کشوری.

۱۰) حمایت از استقرار و استمرار نظام استاندارد و اعطای شماره کد برای صدور گواهی« محصولات و فرآوردههای ناب» به اعضای تشکلهای تولیدکننده در مزارع«ناب»در زیست بوم های مربوط.

۱۱) تنویر افکار عمومی روستاییان از طریق راهاندازی و پیگیری آموزش های انفرادی برای

تعامل با خبرگان، نخبگان، مروجین محلی و نیز با رهبران، معتمدان، مددکاران و نیروهای معین

به منظور اعتمادسازی و توجیه و ترغیب آنان در ارشاد اعضای تشکلهای تولید کننده محصولات و

تبدیلکننده فرآوردههای کشاورزی در زیستبومهای مربوط.

موانع و مشکلات توسعه کشاورزی ارگانیک

مسائل زیرساختی: در این عامل از دیدگاه کشاورزان مورد مطالعه مواردی مانند؛ نبود یا محدودیت بازار مناسب برای محصولات ارگانیک، عدم وجود نهاد یا سازمانی که ارگانیک بودن محصولات ارگانیک تولید شده را تأیید کند، نبود مکان مناسب برای ذخیره و نگهداری این نوع محصولات، نبود وسایل مورد نیاز و کافی برای حمل نقل و فروش محصولات تولید شده در بازارهای بزرگتر، در دسترس و کافی نبودن نهاده های مورد نیاز برای تولید محصولات ارگانیک و ... قرار دارد. در این زمینه نتایج تحقیقات، مایکلسون و همکاران ( ۲۰۰۴ )، نشان داد که مواردی مانند؛ نبود بازار ارگانیک، سیاست کشاورزی مناسب و زمینه های اجتماعی می تواند به عنوان مانع بزرگی در راه توسعه کشاورزی ارگانیک در بین کشاورزان باشد. ( پا رالوپز ( ۲۰۰۵،علت دوری کردن از کشاورزی ارگانیک را به طور عمده به عوامل زیرساختی و اقتصادی نسبت داد. همچنین، نتایج تحقیقات خالدی و همکاران ( ۲۰۰۷ )، نیمبرو و لمبارد ( ۲۰۰۳ )، خالدی وامجدی ( ۱۳۹۰ )، هاشمی نژاد و رضوانفر ( ۱۳۸۹ ) و شریفی و همکاران ( ۱۳۸۸ )، که اهمیت مسائل زیرساختی در توسعه فناوری های نوین کشاورزی از جمله کشاورزی ارگانیک را موردتأیید قرار داده اند از این یافته حمایت می کنند.

مسائل اقتصادی: در زمینه مسائل اقتصادی مواردی مانند؛ کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات ارگانیک، نبود سرمایه لازم برای کشت ارگانیک، عدم علاقه مردم منطقه به مصرف محصولات ارگانیک و پرداخت نکردن هزینه بیش تر برای خرید این محصولات، خریداری محصولات ارگانیک توسط دلالان به قیمت پایین تر و ... بود. با توجه به اینکه افزایش درآمد و سود یکی ازموارد مهم در پذیرش فن آوری های نوین در کشاورزان می باشد و همچنین، با توجه به اینکه اکثر کشاورزان از نظر اقتصادی در وضعیت ضعیف و متوسطی هستند، این عامل می تواند به عنوان یکی از مهم ترین موانع و مشکلات توسعه کشاورزی ارگانیک در بین کشاورزان مورد مطالعه باشد.نتایج تحقیقات محققانی مانند؛) پار الوپز، ( ۲۰۰۵،فایرویدر ( ۱۹۹۹ )، میدمور (۲۰۰۱) ، پادل ( ۲۰۰۱ ) و خالدی و امجدی ( ۱۳۹۰ )، با این یافته همسو می باشد.

ضعف اطلاعات و دانش کشاورزان: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که در این عامل مواردی مانند؛ ضعف اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک، سطح تحصیلات پایین کشاورزان و کم سوادی آن ها، نداشتن آگاهی از چگونگی کشت و نگهداری از محصولات ارگانیک و ... قرار داشت. با توجه به اینکه اهمیت دانش و اطلاعات در پذیریش و توسعه یک تکنولوژی یا فناوری جدید بارز است، کمبود اطلاعات و دانش به عنوان یک محدودیت و مانع بزرگی در راه توسعه کشاورزی ارگانیک است که در مطالعات زیادی نیز به آن اشاره شده است .در این راستا،) پدل و لامپ کین ( ۱۹۹۴ )، نشان دادند که فقدان آموزش های رسمی و غیررسمی یکی از موانع عمده در توسعه کشاورزی ارگانیک است. واینن ( ۲۰۰۴ )، خاطر نشان کرد که در ارتباط با تصمیم کشاورزان برای پذیرش کشاورزی ارگانیک بسیار مهم است که کشاورزان درباره کشاورزی ارگانیک به خوبی اطلاع و دانش داشته باشند .

مسائل فنی و مدیریتی: نتایج حاصل از نظرسنجی و بحث و گفتگو با کشاورزان نشان داده است که در این عامل مواردی مانند؛ مشکلات کنترل علف های هرز، بیماری ها وآفات در بین کشاورزان ارگانیک کار، نداشتن مهارت و دانش فنی برای تولید محصولات ارگانیک، در دسترس نبودن زمین های حاصل خیز و مناسب برای کشت محصولات ارگانیک درمنطقه مورد مطالعه، نداشتن اطلاع از زمان کشت و شرایط آب و هوایی مناسب و مورد نیازبرای کشت محصولات ارگانیک، ندانستن فنون و روش های کشت محصولات ارگانیک، نیاز به مدیریت و نگهداری بیشتر و مناسب تر نسبت به کشاورزی متداول، کمبود نیروی کار ماهر دراین زمینه و ... جای داشت. دی بوک و همکاران ( ۲۰۰۱ ) و شنیبرگر و همکاران ( ۲۰۰۲ )، درمطالعات خود چالش های فنی و نیاز به نیروی کار مهار و اضافی، مسائل مرتبط با علف های هرز،حاصل خیزی خاک و ریسک بالاتر مربوط به تغییرات عملکرد به عنوان دلایل اصلی عدم توسعه کشاورزی ارگانیک عنوان کردند . کروسن و استراو ( ۱۹۹۰ )، اظهار کردند باتوجه به اینکه تولیدکنندگان ارگانیک نیاز به دانش فنی و اساسی در خصوص روابط پیچیده اکولوژیکی وتجربیات زارعی برای تولید محصولات بدون کاربرد علف کش ها و کودهای شیمیایی دارند ،کشاورزان ارگانیک کار نیازمند مهارت های فنی و مدیریتی بیشتری هستند. خالدی ( ۲۰۰۷ )، نیزفقدان دانش و مهارت در مدیریت کردن مزرعه ارگانیک را عامل عدم پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک توسط کشاورزان می داند.

مسائل حمایتی: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که در این عامل مواردی مانند : حمایت نکردن دولت از کشت محصولات ارگانیک، نبود مروجان و کارشناسان با تجربه و آشنا به کشاورزی ارگانیک جهت آموزش کشاورزان، دایر و برگزار نشدن کلاس های آموزشی – ترویجی در زمینه مسائل مرتبط با کشاورزی ارگانیک، ارائه نکردن خدمات مناسب و مورد نیاز توسط شرکت خدمات فنی و مشاوره ای کشاورزی و سازمان های حمایتی در زمینه کشاورزی ارگانیک و ... بود. در این رابطه (پارالوپز، ( ۲۰۰۵ ، در مطالعه خود نشان داد که حمایت از کشاورزان به عنوان عاملی مهم در پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک به شمار می رود.

موانع انگیزشی و نگرشی: در این زمینه مواردی مانند: عدم علاقه و تمایل کشاورزان به کشت محصولات ارگانیک، عادت کردن کشاورزان به مصرف مواد شیمیایی در کشاورزی، افزایش تولید و درآمد کشاورزان بامصرف مواد شیمیایی در کشاورزی متداول ، اظهار به ناتوانی و نداشتن مهارت درمدیریت کشت ارگانیک توسط کشاورزان و ... جای دارد که ما آنها را به عنوان مانع انگیزشی ونگرشی کشاورزان در زمینه توسعه کشاورزی ارگانیک نام گذاری کردیم . این عامل (مانع انگیزشی و نگرشی) خود می تواند ناشی از عوامل قبلی باشد، یعنی با وجود مسائل و مشکلات در زمینه کشاورزی ارگانیک کشاورزان به کشت محصولات ارگانیک علاقه نشان نمی دهند ونگرش آنان نسبت به کشاورزی ارگانیک منفی می شود. بنابراین، می توان با آموزش و برطرف کردن مسائل و مشکلات پیشین در زمینه کشاورزی ارگانیک، در کشاورزان نگرش و علایق مثبت در جهت کشت محصولات ارگانیک ایجاد کرد. برتن و همکاران ( ۲۰۰۲ )، بیان کردند که نگرش به محیط و شبکه های اطلاعاتی به خوبی تأثیر اصولی بر روی پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک توسط کشاورزان تولیدکننده محصولات ارگانیک دارد. دی باک و همکاران ( ۲۰۰۱ )، نیز جنبه های جامعه شناسی پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک مثل رفتار پذیرش، انگیز ه کشاورزان ارگانیک و ویژگی های مزرعه و ویژگی های شخصی کشاورزان در پذیرش و توسعه کشاورزی ارگانیک مؤثر دانستند.

نتیجه گیری و پیشنهادها

با بررسی های انجام شده از بعد نظری(دیدگاه ها و تعاریف کشاورزی ارگانیک) و تجربه کشورهای مختلف در سطح جهان، کشاورزی ارگانیک در ایران در مراحل نخستین قرار دارد وتحول چندانی در این زمینه مشاهده نمی شود. در تولید و عرضه محصولات طبیعی و ارگانیک درکشور نظام مشخصی برای بهره برداری از این توان به چشم نمی خورد. در زمینه توسعه کشاورزی ارگانیک چالش های گسترده ای فراروی کشاورزان وجود دارد. با این حال می توان مطرح کرد که از مهم ترین عوامل پیش برنده کشت ارگانیک، افزایش قیمت و بالارفتن سطح درآمد کشاورزان است. ازین رو لزوم توجه بیشتر به محصول سالم و معرفی آن از سوی رسانه های جمعی و انجام کارهای فرهنگی در شناساندن محصولات ارگانیک و به تبع آن اطمینان خاطردادن به مصرف کنندگان درمورد سلامت محصولات عرضه شده در میدان های فروش با مشخص کردن گواهی ها و استانداردهای لازم آشکارتر می شود. همچنینبرخورداری از سامانه کشاورزی ارگانیک بر اساس معیارها و استانداردهای تولید و فرآوری در طول زمان به:(۱ دسترسی مصرف کنند گان به غذای با کیفیت مطلوب؛ ۲ )کاهش هزینه های درمان؛( ۳ حفاطت از محیط زیست؛( ۴ تقویت چرخه های زیستی ریزموجودات گیاهی و جانوری در خاک؛( ۵ تقویت چرخه های حیاتی جوامع گیاهی و حیوانی؛ ۶)حفظ و بهبود باروری خاک در درازمدت و نیز؛ ۷ )حفظ زیستگاه گیاهان طبیعی و حیات وحش بستگی دارد.

باتوجه با اهمیت و فواید توسعه کشاورزی ارگانیک در جهت تولید محصولات سالم و ترویج وتوسعه این نوع نظام کشت چند راهکار کلی در جهت توسعه کشاورزی ارگانیک ارائه وپیشنهاد می گردد که عبارتنداز:

۱ برنامه ریزان بخش کشاورزی باید با ارائه راهکارهایی در زمینه تسهیل امر صادرات محصولات کشاورزی ارگانیک، حمایت از کشاورزان پیشرو در کشت ارگانیک، اطلاع رسانی وانجام فعالیت های ترویجی برای استفاده از ظرفیت های موجود در کشور، جهت دهی تحقیقات کشاورزی از مصرف کودهای شیمیایی به مصرف کودهای آل ی و بیولوژیک، توجه ویژه به کشاورزی ارگانیک در تدوین برنامه های راهبردی تحقیقات کشاورزی و نظام قیمت گذاری مناسب و مجزا برای محصولات ارگانیک، زمینه را برای توسعه و اعتلای این نظام کشاورزی پایدار رافراهم نمایند.

۲ دولت و سازمان های دولتی با حمایت از کشاورزان ارگانیک کار، بیمه محصولات آنان، ایجادو توسعه بازارهای محلی محصولات ارگانیک و بررسی اقتصادی و شناسایی بازارهای جهانی برای صادرات محصولات ارگانیک، ایجاد محل هایی برای ذخیره و نگهداری محصولات ارگانیک و در اختیار گذاشتن وسایل حمل و نقل کافی و مجهز به سردخانه برای این نوع محصولات،انگیزه و نگرش کشاورزان را نسبت به کشت محصولات ارگانیک تقویت و بهبود بخشند.

۳ ارائه دوره های آموزشی ترویجی در زمینه کشاورزی ارگانیک برای کشاورزان و تشویق آنان به شرکت در این کلاس ها و همچنین، آموزش مروجین کشاورزی برای اشاعه کشاورزی ارگانیک و نیز به ترویج کشاورزی ارگانیک از طریق رسانه های جمعی مثل رادیو و تلویزیون وسایرکانالهای ارتباطی و منابع اطلاعاتی جهت ارتقاء سطح آگاهی های عمومی مصرف کنندگان وتولیدکنندگان محصولات ارگانیک پرداخته شود.

۴ ارائه اطلاعات مفید و سودمند در خصوص مدیریت و کنترل علف های هرز، آفات وبیماری های محصولات کشاورزی، همچنین، ارائه اطلاعات در خصوص وضعیت آب و هوا برای کشاورزان در قالب پیامک های کوتاه از طریق تلفن های همراه کشاورزان برای آنها از سوی جهادکشاورزی وسایر سازمان های تحقیقاتی مرتبط با کشاورزی نیز می تواند به عنوان پیشنهادارزنده ای مدنظرقرارمیگیرد.

آرش حسین خانی

دانشجوی ارشد ترویج کشاورزی دانشگاه تبریز

منابع

رضوی.سیدحسن وهمکاران،۱۳۹۴، ارزیابی جایگاه توسعه کشاورزی ارگانیک در مناطق روستایی ایران، پژوهش های روستایی، دوره۶، شماره۱، بهار ١٣٩٤، صفحه ٢٧- ٤٥.

قدیمی. سید علیرضا وهمکاران،۱۳۹۱، بررسی عوامل موثر بر نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک، مجله پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزی، سال پنجم، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۱ (پیاپی ۲۰).

نوروزی، عباس، شهبازی، اسماعیل، ۱۳۸۹ ، نقش ترویج در توسعه کشاورزی ارگانیک (زیستی ) درروستاهای کشور، وزارت جهاد کشاورزی، فصلنامه روستا و توسعه، دوره دوم، شماره ۲، پاییزو زمستان۱۳۸۹،۲۲ صفحه.

شریفی مقدم. محمد، ۱۳۸۹ ، مبانی و الزامات امنیت و سلامت در محصولات و فرآورده های کشاورزی ،روابط عمومی و امور بین الملل سازمان میادین میوه و تره بار شهرداری تهران.

شریفی مقدم، محمد، ۱۳۸۸ ، کشاورزی ارگانیک، موجود در http://www.organic.wpb.ir

حیدری، ح. و فتحی، ه.، ۱۳۸۷ ، مقدمه ای بر تولید و گواهی محصولات کشاورزی ارگانیک، نشر برگ زیتون، تهران.

اکبری، ن. ( ۱۳۷۸ ). توسعه در ایران. تهران: شهید بهشتی.

باقری، ا. و شاه پسند، م. ( ۱۳۸۹ ). بررسی نگرش کشاورزان سیب زمینی کار دشت اردبیل نسبت به عملیات کشاورزی پایدار، نشریه تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران،دوره۲-۴۱، شماره ۲

صفحات ۲۴۲ – ۲۳۱.

کریمی، انسیه، ۱۳۸۸ ، عوامل تأثیرگذار بر روند توسعه کشاورزی ارگانیک از دیدگاه کارشناسان ستادی وزارت جهاد کشاورزی، پایان نامة کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.

محمودی، حسین، مهدویدامغانی، عبدالمجید و لیاقتی، هومن ( ۱۳۸۷ ). درآمدی بر کشاورزی ارگانیک(زیستی). مشهد: انتشارت جهاد دانشگاهی مشهد.

میرسلیمی. سید حمزه وهمکاران،۱۳۹۳،بررسی عامل های مؤثر بر نظر کشاورزان استان البرز در پذیرش کشاورزی ارگانیک،فصلنامه راهبردهای توسعه روستایی، جلد ۱، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۳.

مهدوی دامغانی ع، کوچکی و، قربانی ه، لیاقتی س. و فرزانه م،( ۱۳۸۷ )، کشاورزی زیستی (ارگانیک )استانداردها،اصول تأیید صلاحیت، گواهی و بازرسی، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران.

پاپ زن. عبدالحمید،شیری. نعمت اله،۱۳۹۱،بررسی موانع و مشکلات توسعه کشاورزی ارگانیک،فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال یکم، شماره ۱ ، پاییز ۱۳۹۱ ، پیاپی ۱ صفحات۱۲۶-۱۱۳.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 169 تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394 ساعت: 11:59

شاید عده ای تصورنمایند که با برداشته شدن موانع اقتصادی، به یکباره همه معضلات اقتصادی مرتفع شده وهمگان بطوریکسان ازمنافع آن بخوردارخواهند شد. اگرکسانی باخوش بینی به این موضوع که همه اقشار وطبقات اجتماعی می توانند از شرایط بدست آمده براثر آزاد سازی تجاری ورفع مزاحمتهای دست وپاگیراقتصادی بصورت برابر برخوردار شوند، دچار اشتباه گردیده اند.

براثر سالها موانع اقتصادی که تهدیدی جدی برای اقتصاد مان محسوب گردیده است ، میتوان انتظار داشت که با تدابیری خاص می توان نسبت به ترمیم زیانهای حاصله ازآن اقدام نمود،اما به این موضوع نیز بایستی توجه نمود که فرصتی گران بهاء را برای اقتصاد ملی ما فراهم نموده است.، واینکه این زیر ساختها براساس تفکرات ملی شکل گرفته وبا حمایتهای مستمر می تواند درآینده نه چندان دور به موفقیتهائی ارزشمند برای اقتصاد جامعه مان نائل گردد.

اما بایستی درنظر داشت که اگر بجای اتکاء به اقتصاد ملی وحمایت از اقتصاد داخلی وبی توجهی به آن که این اقتصاد ملی بدون حمایتهای خارجی صورت گرفته ، بسمت وسوی اقتصاد فراملی گرایش پیدایش شود، ضمن اضمحلال اقتصاد ملی که نتیجه آن تعطیلی روزافزون مراکز اقتصادی خواهد بود ، مشکلات لاینحلی را برای جامعه مان ایجاد خواهد نمود که می تواند تبعات ناخوشایند اقتصادی واجتماعی را درپی داشته باشد.

این بی توجهی به اقتصاد ملی یعنی تعطیلی هرچه بیشتر مراکز تولیدی وافزوده شدن بیکاران به خیل انبوه بیکاران جامعه می تواند لطمات جبران ناپذیری را به جامعه مان وارد نموده وشادابی وشورونشاط را از اقشار جوان مان که مهمترین نیروی محرکه اقتصادی درهرجامعه است را به چالش بکشد.

بی توجهی به اقتصاد ملی ، سبب ورشکستگی اندک مراکز تولید ی باقیمانده (که مدیران آن با شایستگی توانسته اند با توجه به موانع ومزاحمتهای اقتصادی به پیشرفتهائی دست یابند وضمن حفظ نیروهای کار وظایف قانونی خویش را با پرداخت بموقع حق بیمه ومالیات ادانمایند) ، منجر خواهد گردید. بایستی اذعان نمود که آن دسته از مراکز به اصطلاح اقتصادی که فقط با دریافت پی درپی تسهیلات نتوانسته اند وظایف خودرا انجام دهند ازاین قاعده مستثنی بوده، وبدلیل سوء مدیریت نه تنها نسبت به پرداخت حق بیمه ونیز مالیت متعلقه اقدامی ننموده اند ، بلکه همواره درهنگام موانع اقتصادی همیشه با پیش کشیدن تحریم اقتصادی ، خودرا بی تقصیر پنداشته وگناه آن را متوجه محاصره اقتصادی می دانستند واز این طریق امتیازاتی را مطالبه می کردند که مستحق آن نبودند.

اما درشرایط رفع اقتصادی با توجه به اینکه اقتصاد ملی ما با توجه به زیر ساختهای آن توان رقابت با اقتصاد های نیرومند جهانی را ندارد ، می تواند آسیبهای زیادی را متحمل نماید، دراین اثناء بیشترین آسیبهای وارده متوجه مستمری بگیران وبازنشستگان تامین اجتماعی خواهد شد که بادرنظرگرفتن این موضوع که ازمیزان حق بیمه پرداختی ازجانب کارفرمایان کاسته خواهد شد.

تجربه ثابت نموده بدلیل اینکه مستمری بگیران وبازنشستگان تامین اجتماعی بعلت نداشتن متولی مشخصی ، کمتر مورد توجه بوده وهنگام وقوع بحران بعناوین مختلف نسبت به حقوق آنان تعرض میشود . این موضوع را بایستی درنظر گرفت که مستمری بگیران وبازنشستگان تامین اجتماعی بسیار مظلوم واقع شده اند، زیرا بازنشسگان بخش دولتی می توانند پس از بازنشستگی مجدا" مشغول بکار شوند ولی بازنشستگان تامین اجتماعی ازاین مزایا برخوردار نیستند وهمواره دراین دلهره بسر می برند که اگر درقسمت دیگری مشغول بکار شوند ممکن است نسبت به قطع مستمری آنها اقدام گردد، لذا تاپاین عمر خود ناگزیرند بهمین صورت ادامه حیات دهند. این شکل زنگی بازنشستگان تامین اجتماعی ضمن اینکه انان را روز به روز فقیر تر می نماید ، درافزایش افسردگی آنان بی تاثیر نمی باشد.

با توجه به اینکه درشرایط پسا تحریم بیشترین بحرانهامتوجه اقشار فقیر جامعه بخصوص بازنشستگان خواهد گردید ، میتوان با اقداماتی ازاین آسیبها کاسته شود . ابتدا اینکه با سازوکارهای مناسب وبا ارائه بسته های حمایتی از آسیبهای ناشی از بحرانهای اقتصادی جلوگیری نمود.

ثانیا" اینکه اجازه اشتغال مجدد به بازنشستگان تامین اجتماعی داده شود تا این اقشار بتوانند نسبت به ادامه حیات خود امیدوارتر گردند وضمن کاهش افسردگی ناشی از هنگام بازنشستگی دررونق وشکوفائی اقتصادی جامعه مان نقش داشته باشند. بایستی یاد آوری گردد ، بازنشستگان بجهت برخورداری از تجارب فراوان خود می توانند دررشد اقتصادی جامعه مان تاثیر بسزائی داشته باشند درصورتیکه انگیزه لازم درآنان ایجاد شود.

درپایان متذکر میگردد ، با توجه به اینکه درپسا تحریم ، رقابتهای اقتصادی بسیارشدید می باشد واقتصاد های با ابعاد بزرگتر از شانس بیشتری دررقابتها برخوردار می باشند و اقتصاد های با ابعاد کوچکتر بتدریج ازگردونه رقابتها خارج خواهند گردید ، میتوان انتظار داشت که فاصله طبقاتی بیشتر شده بعبارتی اغنیا توانمند تر وضعفا فقیرتر میگردند. برای خروج از این بحران و بجهت کاهش آسیبهای ناشی از پسا تحریم ، تنها گزینه مناسب توسعه وتقویت تعاونیها است که ازاین تشکلها میتوان مساعدتهای لازم وضروری را درجهت تقویت اقشار آسیب پذیر وفقیر جامعه بعمل آورد و هرراهکار دیگری نمی تواند پاسخگوی خواستهای واقعی اقشار ضعیف ونیازمند را فراهم نماید. بنابراین همه همت وتلاش درجهت تشویق به ایجاد تشکلهای تعاونی بکار گرفته شده تا ازاین طریق ضمن حمایت از اقشار آسیب پذیر وضعفا شاهد رشد اقتصادی روزافزون جامعه اقتصادی مان باشیم.

محمدرضا عادلی مسبب کودهی

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 175 تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394 ساعت: 11:59

به گزارش آفتاب ، سایت شفاف نیوز با طرح سوالات فوق که توسط دانش آموزان و والدین آنها مطرح شده است، به سراغ سینا تهرانی مشاور رتبه های برتر کنکور و علمی ترین مشاور تحصیلی کشور رفته تا پاسخ این سوالات و رازهای پنهان کنکور سراسری را از زبان وی به مخاطبین خود ارائه دهد.

شفاف نیوز: جناب سیناتهرانی، اغلب والدین پرسیده اند، برای موفقیت در کنکور سراسری بهتر است فرزندشان از چه سالی خود را برای آن آماده سازد؟

سینا تهرانی به شفاف نیوز گفت: اگر هدف کسب رتبه تک رقمی و دو رقمی باشد، لازم است تا دانش آموز از همان سال اول ورود به مقطع دبیرستان، شیوه های مطالعاتی ای را بیاموزد که طراحان بر اساس آن اقدام به طرح سوال می کنند، البته بنده داشتن برنامه درسی ویژه کنکور را برای سال اول توصیه نمی کنم ولی در کنار آن ، اجرای یک برنامه درسی سبک با رعایت نکاتی خاصّ، برای موفقیت در امتحانات مدرسه اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است.

شفاف نیوز: آیا اگر کسی بخواهد از تابستان منتهی به دوره پیش دانشگاهی ، خود را برای کنکور سراسری آماده کند، می تواند رتبه دو رقمی یا سه رقمی خوبی کسب کند؟

پاسخ سیناتهرانی: بنده شاگردی نداشته ام که از تابستان دوره پیش دانشگاهی تصمیم گرفته باشد خود را برای کنکور آماده سازد و موفق به کسب رتبه تک رقمی نیز شده باشد ولی همه ساله چند رتبه دو رقمی و بخصوص سه رقمی از این دسته از دانش آموزان داشته ایم. البته شرط کسب این رتبه ها نیز مستلزم داشتن یک برنامه درسی دقیق و حساب شده در کنار کسب مهارتهای لازم در مطالعه دروس و تست زنی است.

شفاف نیوز: از سال سوم دبیرستان چطور؟ آیا شما از این دسته از دانش آموزان سال سومی، رتبه تک رقمی داشته اید؟

سینا تهرانی مشاور، در پاسخ افزود: اغلب رتبه های تک رقمی ما از سال اول و دوم دبیرستان وارد کمپ کنکور درس زندگی شده اند، چون زمان لازم برای تغییر عادات منفی آنها در مطالعه و یادگیری و نیز تثبیت عادات مثبت وجود داشته است، اما از گروه دانش آموزان سال سوم نیز، بله چندین رتبه تک رقمی و دو رقمی داشته ایم.

شفاف نیوز: برخی از والدین پرسیده اند، آیا شما اعتقادی به آزمون های آزمایشی موسسات مختلف دارید و اگر پاسختان مثبت است، آزمون کدام موسسه را تایید می کنید؟

این مشاور تحصیلی و عضو ارشد سایت درس زندگی دات کام به شفاف نیوز گفت: متأسفانه فلسفه طراحی و چیدمان سوالات آزمونهای سراسری کاملاً با روش طراحی سوالات آزموهای آزمایشی متفاوت است، زیرا این موسسات یک بانک سوال نرم افزاری دارند که بصورت رندم یا تصادفی و بر اساس مباحثی خاص، سوالات کنکور را انتخاب و بصورت خودکار در برگه آزمون می چیند، حال آنکه به عقیده من، در کنکور سراسری چیدمان سوالات بر اساس الگوهای روانشناختی خاصی صورت می گیرد. ضمن آنکه بسیاری از سوالات آزمونهای آزمایشی، فاقد مولفه های اساسی و استاندارد طراحی سوالات کنکور هستند . حال آنکه شیوه های طراحی سوالات کنکور سراسری راهبرد پیچیده و خاص خود را داشته و بسیار هوشمندانه تر است.

داوطلبان باید توجه داشته باشند که در انتخاب یک آزمون آزمایشی، جامعه آماری اهمیت چندانی ندارد و این صرفاً یک شعار تبلیغاتی برای جذب مشتری است. بلکه کیفیت و چیدمان سوالات آن آزمون است که از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برخی نیز به اشتباه معقتدند هرچه آزمونی سخت تر باشد، کیفیت بالاتری دارد، حال آنکه این تصور بسیار ساده لوحانه است و علاوه بر ایجاد ترس و افزایش استرس در دانش آموز، باعث می شود تا او از روش های غلطی نظیر فرمولهای تستی ناکارآمد، مهندسی معکوس، آلفای ذهنی و ... برای مطالعه دروس استفاده نموده و به سراغ منابع مطالعاتی و تستهایی برود که او را از مسیر ایده یابی طراحان سوالات کنکور سراسری دور کند.

لذا از نظر بنده آزمون های آزمایشی گزینه دو و سازمان سنجش، تا حدودی به استانداردهای آزمون سراسری نزدیکتر می باشند و می تواند ارزیابی بهتری در اختیار دانش آموزان و والدینشان قرار دهد.

شفاف نیوز: آیا شما به استفاده از دبیران کنکور اعتقاد دارید؟

برای دانش آموزانی که پایه علمی ضعیفی دارند و یا آن دسته از دانش آموزانی که بر روی مباحث خاصی مسلط نیستند بله به نظر بنده، دبیر خوب کنکور می تواند موثر واقع شود، البته به شرط آنکه آن دبیر حقیقتاً با ایده یابی و روش تفکر و ایده یابی طراحان سوالات کنکور آشنا باشد که متأسفانه در بسیاری از مواقع اینگونه نیست ولی با این وجود دبیران بسیار خوب و ارزشمندی در شهرهای مختلف کشور وجود دارند که انصافاً هم رتبه های خوب بسیاری را در کنکورهای سراسری به جامعه معرفی کرده اند.

شفاف نیوز: اما شما در کادر خود گروهی از بهترین دبیران کنکور را دارید؟

این مشاور تحصیلی برجسته به شفاف نیوز گفت: اینها دبیران کنکور نیستند، این عزیزان رتبه های برتر سالهای قبل ما هستند که استانداردهای ما را در تدریس به شیوه طراحان سوالات کنکورسراسری بخوبی فراگرفته اند، وگرنه صرفاً نمی توان گفت؛ هرفردی که رتبه برتر کنکور است، حتماً مشاور یا دبیر خوبی هم هست. زیرا ممکن است او با کار سخت و طاقت فرسا یعنی ساعتهای مطالعاتی طولانی و حل تستهای فراوان، رتبه خوبی در کنکور کسب کرده باشد، که از نظر بنده ارزشش به اندازه کار دانش آموزی نیست که با تکیه بر روشهای علمی مطالعه و تست زنی و با مدت زمان مطالعه کمتر به رتبه های برتر کنکور رسیده است.

قاعدتاً دانش آموزان سابق گروه بنده که اکنون دانشجو هستند، به دلیل آنکه کاملاً با روشهای ما که مبتنی بر تفکر طراحان سوالات کنکور سراسری است، آشنا هستند، بهتر از هر دبیر کنکور دیگری می توانند مشکلات درسی دانش آموزان را مرتفع سازند. بنده دانش آموزی داشتم که مدتی از مشاوره های تحصیلی و کلاس های کنکور گروهی که مدعی بود از رتبه های برتر کنکور سراسری هستند، استفاده می کرد اما وقتی به ما مراجعه کرد، متوجه شدیم که آنها با ارائه یک برنامه درسی بسیار سنگین و ساده لوحانه که کپی شده یک کتاب برنامه ریزی درسی قدیمی بود و نیز صرفاً استفاده از عبارات انگیزشی شعارگونه به وی اینگونه القا کرده بودند که برای کسب رتبه عالی در کنکور سراسری باید بیش از چهارده ساعت در روز درس بخواند. آیا به نظر شما این طرز تفکر احمقانه ، باعث افت روحی، خستگی ذهنی و سرکوب انگیزه های چنین دانش آموزی نخواهد شد.

شفاف نیوز: نظر سیناتهرانی در مورد کتابهای کنکور و کیفیت آنها چیست؟ کدامیک از کتابهای کنکور از نظر شما مورد تایید است؟

سینا تهرانی : به عقیده بنده مطالعه کتاب درسی از همه چیز مهمتر است، اما برای کمک به درک بهتر برخی از مفاهیم کتب درسی و آنهم بصورت گزینشی، مطالعه درسنامه های برخی از کتابهای کنکور و نیز بررسی تستهای سراسری داخل این کتب می تواند موثر واقع شود. البته بعضاً برخی از همین کتابها جز اتلاف وقت دانش آموز و به بیراهه کشاندن وی نتیجه مطلوبی دربر نداشته اند.

شفاف نیوز: شما در مصاحبه ای که با یکی از خبرگزاری ها داشته اید، به شدت با حل تستهای تالیفی مخالف بودید اما برخی از مولفین همین کتابهای کنکور، هر ساله مدعی می شوند که فلان تستهای کنکور سراسری مشابه سوالات آنها بوده است؟

بله هنوز هم می گویم که حل مکرر تستهای کنکورهای سراسری گذشته در کنار مطالعه کتابهای درسی، برای کسب یک رتبه خوب در کنکور سراسری کافی است. اما در مورد قسمت دوم سوالتان باید عرض کنم یک ترفند تجاری میان برخی از مولفین کتب کنکور وجود دارد و آن اینکه این افراد برخی از تستهای کنکورهای سراسری دهه های قبل را از فهرست تستهایی که قرار است در کتاب خود منتشر کنند، حذف می کنند و از روی آن تست حذف شده ، یک پرسش چهارگزینه ای مشابه می سازند، حال وقتی کنکورسراسری برگزار می شود، این افراد مدعی می شوند که طراحان کنکور سراسری از روی تستهای تالیفی این مولفین، اقدام به طراحی تست کرده اند و یا آن نویسندگان عزیز در نهایت اعتمادبه نفس ادعا می کنند که فکر طراح را خوانده و قبل از برگزاری آزمون سراسری نمونه تست طراح را در کتابشان قرار داده بودند. در حالیکه این تفکری ساده لوحانه است، زیرا همانگونه که یکی از مسئولین محترم سازمان سنجش نیز گفته است، طراحان کنکور سراسری بصورت مبحثی تعیین می شوند، مثلا برای درس فیزیک که از بخشهای مختلفی مانند نور، صوت، مکانیک و ... تشکیل شده، متخصصان بصورت موضوعی دعوت می شوند که درآن موضوع خاص بسیار زبده اند و به نظر بنده همگی از اساتید دانشگاه هستند و نه دبیران مدارس.

لذا شما تصور می کنید چنین طراح برجسته سوالات کنکور سراسری؛، دست به دامن تستهای یک مولف کتاب کنکور که دانشش در حد این طراح نیست، می شود؟

سیناتهرانی در ادامه به شفاف نیوز گفت: البته بنده منکر ارزش های برخی از دبیران موفق و با درایت کنکور سراسری نیستم که بخوبی ایده طراح سوال کنکورسراسری را شناسایی کرده و تست ها تألیفی خوبی نیز طرح می کنند.اما چنین دبیرانی کاملاً بی ادعا هستند

لازم است عرض کنم که طراحان سوالات کنکورسراسری به دقت درسنامه ها و روشهای مولفین در حل سوالات کتب کنکور را زیرنظر دارند و بر اساس این روشها، سوالاتی طرح می کنند که اغلب دانش آموزان با وجود مطالعه دقیق چنین کتابهایی در سر جلسه کنکور، به شدت غافلگیر شده و خود را می بازند.

آفتاب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 193 تاريخ : پنجشنبه 15 بهمن 1394 ساعت: 6:30

ایران بعد از عربستان، دومین مصرف کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه به حساب می آید. این موضوع باعث شده سودجویان بسیاری با راه اندازی کارگاه های غیرمجاز اقدام به تولید لوازم آرایشی تقلبی و نامرغوب کنند. در گذشته خبر وجود سرب در مواد آرایشی بود که تیتر یک مطبوعات و رسانه ها را از آن خود کرد. اما امروزه سرب از سر زبان ها افتاده و به جای آن پوست و ضایعات مرغ خبرساز شده است.

چندی پیش در فضای مجازی، خبر و تصاویری منتشر شد مبنی بر اینکه در تولید مواد اولیه لوازم آرایشی از پسماندهای مرغ استفاده می شود. در این تصاویر دیگ های بزرگی به چشم می خورد که چند کارگر به صورت غیر بهداشتی مشغول جوشاندن پوست، غضروف و دیگر ضایعات مرغ در آنها بودند. اما عکس ها به همین دیگ ها ختم می شد و مراحل بعدی به تصویر کشیده نشده بود.

حال شک بر این است که آیا واقعا چنین اقدامی انجام می شود یا اینکه قصد از انتشار این خبر صرفا تشویش اذهان عمومی بوده است؟ آیا اصلا استفاده از چربی های حیوانی در تولید لوازم آرایشی بهداشتی اقدامی غیرمجاز است؟ دکتر رویا تالاری، رئیس اداره نظارت و ارزیابی تولید فرآورده های آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو به این سوالات پاسخ می دهد. در ادامه نیز به عوارض پوستی استفاده از لوازم آرایشی نامرغوب از زبان دکتر امیرهوشنگ احسانی و دکتر فرهاد ملک زاده اشاره خواهیم کرد.

دکتر رویا تالاری، رئیس اداره نظارت و ارزیابی تولید فرآورده های آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت:

مواد اولیه لوازم آرایشی از کجا می آید؟

مواد اولیه مورد استفاده در تولید لوازم آرایشی و بهداشتی از دو طریق تهیه می شود. این مواد یا تولید داخل یا وارداتی هستند. اگر تولید داخل باشند باید حتما پروانه ساخت را از سازمان غذا و دارو دریافت کنند. مواد وارداتی هم باید دارای مجوز ترخیص بهداشتی باشند. در هر دو حالت، بررسی های لازم انجام می شود و بعد مجوز و پروانه صادر می شود. اما مواد آرایشی که به صورت زیرزمینی و بدون نظارت سازمان غذا و دارو تولید می شوند، غیر بهداشتی هستند. بزرگ ترین تقلب در این زمینه، استفاده از مواد صنعتی بدون مجوز در تولید لوازم آرایشی و بهداشتی است.

استفاده از چربی حیوانی مجاز است اما به یک شرط

خبری که در اینترنت درباره استفاده از پوست و ضایعات مرغ در تولید مواد اولیه لوازم آرایشی انتشار یافته را من ندیده ام. درکل اگر محل تولید مواد اولیه لوازم آرایشی، دارای مجوز بهداشتی باشد مشکلی نخواهد داشت و تولیدکنندگان می توانند فرآورده های خود را به کارخانجات لوازم آرایشی بفروشند. سازمان غذا و دارو به طور مرتب محل خرید و فاکتورهای خرید مواد اولیه آرایشی و بهداشتی کارخانجات را موردبررسی قرار می دهد. از چربی حیوانی هم به صورت بهداشتی در تولید لوازم آرایشی بهداشتی استفاده می شود، اما در این زمینه معمولا از چربی مرغ استفاده نمی شود بلکه بیشتر پیه بهداشتی گوسفند و گاو به کار می رود؛ آن هم فقط در صابون.

تقلب در برچسب اصالت بسیار دشوار است

لوازم آرایشی مجاز دارای برچسب اصالت از طرف سازمان غذا و دارو هستند. روی این برچسب یک کد، شماره پیامک، شماره تلفن گویا و آدرس سایت اینترنتی ذکر شده است. اگر کد مذکور را از طریق پیامک، تلفن یا اینترنت وارد شبکه کنید، اطلاعاتی همچون اعتبار، تاریخ تولید، تاریخ انقضا و... محصول دراختیارتان قرار می گیرد. پس حتما لوازم آرایشی را از مراکز معتبر خریداری کرده و به برچسب اصالت روی آن توجه کنید. البته فقط نباید به موجود بودن برچسب اکتفا کرد بلکه باید حتما اصالت کد آن را از راه های ذکر شده پیگیری کنید. تقلب در برچسب های اصالت سازمان غذا و دارو بسیار دشوار است و روزبه روز سخت تر می شود. در گذشته نیز مشکلاتی در سیستم برچسب گذاری وجود داشت که گاه باعث می شد کد مذکور معتبر اعلام نشود. اما امروزه تمام این مشکلات برطرف شده اند و می توانید به محصولات دارای برچسب اصالت اعتماد کنید.

نظارت برعهده دانشگاه های علوم پزشکی است

نظارت مستقیم بر کارخانه های تولید لوازم آرایشی و بهداشتی برعهده معاونت غذا و داروی دانشگاه های علوم پزشکی شهرهای مختلف است. شهر تهران را هم به سه بخش تقسیم بندی کرده ایم که مسئولیت نظارت هر بخش را یکی از سه دانشگاه های علوم پزشکی «شهید بهشتی»، «ایران» و «تهران» عهده دار هستند. در این نظارت ها اگر تخلفی دیده شود توسط دانشگاه گزارش شده و به آن رسیدگی می شود.

دکتر امیرهوشنگ احسانی، متخصص پوست، مو و زیبایی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران:

احتمال استفاده از ضایعات مرغ وجود دارد

لوازم آرایشی تقلبی معمولا از پایه و مواد نامرغوب تهیه می شوند. با پنهان بودن روند تولید این مواد، امکان استفاده از هرگونه ماده مضر یا حتی پوست و ضایعات مرغ در آنها وجود دارد. چربی های حیوانی اگر به صورت غیربهداشتی و بدون استانداردهای لازم در لوازم آرایشی به کار روند قطعا مشکل ساز خواهند شد. به طور کلی مواد تقلبی می توانند باعث ایجاد حساسیت های پوستی و اگزما شوند. از شایع ترین علائم این حساسیت ها می توان به قرمزی، خارش، پوسته ریزی و ترک های پوستی اشاره کرد.

خیلی اوقات علت این حساسیت تا ماه ها نامشخص می ماند و بعد با گرفتن شرح حال معلوم می شود که فرد از لوازم آرایشی استفاده کرده است. البته احتمال حساسیت با مصرف لوازم آرایشی اصل نیز وجود دارد اما این احتمال درمورد لوازم آرایشی تقلبی بیشتر است چرا که این گروه لوازم آرایشی معمولا دارای مواد نگهدارنده و محتویات غیر استاندارد هستند و تست های آزمایشگاهی پایه را طی نکرده اند.

پلک؛ حساس ترین ناحیه نسبت به لوازم آرایشی

پلک، پوست بسیار نازکی دارد و حساس ترین منطقه پوستی به حساب می آید، بنابراین استفاده از لوازم آرایشی چشم و ریمل تقلبی می تواند باعث اگزمای مقاوم به درمان در این ناحیه شود. این نوع اگزما با علائمی همچون خارش، قرمزی و التهاب دور چشم همراه است و تا سال ها باقی می ماند. همچنین بعد از مدتی باعث تیرگی و ضخیم شدن پوست دور چشم می شود. درواقع تا زمانی که فرد مصرف آن محصول را ادامه دهد مشکل تکرار می شود.

اگر هم پزشک در تشخیص علت حساسیت دقت کافی نداشته باشد درمان های مختلف و متعددی را برای فرد تجویز می کند درصورتی که می توانست به راحتی با حذف ماده غیر استاندارد، حساسیت را برطرف کند. چسب های مژه نیز اگر حساسیت زا باشند در لبه پلک ایجاد خارش، قرمزی و تورم می کنند. حساسیت در ناحیه لب ها هم معمولا به صورت پوسته ریزی و خارش خود را نشان می دهد، اما از آنجایی که بافت لب قرمزرنگ است، تغییر رنگ و التهاب ناشی از حساسیت را خیلی نشان نمی دهد. این مشکلات ممکن است تا مدت ها پس از قطع استفاده از لوازم آرایشی نیز ادامه پیدا کنند. حتی تماس بدن با مواد دیگری که از لحاظ ساختاری مشابه با لوازم آرایشی حساسیت زا هستند، می تواند باعث یادآوری و ادامه حساسیت برای چندین سال شود.

علائم حساسیت ممکن است ماه ها بعد ظاهر شود

حساسیت ناشی از لوازم آرایشی ممکن است در دفعات اول اتفاق نیفتد بلکه با ادامه مصرف به تدریج ایجاد شود و برای مدت طولانی باقی بماند. درمورد جوش صورت نیز باید گفت که ارتباط زیادی با تقلبی یا اصل بودن لوازم آرایشی ندارد. اگر فرد پوست چرب داشته باشد لوازم آرایشی می تواند آکنه و جوش های زیر پوستی او را تشدید کند. اگر هم زمینه خشکی و حساسیت پوستی داشته باشد آرایش ممکن است پوست او را خشک تر و مستعد چین و چروک کاذب کند. لوازم آرایشی عاملی برای تیرگی پوست و لک نیز به حساب نمی آید مگر اینکه حساسیت زا باشد و موجب سوختن و تیره شدن پوست شود.

نگران سرطان نباشید

وسایل آرایشی معمولا خطر ابتلا به سرطان را بالا نمی برند. در گذشته گفته می شد که رژ لب حاوی سرب می تواند باعث افزایش خطر سرطان های خون و پوست شود اما خوشبختانه امروزه این رژ لب ها کمتر عرضه می شوند. درمورد دئودورانت ها نیز این فرضیه مطرح بود که باعث افزایش خطر سرطان سینه می شوند اما این موضوع هنوز اثبات شده نیست و مستندات کافی درمورد آن وجود ندارد. سرطان زا بودن رنگ مو هم از دیگر فرضیه هایی است که هنوز به اثبات نرسیده است.

فقط از مراکز معتبر خرید کنید

بسیاری از افراد فکر می کنند دستفروشان به علت اینکه خارج از مغازه کار می کنند محصولات آرایشی با برندهای معروف را ارزان تر می فروشند اما درواقع علت این ارزانی استفاده از مواد اولیه غیراستاندارد و ارزان قیمت است، بنابراین توصیه می شود همیشه از مراکز معتبر مانند داروخانه ها و فروشگاه های لوازم آرایشی و بهداشتی خرید کنید. این مراکز حاضر به تخریب اعتبار خود نیستند و معمولا مواد تقلبی ارائه نمی دهند. با این حال از آنجایی که نظارت در این زمینه خیلی دقیق نیست احتمال تقلب در این فروشگاه ها نیز وجود دارد، بنابراین هنگام خرید باید حتما به کد و برچسب استاندارد و مجوز وزارت بهداشت توجه کنید. همچنین برای اطمینان بیشتر می توانید لوازم آرایشی خود را با توصیه و مشورت متخصص پوست تهیه کنید.

دکتر فرهاد ملک زاد، متخصص پوست، مو و زیبایی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی:

اصل باشد یا تقلبی، خطر حساسیت وجود دارد

صرف نظر از مجاز بودن یا نبودن لوازم آرایشی، رنگ ها و مواد شیمیایی به کار رفته در آنها می توانند حساسیت ایجاد کنند. برای مثال ریمل، سایه چشم و خط چشم ممکن است باعث تورم، قرمزی و خارش پلک شوند. کرم پودر ممکن است باعث ایجاد جوش و حساسیت شود. رنگ مو و اکسیدان نیز می توانند در ناحیه پس گردن و جلوی پیشانی ایجاد حساسیت، قرمزی و التهاب کنند و از طرفی باعث خشکی مو و حساسیت پوستی در کف سر شوند. گاهی وقت ها لاک ناخن هم مشکل ساز می شود. دئودورانت ها و ضدتعریق ها نیز ممکن است باعث حساسیت ناحیه زیر بغل شوند، بنابراین بیشتر عوارضی که در پی استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی ایجاد می شود حساسیتی است. لازم به ذکر است که مصرف لوازم آرایشی مجاز باعث چروک و پیری زودرس پوست نمی شود.

به برچسب روی لوازم آرایشی اکتفا نکنید

مواد به کار رفته در لوازم آرایشی غیرمجاز را معمولا نمی توان به راحتی تشخیص داد. بیشتر آنها از رنگ های مختلف تشکیل شده اند اما اینکه رنگ موجود در آنها از چه موادی تهیه می شود، بستگی به کارخانه سازنده اش دارد. سرطان زایی این مواد تا به حال ثابت نشده اما اگر در آنها سرب وجود داشته باشد، می توانند بسیار خطرناک باشند زیرا سرب از طریق پوست جذب بدن می شود. در کل، تشخیص محصول اصل از غیر اصل کار آسانی نیست. حتی دیده می شود که سودجویان از برچسب شرکت های معتبر نیز کپی برداری می کنند. به هر حال توصیه می شود برای خرید لوازم آرایشی به نمایندگی های معتبر و داروخانه ها مراجعه کنید. مارک های معروفی که در کشور نمایندگی دارند معمولا برای حفظ برند خود سعی می کنند محصولات تقلبی برند را از بازار خارج کنند.

محمد ستاری

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 261 تاريخ : پنجشنبه 15 بهمن 1394 ساعت: 6:30

شاید همین حالا که مشغول خواندن این مطلب هستید، همسرتان روی مبل لم داده و فوتبال تماشا می کند. چند ساعتی می شود که از سرکار به خانه آمده ولی بدون توجه به شما مشغول انجام کارهای خودش است؛ بنابراین شما هم بعد از تر و تمیز کردن آشپزخانه بی هیچ حرفی در خواندن غرق شده اید.

خوب که فکر می کنید می بینید این بی تفاوتی چند وقتی است که دامنگیر زندگی تان شده و از روابط شاد گذشته دور افتاده اید. دل و دماغی ندارید و فقط طبق عادت وظایف روزمره تان را انجام می دهید. اگر مشابه این اتفاقات در خانه شما هم در جریان است و پل ارتباط صمیمی میان شما و همسرتان روز به روز شکننده تر می شود، باید برای احیای دوباره این پل فکری کنید.

پس قبل از اینکه کار به جاهای باریک برسد دست به کار شوید. می توانید با یک فرد متخصص مانند یک روانشناس یا روانکاو مشورت کنید اما قبل از آن به خودتان یک هفته فرصت بدهید و با دنبال کردن برنامه ای ۶ روزه، الگوهای رفتاری تان را اصلاح کنید. از همسرتان هم بخواهید که برای بهبود روابط در کنار شما تلاش و این برنامه را دنبال کند. اگر درست و حساب شده پیش بروید به احتمال خیلی زیاد تغییرات خوب و مثبتی در زندگی تان به وجود می آید و با رضایت و خوشحالی بیشتری به زندگی مشترک ادامه می دهید.

روز اول

کارهای کوچک، تغییرات بزرگ

ابتدای هفته است و باید با انگیزه و پرانرژی باشید چون برنامه ای مهم در پیش دارید. به جای اینکه منتظر باشید تا طرف مقابل تان خودش را اصلاح کند، شما پیشقدم شوید و مشکلات را به حال خودشان رها نکنید. یادتان باشد که برای ادامه یک زندگی خوب، تلاش روزانه لازم است.

سعی کنید رفتارهای محبت آمیز بیشتری داشته باشید و ببینید با انجام چه کارهایی قسمتی از روابط شما ترمیم می شود. هدف این است که با انجام کارهای کوچک همدیگر را خوشحال کنید؛ به طور مثال اگر می خواهید در نقش یک شوهر رفتارتان را تغییر دهید از چند تغییر رفتار ساده شروع کنید. شاید همسر شما از اینکه در کارهای خانه به او کمک نمی کنید، ناراحت و شاکی است. در این صورت بهترین راه این است که با انجام چند کار خانگی کوچک مانند شستن ظرف های شام، جمع و جور کردن لباس ها، جارو کردن اتاق و. . . به او نشان دهید که می خواهید او را خوشحال کنید.

یک رفتار محبت آمیز دیگر این است که صبح قبل از اینکه از خواب بیدار شود، با یک فنجان چای یا قهوه به او لبخند بزنید یا وقتی به خانه می آیید از او بپرسید روزش را چطور گذرانده و از اینکه تمام روز حتی وقت نکردید با همسرتان تماس تلفنی کوچکی با او داشته باشید، از او عذرخواهی کنید. نوشتن یادداشت هایی با جملات زیبا یا تشکرآمیز هم پیشنهاد دیگری است. آنها را روی کاغذ های چسب دار بنویسید و روی در یخچال، آینه یا جاهای دیگری بچسبانید که می دانید جلوی چشم همسرتان است و هر روز آنها را می بیند. همه اینها کارهای به ظاهر کوچک و شاید پیش پا افتاده ای هستند که انجام شان دشوار نیست اما می تواند نتایج بزرگی را همراه داشته باشد. بهتر است دفترچه کوچکی بردارید و تمام کارهای روزمره تان را به طور خلاصه و در چند کلمه یادداشت کنید.

روز دوم

بازگشت به روزهای خوب گذشته

یکی از راه هایی که می تواند به بهبود روابط بین شما و همسرتان کمک کند، یادآوری روزهای خوب گذشته است؛ بنابراین پس از اینکه رفتارهای محبت آمیزتان بیشتر شد، برنامه روز دوم شما این است که به یک انسان نوستالژیک تبدیل شوید اما به جای اینکه حسرت روزهای گذشته را بخورید، کاری کنید که این خاطرات دوباره زنده شوند. یکی از بهترین دوران زندگی اغلب افراد زمانی است که در دوره شیرین نامزدی به سر می برند و به زمین و زمان عاشقانه نگاه می کنند.

پس سعی کنید تمام لحظات خوب را با جزییاتشان به یاد بیاورید و ببینید در آن روزها رابطه شما با همسرتان به چه شکل بوده و از چه نوع رفتار هایی خوشحال می شدید؟ برای اینکه موتور ذهنتان روشن شود به آلبوم یا آرشیو های کامپیوتری عکس های دیجیتالی تان مراجعه کنید. چند نمونه از آنها را چاپ کنید یا آنها از داخل آلبوم به قاب عکس انتقال دهید. بعد جایی جلوی چشم بگذارید تا همسرتان هم آن را ببنید و احساسات گذشته را با یاد بیاورد. یادآوری خاطرات این حسن را دارد که با انجام این کار می توانید تجربیات گذشته تان را مرور کنید و آنها را به همان شکل و شمایل یا به گونه به روز شده ای به کار ببرید.

اگر از یک رستوران، پارک یا حتی یک خیابان خاطره دارید برنامه ای ترتیب دهید و به این جاها سری بزنید. درباره آن روزها با هم حرف بزنید و به اتفاقات بامزه بخندید. به پیک نیک بروید یا پیاده روی کنید. اگر فرزند دارید او را چند ساعتی به یکی از اقوام یا دوستان بسپارید و این زمان را به گردش های دونفره اختصاص دهید.

روز سوم

سوار بر ابر خیال

روز سوم باید خودتان را به رویا بسپارید و سوار بر ابر خیال آزادانه پرواز کنید. هدف شما از خیال پردازی های این روز این است که ببینید چطور می توانید زندگی شاد تری داشته باشید و چه چیزهایی رضایت شما و همسرتان را بیشتر می کند. بهتر است شرایط تازه ای را در ذهنتان مجسم کنید که البته قابلیت ورود به دنیای واقعی را داشته باشد؛ یعنی رویاهایتان دور از واقعیت نباشند؛ مثلا صحنه یک روز خوب را با جزییاتش از صبح تا شب در نظر بگیرید؛ به طوری که در تمام لحظات خوب همسرتان کنار شما باشد. اگر به هر دلیلی از او دلخور هستند این ناراحتی ها را دور بیندازید و به جای آن جنبه های مثبت روابط تان را برجسته کنید.

بخشی از رویاهای همسرتان را هم حدس بزنید و بعد به دنبال فرصتی برای تحقق رویاهایش باشید. در این زمینه اصل غافلگیری را از یاد نبرید و به انجام کارهایی فکر کنید که همسرتان همیشه آرزو داشته شما انجام دهید اما شما هیچ وقت به آنها اهمیت نمی داده اید. بخشی از این اقدامات می تواند غیرقابل پیش بینی و غیرمنتظره باشد؛ به طور مثال اگر خانم هستید با پختن یک غذای تازه، سرو غذا به شیوه ای متفاوت داخل ظروفی جدید، تغییر دکوراسیون خانه، اضافه کردن چند اشیا تزئینی و. . . علاقه تان را به زندگی مشترک نشان دهید. در این روز باید خلاقیت تان را بالا ببرید و به نوآوری ها هم فکر کنید.

روز چهارم

فهرست طلایی

شاید فکر می کنید در این سه روز هر کاری از دستتان بر می آمده انجام داده اید اما رضایت طرف مقابل تان جلب نشده یا نتوانسته اید او را آن طور که تصور می کردید، خوشحال کنید؛ به طور مثال شاید بعد از کلی جست وجو هدیه ای گرانقیمت برای همسرتان خریده اید تا او را خوشحال کنید اما او بلافاصله بعد از دیدن هدیه، قیمت آن را حدس زده است. بعد هم به خاطر خرید آن مورد شماتت و سرزنش قرار گرفته اید و اینکه می توانستید آن پول را به شیوه ای بهتر خرج کنید.

در این زمینه و مواردی مشابه، اقدام شما از نظر خودتان کاملا صادقانه و حساب شده بوده اما مشکل اینجاست که جهت گیری درستی نداشته اید. در این صورت بهتر است در این روز با یک قلم و کاغذ روبه روی هم بنشینید و خیلی راحت از هم بپرسید که چه انتظاراتی دارید و چطور خوشحال تر می شوید. ظرفیت همسرتان را در نظر بگیرید و توقعات دست نیافتنی نداشته باشید. هرکدام از شما باید فهرست جداگانه ای از مطلوبیت های همسرتان تهیه کنید و بعد در سه روز آینده طبق این فهرست پیش بروید. درباره جزییات اختصاصی هم بپرسید و در پایان در ذهنتان موقعیت و شرایط هر یک از رفتارهای خوشحال کننده را تعیین کنید و آنها را به مرحله اجرا درآورید.

اگر هم تا به حال رفتارهای محبت آمیزتان تقریبا موفقیت آمیز بوده، باز هم می توانید درباره سایر انتظارات از همسرتان سوال کنید و خودتان هم درباره رفتارهای همسرتان نظر دهید. فقط باید ظرفیت انتقاد پذیری داشته باشید و نقد های منطقی را بپذیرید.

روز پنجم

تشکر، احترام

شاید بسیاری از رفتارهای تازه همسرتان از نظر شما خوب و خوشایند بوده اما عکس العمل خاصی به آنها نشان نداده اید. در نتیجه ممکن است به جای اینکه این رفتارها روز به روز بیشتر شوند، دیگر اثری از آنها ندیده اید. در اینجا باید رفتار خودتان را در مقابل کارهای تازه همسرتان بررسی کنید و اگر می بینید که اندک نوسانی در روابط تان دوباره فروکش کرده، علت را در خودتان جست وجو کنید. شاید آن طور که باید، خوشحال نشده اید یا خودتان را کمتر از واقعیت خوشحال نشان داده اید.

یادتان باشد که باید از تمام کوشش های همسرتان به موقع قدردانی کنید و به رفتارهای خوب پاداش دهید یا درصدد جبران برآیید. به عبارت دیگر بهتر است زبان تشکر داشته باشید یا اگر تا به حال از واژه های تشکرآمیز کمتر استفاده می کردید، از این بعد آنها را بیش از گذشته به دایره واژگانتان بیفزایید. هیچ اشکالی ندارد که برای انجام کارهای روزمره ساده هم از او ممنون باشید.

تصور نکنید که انجام وظایف نیاز به سپاسگزاری ندارد. اگر این رفتار را در پیش بگیرید دلگرمی همسرتان بیشتر می شود و می فهمد که شما برای او و کارهایش ارزش قائل هستید و به آنها توجه می کنید. از سوی دیگر احترام متقابل را فراموش نکنید. اگر رشته احترام متقابل میان شما و همسرتان از بین رفته باید این رشته را دوباره گره بزنید. یک راهش این است که درخواست هایتان را با استفاده از الفاظی چون لطفا، خواهش می کنم و. . . مطرح کنید. شاید فکر کنید کمی خودمانی نباشد اما می توانید برای بیانشان لفظ ملایم و نرم تری پیدا کنید تا خیلی هم رسمی و مصنوعی به نظر نرسد.

روز ششم

ارزیابی کنید

در روز اول به شما توصیه کردیم دفترچه ای تهیه کنید و بازخوردهای هر یک از رفتارهای خودتان را در آن یادداشت کنید. اگر همه این نکات را یادداشت کرده باشید، در این روز برای ارزیابی کارتان راحت تر است. پس دوباره مانند روز سوم روبه روی هم بنشینید و درباره رفتارهای کل هفته با هم صحبت کنید. مواردی را که از نظر شما موفقیت آمیز نبوده به او بگویید و دلایل آن را مورد بحث قرار دهید.

اگر رفتارهای تازه ای داشته اید از طرف مقابل تان سوال کنید کدام جنبه از این رفتارهای برای او مهم بوده است. به این ترتیب می توانید بفهمید که همسرتان تا چه حد رفتار شما را درک کرده است. شاید یکی از مشکلات این باشد که به تلاش طرف مقابل به اندازه کافی توجه نکرده اید و به طور عمدی یا غیرعمدی رفتارهای مثبت را دست کم گرفته اید.

اگر در روابط شما تغییرات اساسی ایجاد شد و دیگر از نارضایتی های سابق خبری نبود که باید به خودتان تبریک بگویید چون به موفقیت بزرگی رسیده اید. اگر هم دیدید که هنوز مشکلاتی وجود دارد، نمی توانید به خوبی با هم صحبت کنید یا به فردی برای داوری نیاز دارید، بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید.

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 182 تاريخ : پنجشنبه 15 بهمن 1394 ساعت: 6:30

به گزارش آفتاب ، سایت شفاف نیوز با طرح سوالات فوق که توسط دانش آموزان و والدین آنها مطرح شده است، به سراغ سینا تهرانی مشاور رتبه های برتر کنکور و علمی ترین مشاور تحصیلی کشور رفته تا پاسخ این سوالات و رازهای پنهان کنکور سراسری را از زبان وی به مخاطبین خود ارائه دهد.

شفاف نیوز: جناب سیناتهرانی، اغلب والدین پرسیده اند، برای موفقیت در کنکور سراسری بهتر است فرزندشان از چه سالی خود را برای آن آماده سازد؟

سینا تهرانی به شفاف نیوز گفت: اگر هدف کسب رتبه تک رقمی و دو رقمی باشد، لازم است تا دانش آموز از همان سال اول ورود به مقطع دبیرستان، شیوه های مطالعاتی ای را بیاموزد که طراحان بر اساس آن اقدام به طرح سوال می کنند، البته بنده داشتن برنامه درسی ویژه کنکور را برای سال اول توصیه نمی کنم ولی در کنار آن ، اجرای یک برنامه درسی سبک با رعایت نکاتی خاصّ، برای موفقیت در امتحانات مدرسه اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است.

شفاف نیوز: آیا اگر کسی بخواهد از تابستان منتهی به دوره پیش دانشگاهی ، خود را برای کنکور سراسری آماده کند، می تواند رتبه دو رقمی یا سه رقمی خوبی کسب کند؟

پاسخ سیناتهرانی: بنده شاگردی نداشته ام که از تابستان دوره پیش دانشگاهی تصمیم گرفته باشد خود را برای کنکور آماده سازد و موفق به کسب رتبه تک رقمی نیز شده باشد ولی همه ساله چند رتبه دو رقمی و بخصوص سه رقمی از این دسته از دانش آموزان داشته ایم. البته شرط کسب این رتبه ها نیز مستلزم داشتن یک برنامه درسی دقیق و حساب شده در کنار کسب مهارتهای لازم در مطالعه دروس و تست زنی است.

شفاف نیوز: از سال سوم دبیرستان چطور؟ آیا شما از این دسته از دانش آموزان سال سومی، رتبه تک رقمی داشته اید؟

سینا تهرانی مشاور، در پاسخ افزود: اغلب رتبه های تک رقمی ما از سال اول و دوم دبیرستان وارد کمپ کنکور درس زندگی شده اند، چون زمان لازم برای تغییر عادات منفی آنها در مطالعه و یادگیری و نیز تثبیت عادات مثبت وجود داشته است، اما از گروه دانش آموزان سال سوم نیز، بله چندین رتبه تک رقمی و دو رقمی داشته ایم.

شفاف نیوز: برخی از والدین پرسیده اند، آیا شما اعتقادی به آزمون های آزمایشی موسسات مختلف دارید و اگر پاسختان مثبت است، آزمون کدام موسسه را تایید می کنید؟

این مشاور تحصیلی و عضو ارشد سایت درس زندگی دات کام به شفاف نیوز گفت: متأسفانه فلسفه طراحی و چیدمان سوالات آزمونهای سراسری کاملاً با روش طراحی سوالات آزموهای آزمایشی متفاوت است، زیرا این موسسات یک بانک سوال نرم افزاری دارند که بصورت رندم یا تصادفی و بر اساس مباحثی خاص، سوالات کنکور را انتخاب و بصورت خودکار در برگه آزمون می چیند، حال آنکه به عقیده من، در کنکور سراسری چیدمان سوالات بر اساس الگوهای روانشناختی خاصی صورت می گیرد. ضمن آنکه بسیاری از سوالات آزمونهای آزمایشی، فاقد مولفه های اساسی و استاندارد طراحی سوالات کنکور هستند . حال آنکه شیوه های طراحی سوالات کنکور سراسری راهبرد پیچیده و خاص خود را داشته و بسیار هوشمندانه تر است.

داوطلبان باید توجه داشته باشند که در انتخاب یک آزمون آزمایشی، جامعه آماری اهمیت چندانی ندارد و این صرفاً یک شعار تبلیغاتی برای جذب مشتری است. بلکه کیفیت و چیدمان سوالات آن آزمون است که از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برخی نیز به اشتباه معقتدند هرچه آزمونی سخت تر باشد، کیفیت بالاتری دارد، حال آنکه این تصور بسیار ساده لوحانه است و علاوه بر ایجاد ترس و افزایش استرس در دانش آموز، باعث می شود تا او از روش های غلطی نظیر فرمولهای تستی ناکارآمد، مهندسی معکوس، آلفای ذهنی و ... برای مطالعه دروس استفاده نموده و به سراغ منابع مطالعاتی و تستهایی برود که او را از مسیر ایده یابی طراحان سوالات کنکور سراسری دور کند.

لذا از نظر بنده آزمون های آزمایشی گزینه دو و سازمان سنجش، تا حدودی به استانداردهای آزمون سراسری نزدیکتر می باشند و می تواند ارزیابی بهتری در اختیار دانش آموزان و والدینشان قرار دهد.

شفاف نیوز: آیا شما به استفاده از دبیران کنکور اعتقاد دارید؟

برای دانش آموزانی که پایه علمی ضعیفی دارند و یا آن دسته از دانش آموزانی که بر روی مباحث خاصی مسلط نیستند بله به نظر بنده، دبیر خوب کنکور می تواند موثر واقع شود، البته به شرط آنکه آن دبیر حقیقتاً با ایده یابی و روش تفکر و ایده یابی طراحان سوالات کنکور آشنا باشد که متأسفانه در بسیاری از مواقع اینگونه نیست ولی با این وجود دبیران بسیار خوب و ارزشمندی در شهرهای مختلف کشور وجود دارند که انصافاً هم رتبه های خوب بسیاری را در کنکورهای سراسری به جامعه معرفی کرده اند.

شفاف نیوز: اما شما در کادر خود گروهی از بهترین دبیران کنکور را دارید؟

این مشاور تحصیلی برجسته به شفاف نیوز گفت: اینها دبیران کنکور نیستند، این عزیزان رتبه های برتر سالهای قبل ما هستند که استانداردهای ما را در تدریس به شیوه طراحان سوالات کنکورسراسری بخوبی فراگرفته اند، وگرنه صرفاً نمی توان گفت؛ هرفردی که رتبه برتر کنکور است، حتماً مشاور یا دبیر خوبی هم هست. زیرا ممکن است او با کار سخت و طاقت فرسا یعنی ساعتهای مطالعاتی طولانی و حل تستهای فراوان، رتبه خوبی در کنکور کسب کرده باشد، که از نظر بنده ارزشش به اندازه کار دانش آموزی نیست که با تکیه بر روشهای علمی مطالعه و تست زنی و با مدت زمان مطالعه کمتر به رتبه های برتر کنکور رسیده است.

قاعدتاً دانش آموزان سابق گروه بنده که اکنون دانشجو هستند، به دلیل آنکه کاملاً با روشهای ما که مبتنی بر تفکر طراحان سوالات کنکور سراسری است، آشنا هستند، بهتر از هر دبیر کنکور دیگری می توانند مشکلات درسی دانش آموزان را مرتفع سازند. بنده دانش آموزی داشتم که مدتی از مشاوره های تحصیلی و کلاس های کنکور گروهی که مدعی بود از رتبه های برتر کنکور سراسری هستند، استفاده می کرد اما وقتی به ما مراجعه کرد، متوجه شدیم که آنها با ارائه یک برنامه درسی بسیار سنگین و ساده لوحانه که کپی شده یک کتاب برنامه ریزی درسی قدیمی بود و نیز صرفاً استفاده از عبارات انگیزشی شعارگونه به وی اینگونه القا کرده بودند که برای کسب رتبه عالی در کنکور سراسری باید بیش از چهارده ساعت در روز درس بخواند. آیا به نظر شما این طرز تفکر احمقانه ، باعث افت روحی، خستگی ذهنی و سرکوب انگیزه های چنین دانش آموزی نخواهد شد.

شفاف نیوز: نظر سیناتهرانی در مورد کتابهای کنکور و کیفیت آنها چیست؟ کدامیک از کتابهای کنکور از نظر شما مورد تایید است؟

سینا تهرانی : به عقیده بنده مطالعه کتاب درسی از همه چیز مهمتر است، اما برای کمک به درک بهتر برخی از مفاهیم کتب درسی و آنهم بصورت گزینشی، مطالعه درسنامه های برخی از کتابهای کنکور و نیز بررسی تستهای سراسری داخل این کتب می تواند موثر واقع شود. البته بعضاً برخی از همین کتابها جز اتلاف وقت دانش آموز و به بیراهه کشاندن وی نتیجه مطلوبی دربر نداشته اند.

شفاف نیوز: شما در مصاحبه ای که با یکی از خبرگزاری ها داشته اید، به شدت با حل تستهای تالیفی مخالف بودید اما برخی از مولفین همین کتابهای کنکور، هر ساله مدعی می شوند که فلان تستهای کنکور سراسری مشابه سوالات آنها بوده است؟

بله هنوز هم می گویم که حل مکرر تستهای کنکورهای سراسری گذشته در کنار مطالعه کتابهای درسی، برای کسب یک رتبه خوب در کنکور سراسری کافی است. اما در مورد قسمت دوم سوالتان باید عرض کنم یک ترفند تجاری میان برخی از مولفین کتب کنکور وجود دارد و آن اینکه این افراد برخی از تستهای کنکورهای سراسری دهه های قبل را از فهرست تستهایی که قرار است در کتاب خود منتشر کنند، حذف می کنند و از روی آن تست حذف شده ، یک پرسش چهارگزینه ای مشابه می سازند، حال وقتی کنکورسراسری برگزار می شود، این افراد مدعی می شوند که طراحان کنکور سراسری از روی تستهای تالیفی این مولفین، اقدام به طراحی تست کرده اند و یا آن نویسندگان عزیز در نهایت اعتمادبه نفس ادعا می کنند که فکر طراح را خوانده و قبل از برگزاری آزمون سراسری نمونه تست طراح را در کتابشان قرار داده بودند. در حالیکه این تفکری ساده لوحانه است، زیرا همانگونه که یکی از مسئولین محترم سازمان سنجش نیز گفته است، طراحان کنکور سراسری بصورت مبحثی تعیین می شوند، مثلا برای درس فیزیک که از بخشهای مختلفی مانند نور، صوت، مکانیک و ... تشکیل شده، متخصصان بصورت موضوعی دعوت می شوند که درآن موضوع خاص بسیار زبده اند و به نظر بنده همگی از اساتید دانشگاه هستند و نه دبیران مدارس.

لذا شما تصور می کنید چنین طراح برجسته سوالات کنکور سراسری؛، دست به دامن تستهای یک مولف کتاب کنکور که دانشش در حد این طراح نیست، می شود؟

سیناتهرانی در ادامه به شفاف نیوز گفت: البته بنده منکر ارزش های برخی از دبیران موفق و با درایت کنکور سراسری نیستم که بخوبی ایده طراح سوال کنکورسراسری را شناسایی کرده و تست ها تألیفی خوبی نیز طرح می کنند.اما چنین دبیرانی کاملاً بی ادعا هستند

لازم است عرض کنم که طراحان سوالات کنکورسراسری به دقت درسنامه ها و روشهای مولفین در حل سوالات کتب کنکور را زیرنظر دارند و بر اساس این روشها، سوالاتی طرح می کنند که اغلب دانش آموزان با وجود مطالعه دقیق چنین کتابهایی در سر جلسه کنکور، به شدت غافلگیر شده و خود را می بازند.

آفتاب

- - , .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 186 تاريخ : چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت: 4:58